یک تحلیلگر جهان عرب عنوان کرد؛

بازگشت قدرتمندانه سوریه به جایگاه واقعی خود

|
۱۳۹۷/۰۵/۱۲
|
۱۰:۵۹:۳۳
| کد خبر: ۷۳۶۶۲۳
بازگشت قدرتمندانه سوریه به جایگاه واقعی خود
موضوع متفاوت در جنگ ادلب است که ادلبِ دیگری برای اعزام شورشیانی، که تمایل به ساماندهی وضعشان با ارتش ندارند، وجود ندارد و آنها باید از بین دو گزینه،‌ یکی را انتخاب کنند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری برنا، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقه‌ای «رای الیوم» نوشت: اظهارات دو مسئول ارشد روسیه در روز پنجشنبه می‌تواند ویژگی‌های صحنه سوریه در دو بعد نظامی و سیاسی را طی چند هفته آینده مشخص کند.

نخست: اظهارات «سرگئی رودسکوی» یکی از فرماندهان بارز در ستاد ارتش مشترک روسیه، که گفته است نیروهای سوریه عناصر گروه‌های تروریستی داعش و جبهه النصره را در جنوب سوریه سرکوب و 3332 کیلومتر مربع را آزاد کردند و کنترل 146 شهرک را به دست گرفته‌اند و این نیروها در حال حاضر بر سه استان درعا، السویداء و القنیطره و تمام مرزهای مشترک با اردن و گذرگاه‌های آن مسلط شده‌اند.

دوم: اظهارات «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه که طی آن، مقصد بعدی ارتش‌های روسیه و سوریه را مسخص کرده است. او گفت که «تمام مناطق باقیمانده در شهر ادلب در شمال غربی باید از لوث گروه‌های تروریستی پاکسازی شوند».

«بشار اسد» رئیس‌جمهوری سوریه نیز هفته گذشته در نشست با هیئت روسی اعزامی به دمشق، با صراحت تمام گفت: «اینک هدف‌مان ادلب است، به‌رغم این‌که ادلب، هرگز تنها هدف نخواهد بود.»

استراتژی‌ای که ارتش سوریه با موفقیت از آغاز جنگ در پیش گرفته است مبتنی بر سیاست خویشتنداری بلندمدت و هماهنگی کامل با دو همپیمان روسی و ایرانی است و چنین سیاستی در بازپس‌گیری مرزها و گذرگاه‌ها در شرق، غرب، شمال و جنوب سوریه نمود پیدا کرده و حلقه مهم‌تر در این روند، سیطره بر مرزهای مشترک با اردن و عراق است که تقریبا محقق شده. فقط مرزهای مشترک با ترکیه مانده که خطرناک‌تر است و از طریق آن، انبوهی از جنگجویان و صدها میلیارد دلار و تسلیحات سنگین و سبک ارسال می‌شوند.

برخی استدلال می‌کنند حمله به حلب به دلیل هزینه‌های گزاف سیاسی و نظامی ممکن است به تاخیر بیفتد؛ چرا که عامل ترکیه در این منطقه حضور دارد و از سوی دیگر، ادلب از بندهای توافق کاهش تنش است که در «آستانه» بین روسیه، سوریه، ایران و ترکیه حاصل شده است.

رهبری ترکیه، در دو بخش نظامی و سیاسی، بر اجتناب از رویارویی با مسکو و همچنین ارتش عربی سوریه، که از درجه بالایی از عملگرایی برخوردار است، مشتاق خواهند بود دقیقا مانند سناریویی که در حلب اتفاق افتاد و ترکیه در زمان حمله نیروهای روسیه و سوریه از هوا و زمین به آن، مداخله نکرد و این نیروها کنترل کامل آن را به دست گرفتند.

شاید بهتر باشد که یادآوری کنیم سه استان جنوبی سوریه، که ارتش سوریه کنترل کامل آنجا را به دست گرفته است همچنین تحت توافق کاهش تنش بودند و تهدیدهای اسرائیلی مبنی بر اجازه ندادن به این ارتش برای نزدیک شدن به آن، اوج گرفته بود ولی با وجود این تهدیدها، حمله به آن با قدرت انجام شود و سپس به کنترل( ارتش سوریه) درآمد.

دو روز پیش با نظارت سازمان اطلاعات ترکیه، گروهی جدید موسوم به «الجبهه الوطنیه للتحریر»( جبهه آزادی‌بخش ملی) تشکیل شد که مشتمل بر پنج گروه شورشی، که جریان «احرار الشام»، گروهک «نورالدین زنکی» و «جیش الاحرار» از بارزترین آنهاست و هدف از این گروه جدید آغاز جنگ پاکسازی علیه جبهه النصره به رهبری «ابو محمد الجولانی» است که بر 60 درصد از منطقه ادلب سیطره دارد و ما بعید نمی‌دانیم که این گام از طریق هماهنگی با روسیه و در تلاش برای اجتناب از جمله نظامیِ مشابه در جنوب سوریه، برداشته شده است.

خبرهای رسیده از ادلب حاکی‌ است که نبرد ترورها با شدت و خشمگینانه آغاز شده است و فرماندهان بارز در جبهه النصره مانند «ابوبکر المصری» فرمانده نظامی، «ابوالبراء الحموی» قاضی شرعی و «ابو همام اللاذقی» فرمانده میدانی این گروه تروریستی را هدف قرار داده است و انتظار می‌رود که این عملیات ترور در صورت عدم واکنش ابومحمد الجولانی به فشارهای ترکیه، که خواستار انحلال النصره شده است، افزایش یابد.

موضوع متفاوت در جنگ بعدی این است که ادلبِ دیگری برای ارسال عناصر معارضی، که برای تسویه اوضاعشان با ارتش سوریه مخالفت می‌کنند، وجود ندارد و این عناصر باید از میان دو گزینه یکی را انتخاب کنند یا جنگیدن تا لحظه مرگ، یا عبور از مرزهای بسته ترکیه و رویارویی با مرگ از طریق گلوله‌های نیروهای ترکیه که حافظ مرزها هستند؛ در هر صورت پایان هر دو گزینه مرگ است.

ترکیه با معضلی بسیار جدی همچنین در ادلب روبرو می‌شود که یا باید با هرگونه حمله سوری- روسی برای بازپس‌گیری آن مقابله کند- که در این‌‌صورت همپیمان روسی‌اش را از دست می‌دهد و این گزینه بسیار بعید است- و یا این‌که مرزهایش را به روی 3 میلیون نفر از اهالی این استان که می‌خواهند فرار کنند، باز کند؛ چرا که بخش اعظمی از این پناهندگان از خانواده‌های شورشیانی هستند که با اتوبوس‌های سبزرنگ یا با پای پیاده از مناطقی در حلب، حمص، غوطه شرقی و دیرالزور که پیشتر شاهد عملیات نظامی ارتش بود، به ادلب آمدند.

«رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهوری ترکیه خواهان استقبال از حتی یک آواره سوری جدید در کشورش نیست و چشم امید به رهایی از سه میلیون و پانصد هزار آواره و بازگرداندن آنها به کشورشان، دوخته است از این‌رو چه بسا متمایل است که جنگجویان النصره توسط جبهه تازه‌تاسیس به فرماندهی «فضل الله الحجی» از میان برداشته شوند. گفته می‌شود این جبهه تازه‌تاسیس، که سازمان اطلاعات ترکیه بر آن نظارت دارد، بیش از 100 هزار جنگجو دارد.

سوریه، قدرتمندانه به جایگاه 7 سال قبل خود و مشخصا قبل از آغاز جنگ برمی‌گردد و این مقوله را تحرکات فعال در شهرک دیپلماتیک در دمشق، پایتخت تفسیر می‌کند که عملیات تمیز کردن و بازسازی سفارتخانه‌های کشورهای عربی و غربی به منظور آماده کردن آنها برای بازگشایی- با وجود برخی استثناهای محدود و موقت- تفسیر می‌کند.

 

نظر شما