به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ موفقترین روابط عاطفی، روابطی هستند که در آنها استقلال و فردیت افراد حفظ میشود. به بیانی دیگر، روابطی که به وابستگی و تجاوز به حریم یکدیگر آلوده میشوند به سرعت فرسوده شده و از بین میروند.
از طرفی دیگر، اگر این استقلال از حد خود فراتر رود و بهجایی برسد که دو نفر نتوانند با هم صمیمیت سالم داشته باشند و به وحدت و یگانگی برسند، آنوقت رابطه آسیب میبیند و از بین میرود. همچنین، اگر دو نفر آنقدر به هم وابسته باشند که بخشهای دیگر زندگی و نقشهای دیگرشان در زندگی را کنار بگذارند نیز دیری نمیگذرد که رابطه آسیب دیده و از بین میرود. بنابراین، آنچه در کنار حفظ استقلال و فردیت مهم است، «تعادل»، «عشق»، «احترام» و «امنیت» است.
با این پنج عنصر جادویی میتوان روابط عاطفی موفقی را خلق کرد، اما فراموش نکنید که این پنج عنصر حاوی جزئیات و ظرافتهای بسیاری هستند که اگر آنها را نشناسیم، شکست میخوریم.
در این مقاله میخواهیم پنج کلید موفقیت در روابط عاطفی را به شما معرفی کنیم:
۱. اصل حفظ فردیت
فردیت یعنی اینکه افراد زندگی خود را هم در کنار این رابطه عاطفی داشته باشند و از روی اختیار و توافقی که با هم دارند، زندگیشان را با هم شریک شوند. چنین رابطهای رشد زیادی خواهد داشت، زیرا برای هر دو نفر چیزهای زیادی برای یاد گرفتن از یکدیگر وجود دارد.
بنابراین، لازم است که در روابط، فاصله مناسبی میان افراد وجود داشته باشد که نه آنقدر به هم نزدیک باشند که به زندگی شخصیشان نرسند و نه آنقدر از هم دور باشند که صمیمیتی میان آنها بهوجود نیاید. براساس اصل حفظ فردیت، هر دو نفر رابطه باید زندگی و مسائل شخصی، جهت رشد شخصی و حس ارزشمندی فردی را درون خود داشته باشند و نه اینکه تمام زندگیشان در شریک عاطفیشان خلاصه شود و دیگر ابعاد زندگی را کنار بگذارند. فردیت یعنی اینکه «من هستم»، «من به تنهایی هم ارزش دارم»، «من توانا هستم» و «من برای زندگی خود اهداف و برنامههایی دارم» و نه اینکه «من بدون تو هیچ هستم و نابود میشوم!» یا «بدون تو نمیتوانم به زندگی ادامه دهم.» فردیت یعنی «من حریم دارم و منحصربهفرد هستم.»
۲. اصل امنیت
امنیت یکی از مهمترین و اساسیترین نیازهای انسان است. این نیاز در یک رابطه عاطفی نقش پررنگتری به خود میگیرد، زیرا اساسا طبق آنچه در متون الهی، از جمله قرآن، هم آمده است «زن و مرد برای آرامش یکدیگر آفریده شدهاند.» اگر در رابطهای حس امنیت و آرامش از افراد سلب شود، آن رابطه بیمار است و دیر یا زود از بین میرود.
امنیت یعنی اینکه دو نفر احساس کنند که نزد یکدیگر ارزش، احترام و عشق دارند؛ اعتماد داشته باشند که مورد پذیرش همدیگر هستند و میتوانند آزادانه خود واقعیشان باشند. اعتماد داشته باشند که در آغوشی امن قرار گرفتهاند و نه در جنگلی ناامن! امنیت در رابطه عاطفی یعنی اینکه هر دو نفر اطمینان داشته باشند که نزد هم وجودی ارزشمند دارند، مورد سوءاستفاده و فریب یکدیگر قرار نمیگیرند، به تعهدات عمل میشود، دو نفر قصد آزار و ترساندن یکدیگر را ندارند، دو نفر مقبول یکدیگر هستند و نیازهای عاطفیشان توسط یکدیگر برآورده میشود.
عوامل مهمی که این حس را میتوانند از افراد در روابط عاطفی سلب کنند شامل اختلالات شخصیتی، ناآگاهی و دانش کم، بازیهای روانی ناسالم، هوش هیجانی پایین و عدم درک احساسات طرف مقابل است.
۳. اصل احترام
مورد احترام دیگران بودن نیز یکی دیگر از نیازهای اساسی انسان است. هر انسانی دوست دارد که مورد احترام باشد، اما آیا همه انسانها به همان اندازه که دوست دارند مورد احترام باشند، به یکدیگر احترام میگذارند؟ این یکی از مهمترین سوالاتی است که هر زوجی باید از خود بپرسد: «آیا همانقدر که توقع احترام از جانب او را دارم، خودم به او احترام میگذارم؟» توصیه میکنیم که برای یافتن پاسخ این سوال خوب فکر کنید، با خود صادق باشید و حتی از یک مشاور کاردان کمک بگیرید.
وقتی به شخصی احترام میگذاریم یعنی حرمت حریم شخصی او را حفظ میکنیم و به حریم او تجاوز نمیکنیم، با او نیکو سخن میگوییم و از هتک حرمت دوری میکنیم، احساسات و شرایط او را درک میکنیم و چیزی را فراتر از توانش به او تحمیل نمیکنیم؛ وقتی حرف میزند، آنچه او میگوید را میشنویم و نه اینکه آنچه خود میخواهیم را برداشت کنیم.
وقتی به کسی احترام میگذاریم از برچسب زدن به او، تحقیر او یا نادیده گرفتن او دوری میکنیم و وجود او را ارزشمند و محترم میشماریم. وقتی به کسی احترام میگذاریم یعنی به مسیر رشد، به انتخابها، به علایق و به فردیت او احترام میگذاریم. وقتی به کسی احترام میگذاریم، در مورد او جانب انصاف را رعایت میکنیم و حق او را محفوظ نگه میداریم. احترام گذاشتن یعنی اینکه او را برتر یا کمتر از خود نبینیم، بلکه او را منحصربهفرد و ارزشمند بدانیم. وقتی احترام میگذاریم، دشنام نمیدهیم، دست خود را بر او بلند نمیکنیم و به تعهدات و قولهای خود به او وفا میکنیم.
۴. اصل عشق
عشق جدا از پذیرش نیست. زمانی که عاشق چیزی یا کسی هستیم، تمامیت او را پذیرفتهایم. پذیرش به معنی قبول تمام ابعاد یک چیز یا یک شخص و رها کردن او از بند خود است. همچنین، عشق جدا از احترام نیست، زمانی که عاشق چیزی یا کسی میشویم، بهوجود و حرمت او احترام میگذاریم و دلباخته زیبایی او میشویم. عشق جدا از بخشش نیست. زمانی که عاشق میشویم، بخشنده و بخشاینده میشویم، زیرا عشق بخشش، تواضع، پذیرش، زیبابینی و احترام را به ما میآموزد. عشق به ما این توانایی را میدهد که حتی در دل زشتی بتوانیم زیبایی را کشف کرده و ببینیم.
پس نتیجه میگیریم که اگر نگاهمان عیب جو و ایراد گیر است، پس عاشق نیستیم. عشق جدا از صبر نیست، وقتی که عاشق میشویم، میفهمیم که باید صبور باشیم. عشق جدا از جسارت و شجاعت نیست، زیرا عشق به ما میآموزد که چطور شجاع، جسور و با شهامت باشیم و نترسیم. عشق جدا از ذوق و شوق نیست و همین هیجانات باعث میشوند که ما نسبت به کسی یا چیزی که عاشق آن هستیم همیشه پر از ذوق و اشتیاق باشیم. تمامی روابط پس از مدتی تغییر شکل میدهند و این هنر ما است که در پی این تغییرات از عشق رابطهمان حفاظت کنیم. اگر احساس میکنید که عشق رابطه شما رو به سردی رفته است، نگران نباشید، اما هر چه زودتر روشهای تزریق عشق به رابطه را یاد بگیرید.
۵. اصل تعادل
در این جهان هر چیزی که از مسیر تعادل خارج شود بیمار میشود! اصل تعادل را میتوان در حفظ فاصله مناسب در نظر گرفت؛ نه آنقدر دور باشیم که از یاد هم برویم و نه آنقدر نزدیک که به حریم یکدیگر تجاوز کرده و یکدیگر را بسوزانیم. همچنین، اصل تعادل را میتوان در عشق ورزی نیز در نظر گرفت؛ نه آنقدر محبت کنیم که ظرف طرف مقابل لبریز شود و او تمام محبتی که دیده است را روی ما سرازیر کند، نه آنقدر سرد باشیم که حس ناامنی و ارزشمند نبودن را در او بیدار کنیم. در تمامی ابعاد یک رابطه، باید تعادل را در نظر داشته باشیم.