بعضی مفاهیم را نمیشود با استدلال توضیح داد. کاملاً به درک و دریافت حسی آدمها برمیگردد و با تجربه، به آدمی ثابت میشود؛ مفاهیمی مثل "تاثیر دعای مادر و پدر"، "برکت حقوق و دستمزد" یا همین مفهوم "نانِ دل را خوردن".
با پخش ۱۲ قسمت از تاکشوی آنلاین مجید صالحی و با فرارسیدن محرم، فصل اول "امشو" به اتمام رسید و این برنامه با جایگاهی مقبول، از آنتن اینستاگرام خداحافظی کرد تا بعد از محرم و صفر با فصل دوم بازگردد. اما چرا امشو موفق بود؟
نمیخواهم زحمت عوامل کاربلد و خصوصاً اعضای اتاق فکر و ایدهپردازان امشو را نادیده بگیرم و دخیل ندانم، اما موفقیت امشو، بیشتر از هر پارامتری، مدیون خلوص نیت و دل پاک مجید صالحی بود. چه بسیار، برنامههای اینترنتی که با عوامل گرانقیمتتر، میهمانان ستارهتر، اتاقفکرهایی پر و پیمانتر، پشتوانههای مالی قویتر و اسپانسرهایی نامآورتر، در همین ایام آمدند و نماندند و با سَر، زمین خوردند، اما امشوی مجید صالحی آمد، بدون ادعا رفت آنتن و کاپ موفقیت در دست، رفت برای فصل دوم. اما چرا بدون ادعا و چرا "دل" مجید صالحی؟
او در اولین قسمت آمد و صادقانه گفت "نوکرترینم! من مجری نیستم. ادعایی هم ندارم، اما تلاش میکنم با همکارانم، شما را در این ایام سخت قرنطینه و خانهنشینی و تلخ و غمآلود، شاد کنیم!" امشو، آهسته و پیوسته در این مسیر قدم برداشت و به تعهدِ سرگرمیسازیاش پایبند بود، به سر منزل مقصود هم رسید.
استفاده پررنگ از موسیقی بهویژه نمایش ساز و نوازندگی و خوانندگی زنده، میهمانان متنوع، بازیهای خلاقانه، پرسشهای فانتزی و جذاب، شوخیهای بجا، بازیهای جسورانه با خطوط قرمز نوشته و نانوشته و آیتمهای طنز را که حاصل خلاقیت احمدرضا کاظمی و دیگر اعضای محتوایی و اتاقفکر و تیم نویسندگان امشو بود، به "صداقت" مجید صالحی در رفتار و گفتار اضافه کنید تا به فرمول موفقیت امشو برسید!
این رفتار و گفتار در اجرای مجید صالحی، برای بار هزارم ثابت کرد ویژگیهای کلاسیک و دانشگاهی و آموزشگاهی که برای "مجری" میگویند، فقط به درد همان کلاسها میخورد و روی آنتن میشود همه آن ویژگیها را نداشت ولی مجریِ موفقی بود؛ ویژگیهایی مثل فیزیک مناسب، صدای آنچنانی، سواد بالا، لحن خاص، تنفس کنترلشده، تسلط بر فن بیان، تپق نزدن، ادبیات گفتاری ویژه، بانک واژگان پروپیمان و...، البته منصفانه نیست که بگویم مجید صالحی "همه"ی اینها را نداشت و موفق بود، ولی با معیارهای آکادمیک اگر بسنجیم، سخت میشود به مجید صالحی در همه این پارامترها نمره بالا داد.
هر چه بود، او برای اجرای امشو، هفتههای موفقی را طی کرد و صدالبته نباید نقش موسیقی و شخص سامان احتشامی را در موفقیت این برنامه نادیده گرفت؛ نوازنده و آهنگسازی کاربلد، خلاق، شوخطبع و شیرین که وزنه ارزشمندی برای جذابیت امشو بود و گروههای موسیقیای که به واسطه او به برنامه دعوت شدند و به اجرای زنده پرداختند، امشو را با عبور چندین گام بلند از خطوط قرمز معمول در مدیومی مثل تلویزیون، به برنامهای گیرا بدل کردند.
باری؛ مجید صالحی و تیم امشو آمدند، صادقانه و خالصانه و البته با فکر به تمام جزئیات؛ از لوکیشن و دکور خوشآبورنگ سیامک احصایی گرفته تا پرسشها و مسابقهها و جوایز و نمایش ساز و خوانندگی لایو و...، دور هم و بدون تکلّف، کاری "دلی" کردند و نان دلشان را هم خوردند. زندهباد صداقت!