به گزارش خبرگزاری برنا از اصفهان، در این جلسه ابتدا فیلم «بیگانگان در ترن» به نمایش درآمد و پس از آن نشست تحلیل فیلم با حضور فیلمنامه نویس و کارگردان جوان سینما، فراز آهنین برگزار گردید.
در ابتدای این جلسه، فراز آهنین تدوین دیالکتیک را از مشخصه ها و مؤلفه های سینمای هیچکاک دانست و در توضیح این نوع تدوین گفت: در این نوع تدوین که موردعلاقه آیزنشتاین بود، پلان های مختلف کنار هم گذاشته میشوند تا معناهایی را خلق کنند که در یک پلان نیستند؛ بلکه این معنی غیرمستقیم از بررسی رابطه دو پلان برداشت میشود. درواقع در تدوین دیالکتیکی، تصویر اول در کنار تصویر دوم، تصویر سوم را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که نیازی به نشان دادن آن نیست. مثلا در فیلم «اعتصاب» ساخته آیزنشتاین، در یک پلان سربازان تزار به کارگران اعتصاب کننده شلیک میکنند و در پلان بعدی سر بریدن گاوها را میبینیم که از این دو پلان این معنی القا میشود که کارگران سلاخی شده اند.
آهنین که عکاس اجتماعی نیز هست، به اهمیت روابط یک نما با نماهای قبل و بعدش اشاره کرد و گفت: در تدوین دیالکتیک، همیشه یک تز و یک آنتی تز که باهم ناسازگاری دارند کنار هم قرار میگیرند و حاصل این ناسازگاری یک سنتز است که تکامل یافته از تز و آنتی تز است.
وی ادامه داد: در سکانس پایانی فیلم «بیگانگان در قطار»، هنگامی که دو شخصیت برونو و گای هینز، کف چرخ و فلک با یکدیگر درگیرند، نمایی نزدیک از صورت هر دو در حالی که دست به یقه هستند میبینیم. همزمان پای یکی از اسبهای چرخ و فلک روی صورت گای هینز بالا و پایین میرود. این تصویر برش میخورد به نمای نزدیک صورت اسب چرخ فلک که بالا و پایین میرود و دهانش باز است.برش این دو تصویر به یکدیگر معنایی تولید میکند که انگار اسب علیه گای هینز رم کرده است، صورت او را لگد میکند و درواقع به کمک برونو آمده است.
وی با بیان اینکه در این فیلم از مونتاژ همزمان هم استفاده شده است گفت: دو اتفاق مسابقه تنیس گای هینز و آماده شدن برونو برای چیدن توطئه علیه گای و در ادامه افتادن فندک درون فاضلاب، همزمان با کات های مداوم نشان داده میشوند. این دو اتفاق در انتها به هم میرسند. هیچکاک از این نوع تدوین برای ایجاد تعلیق در فیلم استفاده کرده است.
این نقاد تصریح کرد: همینطور سکانس افتتاحیه، به این شکل روایت میشود که دو شخصیت گای هینز و برونو وارد ایستگاه قطار میشوند، سوار قطار میشوند و هر دو روی صندلی مقابل هم مینشینند. نوع نمابندی بدین شکل است که برونو در قاب از راست به چپ حرکت میکند و قرینهی آن گای هینز، از چپ به راست و بدین شکل کارگردان با روایت موازی برخورد این دو شخصیت را در قطار نشان میدهد.
آهنین انتقال حس و روایت از طریق تصویر و تناسب دیالوگ را مهمترین هدف هر صحنه در فیلمهای هیچکاک دانست و گفت: حس از چشم بازیگر می آید که در این فیلم هیچکاک بارها از نمای بسته چشم برای درگیر کردن مخاطب و انتقال حس واقعی شخصیت استفاده میکند. هیچکاک تنها زمانی به دیالوگ متوسل میشود که راه دیگری برایش وجود نداشته باشد. کافیست صحنه تماشای بازی تنیس توسط برونو را به یاد بیاورید. سر همه تماشاچی های مسابقه تنیس، بصورت همزمان توپ را دنبال میکند ولی صورت برونو در میان جمعیت، روی گای ثابت است. چندین صفحه دیالوگ هم نمیتواند جای این تک نمای گویا را بگیرد.
آهنین پیرامون شوخ طبعی هیچکاک برای کشش بیشتر مخاطب گفت: در این فیلم از طنز هم استفاده شده است. مثلا در انتهای فیلم که پیرمردی ناتوان برای متوقف کردن چرخ و فلک در شهربازی اعلام آمادگی میکند.این طنز که با بدترین اتفاق پیش آمده همزمان شده بود، باعث کشش بیشتر مخاطب می شود.
آهنین در پایان بازی ملموس رابرت واکر در نقش برونو را بویژه در سکانس مهمانی پدر آنا، وقتی که میخواهد یکی از ایده های روش جنایت بی نقص را برای دو خانم مسن تشریح کند و تحت تأثیر حمله عصبی قرار میگیرد، تحسین کرد و درباره این شخصیت گفت: در این شخصیت، عقده ادیپ شدیدی در سکانس های همراهی مادر و ابراز تنفر از پدر، بارز است