«یدالله طاهرنژاد»، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، درباره فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان و تاثیر مناظرات جریانهای سیاسی بر میزان آگاهی مردم به ویژه در شرایط کنونی کشور، به خبرنگار سیاسی برنا گفت: در شرایط کنونی که فشار خارجی بر کشور افزایش پیدا کرده ما به شدت نیازمند انسجام و وحدت حداکثری در داخل هستیم. بنابراین هر حرکتی که منجر به تقویت این انسجام، همدلی و اتحاد در داخل کشور شود یقینا آن حرکت قابل دفاع و قابل ستایش است اما اگر مناظرهها منجر به دوری قلبها و شکاف بیشتر جریانات سیاسی در جامعه، دور شدن دیدگاهها و نظرات و همچنین دور شدن از منافع و مصالح ملی شود، بهتر است که این مناظرات انجام نشود. بنابراین شرط لازم و کافی برای اثربخشی این مناظرهها این است که ضمن تبیین شرایط موجود چه در داخل و چه در سطح جهان، ملت را به همدلی و وحدت فرخواند تا بتوان از این شرایط سخت و بحرانی عبور کرد. اگر این مقصود حاصل شود، مناظرهها بین جریانهای سیاسی چیز خوبی است و یقینا استمرار آن به توسعه وحدت، همدلی و انسجام بیشتر کمک خواهد کرد.
عضو شورای کارگزاران در پاسخ به این سوال که آیا شورای عالی سیاستگذاری میتواند برلیست انتخاباتی که در نهایت وارد مجلس خواهند شد نظارت کند، با توجه به اینکه در انتخابات گذشته بسیاری از افراد را از روی ناچاری وارد لیست کردند و همگان شاهد عملکرد ضعیف آنها در مجلس بودند، بیان کرد: شورای عالی سیاستگذاری، سازوکاری برای نظارت بر عملکرد افرادی که در لیست قرار میدهد و به مردم معرفی میکند ندارد. بنابراین این سازوکار موجود نیست به این دلیل است که یک تشکل ائتلافی است. همچنین امکان سازوکار نظارت نیز کار سادهای نیست. لذا تا زمانی که انتخابات در کشور، حزبی برگزار نشود و احزاب در قبال معرفی افراد، مسئولیت نمیپذیرند اصل پاسخگویی همچنان مغفول خواند ماند و همچنان وعدهای بیعمل و قولهای بیپشتوانه در جهت اغفال مردم جریان خواهد داشت. بنابراین ما اگر قائل به داشتن مجلس و قائل به پاسخگویی نمایندگان باشیم باید بپذیریم که لازمه داشتن یک مجلس قوی و کارآمد، حضور احزاب قوی و کارآمد در عرصه سیاسی کشور است. این دو لازم و ملزوم یکدیگرند وگرنه هر اقدام دیگری حتما ناقص خواهد بود و آن مقصود در نهایت حاصل نخواهد شد.
طاهرنژاد در پاسخ به این سوال که آیا این پاسخگو نبودن افراد منتخب به جریان اصلاحطلب و باور مردم به اصلاحطلبی ضربه نزده است، نیز تصریح کرد: این پاسخگو نبودن به نظام ضربه زده است. وقتی به جمعی از افراد اعتماد میشود و آنها را به یک مجمع عالی میفرستید تا انتظارات را برآورده کنند اما این کار را انجام نمیدهند و پاسخگو نیز نیستند، ادامه این روند باعث بیاعتمادی به کل نظام میشود که جریانهای سیاسی ذیل آن تعریف میشوند. هر ریزشی که از بدنه جریانات سیاسی صورت گیرد در واقع ریزش از نظام انجام شده است. بنابراین نظام باید یک فکر اساسی کند برای اینکه احزاب در کشور شکل بگیرند، پاکسازی کنند، کادر سیاسی خود را آموزش دهند و آنها را برای مسئولیت پذیری آماده کنند. احزاب نیز برای معرفی و انتخاب این افراد باید پاسخگو باشند و این موارد لازمه کار است. تا زمانی که این فرایند در کشور ما مورد پذیرش و اجرا قرار نگیرد، همچنان همگان گرفتار وعدههای بیعمل و روند تکراری بیحاصل هستیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا گرایش مردم و جامعه به سمت اصلاحطلبی و خواهان اصلاحات هستند یا اینکه به نوعی دچار بی تفاوتی شدهاند، نیز تاکید کرد: اصلاحطلبی در ذات جامعه است. هر جامعه پویایی یقینا اصلاحطلب است و مستمرا پیگیر اصلاحات در جامعه است. بنابراین اصلاح مفهوم ذاتی و فطری است که در نهاد بشر وجود دارد چراکه بشر خواهان اصلاح است. اصلاح یک موضوع ریشهدار تاریخی اعتقادی است. با وجود اینکه جامعه ایران، جامعه اعتقادی است اما اعتقاد به اصلاحات دارد. بنابراین با اصلاحات میتوان کجرویها، ناراستیها و بیعدالتیها در جامعه از بین برد و جریانات را در مسیر صحیح و اصولی قرار داد. اگر معتقد به اصلاحات نباشیم باید به تغییر اعتقاد پیدا کنیم. تغییر برای تغییر نیست بلکه تغییر برای اصلاح است. در حالی ما در سال 57 نظام را تغییر دادیم و باید مستمرا آن را اصلاح کنیم تا از آفات مصون بماند و از برکات آن، جامعه بتوانند استفاده کنند.