گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، سانسور معمولاً از سوی هنرمندان به عنوان عاملی مخرب شناخته میشود، به همین منظور در گفتوگو با چند سینماگر این موضوع را آسیبشناسی کردیم که در ادامه میخوانید.
بیتا منصوری: وزارت ارشاد باید از اعتبار مجوزهایش صیانت کند
بیتا منصوری، تهیهکننده سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: قطعاً سانسور در کیفیت آثار سینمایی تأثیرگذار است و بدون شک سانسور باعث میشود محدودیتهایی ایجاد شود که امکان بیان مسائل بسیاری در جامعه از بین برود. متأسفانه هر روز شاهد ایجاد محدودیتهای بیشتری هستیم که هرچقدر این محدودیتها بیشتر شود فاصله سینما از جامعه بیشتر میشود.
منصوری تصریح کرد: اتفاقات عجیبی را شاهد هستیم. در هفتهای یک فیلم را که درجه سنی دارد به بهانه ترویج خشونت از پرده سینماها پایین میکشند و در همان هفته دو صحنه بسیار خشن یکی قتل یک دختر به دست پدرش در یک سریال و دیگری صحنه اعدام بدون درجهبندی سنی پخش میشوند. فیلمی سینمایی با درجهبندی سنی در سینما اکران شده و مردم تصمیم میگیرند به دیدن این فیلم بروند یا خیر و در مقابل تلویزیون در خانه روشن است و صحنههای خشنی از آن بدون درجهبندی سنی پخش میشود. باید از مسئولان بپرسیم که کدام یک از این تصاویر مخربتر و خطرناکتر است؟
او افزود: چند وقت پیش در اخبار خواندم یک فرد 18 ساله همه اعضای خانوادهاش را به قتل رسانده، ما باید بپذیریم چنین اتفاقاتی در جامعه رخ میدهد و در این بین مسائل بسیاری مثل فضای مجازی تأثیرگذار هستند و همه تقصیرها را نمیتوان به گردن سینما انداخت اما متأسفانه میبینیم هر ناهنجاری در جامعه را به فیلمهای سینمایی مربوط میدانند و دست به توقیف و سانسور این آثار میزنند.
این تهیهکننده در ادامه گفت: متأسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی اصلی صدور مجوز برای آثار فرهنگی و هنری است قدرت دفاع از مجوزهای خود را ندارد. بارها دیدهایم که در تهران به عنوان مثال کنسرتی سنتی برگزار میشود، همین کنسرت در شهر مشهد با مخالفتهایی مواجه میشود که اجازه اجرا ندارد. متأسفانه هر کس به خود اجازه دخالت و اظهار نظر درباره آثار هنری را به خود میدهد و در این شرایط وزارت ارشاد باید از حضور خود صیانت کند.
تهیهکننده فیلم سینمایی «رخ دیوانه» اظهار داشت: وضعیت امروز بسیار نگران کننده است. اگر وزارت فرهنگ و ارشاد مجوزی را صادر میکند و من نیز بر اساس همان فیلمنامهای که مجوز گرفته فیلمم را ساختهام، باید خیالم راحت باشد که فیلمم اکران میشود و در غیر این صورت فیلمسازی با یک ریسک بسیار بزرگ همراه است که باعث میشود یا سینماگران به سمت آثار کم خطرتر بروند یا اصلاً از فیلمسازی فاصله بگیرند.
منصوری در ادامه گفت: اگر وزارت ارشاد در صیانت از مجوزهایی که صادر کرده موفق نباشد امنیت شغلی سینماگران و در نتیجه سینمای مستقل نابود میشود. چنین وضعیتی باعث میشود تا تنها شاهد حیات سینمای دولتی یا ارگانی باشیم و علاوه بر این سینما تنها هجویات مشمئزکننده با عنوان فیلم کمدی یا طنز را در سینماهایمان شاهد خواهیم بود.
وی تصریح کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قطعاً میتواند از مجوزی که صادر کرده دفاع کند چرا که قانون حق را به او میدهد و اگر تا امروز موفق نبوده شاهد همتی برای مقابله با دخالتها را نداشته، امیدوارم وزارت ارشاد پای مجوزهایی که داده است بایستد و این وضعیت وحشتناک در سینما از بین برود. مدتهاست که تهیهکنندهها و سرمایهگذارها با توجه به شرایط موجود برای ساخت فیلم خطرهای بسیاری را احساس میکنند و از مجوزی که برای ساخت فیلمشان صادر میشود اطمینان ندارند.
ابوالفضل جلیلی: اگر دلسوز کشور بودیم سانسور وجود نداشت
ابوالفضل جلیلی، نویسنده و کارگردان سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: من پس از انقلاب فیلمساز شدم و افکار و اندیشههایم مشخص است و فردی معتقد و مذهبی هستم.
جلیلی خاطرنشان کرد: از جوانانمان باید بپرسیم، جوانی که 30 سال سن دارد آیا یک روز خوش دیده است؟ وقتی جوانان ما در این مدت حتی یک روز خوش ندیدهاند باید خودمان ببینیم کجای کار ما مشکل دارد، مدام نمیشود به جوانها گفت صبر کنید مشکلات حل میشود، چه زمانی این مشکلات حل میشوند، همه مردند و رفتند، باید در نگاهمان به مسائل تجدید نظر کنیم.
او افزود: ما همه میرویم و هیچ کدام از ما ماندگار نخواهد شد. مشکل سانسور و محدودیتها را تنها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نباید دنبال کرد، مشکلات بسیاری در کشور وجود دارد، حتی در تغذیه هم میتوان برای ریشهیابی ورود کرد، اگر یک نفر تغذیه خوبی نداشته باشد فسفر به مغزش نمیرسد و همین فرد در جامعه میتواند مشکلساز باشد و مشکل تغذیه او به دیگر مسائل کشور و جامعه تأثیر بگذارد. مرحوم طالقانی جملهای دارد که میگوید اگر اسلام از برترین مکاتب است نیازی به دفاع از آن با چوب و چماق نیست.
این کارگردان در ادامه گفت: ما پس از 40 سال که از انقلاب اسلامی میگذرد یک اقتصاددان، جامعهشناس و روانپزشک بزرگ نداریم، سینما مثل یک آجر از یک ساختمان است و باید مسائل اجتماعی، اقتصادی و روانشناسی را نیز مورد بررسی قرار دهیم تا به نتیجهای دقیق در وضعیت امروز سینما برسیم. ما هر روز در خیابان با تابلوهای بسیاری مربوط به کلاسهای بازیگری مواجه میشویم، چرا باید اینقدر بازیگر تربیت کرد، مردم چرا اینقدر به بازیگری علاقهمند هستند و چرا این کار تا این حد مورد توجه است؟
کارگردان فیلم سینمایی «رقص خاک» تصریح کرد: همه چیز نشان میدهد که ما عشق به میهن را در مردم کشتهایم، شرایط ما را به خودخواهی مجبور کرده، پیش از انقلاب شرایط به شکلی بود که ما در خیابان عاشق میشدیم و در نهایت با کسی که عاشقش شدهایم ازدواج میکردیم، سانسور و این فرهنگ که نمیخواهیم چیزی را که وجود دارد مقابل چشمانمان ببینیم باعث شد پس از انقلاب دخترها و پسرها اجازه نداشته باشند که در خیابان با هم صحبت کنند یا قدم بزنند و عشق به خانهها رفت و دیدیم چه معضلاتی در این زمینه برای جامعه به وجود آمد. سینما نیز همین است و بیشتر به یک بهانه شبیه است که در سانسور عظیمی که وجود دارد اصلاً مطرح نیست و مشکلی که امروز به عنوان سانسور وجود دارد فراتر از سینما است.
او افزود: خط قرمز همیشه وجود دارد، کسی که عاشق و دلسوز مملکت و کشورش باشد به سمت خط قرمز نمیرود، ما با شرایطی که فراهم کردهایم عشق به مملکت و کشور را از بین بردهایم و میبینیم که مسئولان به وضوح نشان میدهند که افراد عاشق مملکت و کشور را نمیخواهند، آنها بیشتر علاقهمند به افرادی هستند که فقط مطیع باشند. ما اگر هنرمند و مسئول دلسوز، آرمانگرا و عاشق سرزمین داشتیم سانسور وجود نداشت. کسی که دلسوز کشورش است قطعاً عملکرد قابل دفاعی دارد و قطعاً از انتقاد استقبال میکند، من اگر به آنچه که مطرح میکنم اعتقاد داشته باشم از انتقاد نمیترسم و خودم را نمیبازم، پس منتقد را حذف نمیکنم.
جلیلی در ادامه اظهار داشت: من فیلم «حافظ» را با کمک ژاپنیها ساختم، فیلم در جایی اکران شد و یکی از فیلمسازان کشور که من برای او احترام قائل هستم، سراغ من آمد و گفت تو آبروی اسلام را بردهای، من نیز جوابی ندادم و پس از آن یکی از اعضای گروهی که همراه همان فیلمساز بودند سراغ من آمده و گفتند چرا جواب او را ندادی؟ من نیز دلیل رفتارم را احترام به این فیلمساز بیان کردم و گفتم شاید من نمیدانستم، اگر فیلم من آبروی اسلام را برده ترجیح میدهم اکران نشود همان دوستان این شخص از فیلم من حمایت میکردند و از من گلایه داشتند چرا جواب او را ندادم، کاملاً مشخص است در بین خودشان نیز مشکل وجود دارد. اگر همان فرد که به من میگفت تو آبروی اسلام را بردهای عاشق اسلام بود، به جای برچسب زدن با من به بحث و گفتوگو مینشست و مشکل را با هم حل میکردیم اما به جای این کار جلوی اکران فیلم را گرفت.
این کارگردان با اشاره به یک مصاحبه رادیویی گفت: زمانی که جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی بود در رادیو گفتوگویی داشتیم، جواد شمقدری در این گفتوگو وعده داد به هر فیلمی که توقیف شده صد میلیون تومان میدهیم و من با احتساب اینکه 14 فیلم توقیف شده داشتم میتوانستم یک میلیارد و 400 میلیون تومان بگیرم اما این پیشنهاد را نپذیرفتم و گفتم اگر شما با اعتقاد فیلمهای من را توقیف کردهاید نباید با پول مشکل را حل کنید، مشکل فرهنگی یک اثر سینمایی با پول حل نمیشود.
او افزود: من آن زمان این مبلغ را دریافت نکردم و افراد بسیاری پیشنهاد را پذیرفتند اما امروز من ضد انقلاب شدم و آنهایی که پول گرفتهاند امروز نور چشمی هستند.
جابر قاسمعلی: آنچه که امروز به عنوان سانسور میبینیم تفسیر غلط و سلیقهای افراد است/ مدعیان قانونمداری، قانون را زیر پا میگذارند
جابر قاسمعلی، فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: سانسور قطعاً مانع بزرگی در بیان مسائل مهم جامعه است، این مشکل تنها مربوط به سینما نمیشود، سینما و ادبیات همواره در کشور ما با سانسور درگیر بودهاند و سینما به خصوص در سالهای اخیر از سانسور ضربههای بسیاری خورده و آسیب دیده است.
قاسمعلی تصریح کرد: سانسور باعث شده در بسیاری مواقع زبان آثار سینماییمان الکن و در برخی مواقع ابتر باشد. برای تولید هر اثری معمولاً به سانسور برخورد میکنیم و برای توجیه آن افراد حامی سانسور به قانون متوسل میشوند. قطعاً کسی از قانون گریزان نیست و قانون باید معین کننده باشد اما اشکالی که وجود دارد به تفسیر افراد از قانون مربوط میشود که پس از انقلاب به معضل بزرگی برای ما تبدیل شد. امروز تفسیرهای نابخردانه و سلیقهای بسیاری به مقوله سانسور وارد میشوند و آنچه که امروز به عنوان سانسور میبینیم تفسیر غلط و سلیقهای افراد است.
او افزود: برخی از این تفاسیر غلط از قانون باعث میشوند که سانسورهای سلیقهای به وجود آید و این افراد برای پیش بردن اهداف خود به مراکز قضایی متوسل میشوند و از آنجا که نهادهای قضایی صلاحیت اظهارنظر درباره آثار سینمایی را ندارند بازتاب آثار در سطح جامعه را رصد میکنند و بلافاصله دستور تعلیق و حذف آثار هنری داده میشود. چنین رفتارهایی در جامعه و در بین اهالی سینما ایجاد یأس و ناامیدی میکند و آزادی عمل از هنرمند گرفته میشود.
این فیلمنامهنویس در ادامه گفت: اتفاقاً آزادی است که دستها را رو میکند و اگر آزادی را مطابق قانون فراهم کنیم و بتوانیم نظراتمان را برای هم به اشتراک بگذاریم هنر کشور به شکوفایی میرسد. بهتر است به مردم اعتماد کنیم و اجازه دهیم تا آنها تصمیم بگیرند. قطعاً تصمیمگیرندههای نهایی مردم هستند و آنها هستند که تصمیم میگیرند با تماشا کردن یا تماشا نکردن یک فیلم سرنوشت آن را مشخص کنند. هر هنرمندی باید خودش موضعی که با مردم دارد را مشخص کند و مردم هستند که به این هنرمند احساس نزدیکی میکنند یا خیر. سانسور مانع پویایی و شکوفایی است و با بیشتر شدن آن چیزی از هنر بالنده باقی نمیماند و همه آثار شبیه هم میشوند.
نویسنده فیلم سینمایی «تلفن همراه رئیس جمهور» تصریح کرد: در این کشور قانون وجود دارد و به وضوح میبینیم مردم، هنرمندان و کارگزاران هنری بیش از هر قشری به قانون احترام میگذارند و آن را رعایت میکنند. اتفاقاً افرادی که چنین ادعایی دارند و بعضاً به قانونمند بودن تأکید دارند بیش از سایر افراد آن را زیر پا میگذارند. اگر قرار است به قوانین کشور احترام بگذاریم پس باید بدانیم که وزارت فرهنگ و ارشاد تصمیمگیرنده نهایی برای اکران فیلمها است و این وزارتخانه با فیلترهای فراوانی که دارد وقتی فیلمی را برای اکران مناسب میداند سایر ارگانها و نهادها نیز باید به آن احترام بگذارند اما در نهایت شاهد هستیم که همان افراد مدعی قانونمداری، آن را زیر پا میگذارند. در این بین سوالی که به وجود میآید و باید از این افراد مدعی پرسید این است که آیا فقط ما باید قانون را رعایت کنیم؟ اتفاقاتی عجیب را شاهد هستیم و سوالات بسیاری وجود دارد، برای من سوال است که چطور مرکز قانون، با قانون مقابله کرده و مجوز صادر شده را باطل میکند.
قاسمعلی در پایان اظهار داشت: این رفتارها باعث میشود هنرمندان بی انگیزه و مأیوس شوند. عدهای میخواهند هنرمندان را شبیه به هم کنند و تنوع و گوناگونی را از هنر این کشور بگیرند و وقتی یک دیدن به وجود آید و طیفهای دیگر از بین بروند قطعاً از هنر چیزی باقی نمیماند.
بهتاش صناعیها: محافظهکاری در سیاستهای فرهنگی، سینما را خنثی میکند! / سانسور، فیلمنامهنویسهارا به بنبست رسانده است!
بهتاش صناعیها کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: تأثیر سانسور بر زبان آثار هنری کاملاً مشهود است، بدون شک سانسور در بیان آنچه که یک هنرمند مدنظر دارد تأثیرگذار است و اجازه بیان دقیق را نمیدهد. سانسور ذهنیات هنرمند را خدشهدار و زبان اثر را الکن میکند.
صناعیها خاطرنشان کرد: قطعاً یکی از راهکارهای کنار گذاشتن سانسور درجهبندی سنی فیلمهای سینمایی است. این طرح در کشورهای توسعهیافته و در واقع صاحبان سینما اجرایی شده و قطعاً اجرای آن در کشور ما نیز امکانپذیر است. سانسور به هر شکل در هر نقطه از دنیا اتفاقی اشتباه است و درستترین شکل نظارت بر آثار سینمایی درجهبندی سنی فیلمها است.
او افزود: اجرای این طرح در کشور ما نیاز به تمرین دارد و بهتر است کمی صبر داشته، ترس و محافظهکاری در سیاست فرهنگی را کنار گذاشته و اجازه دهیم این طرح مراحل آزمون و خطا را سپری کند و با محافظهکاری جلوی اجرای آن را نگیریم. شکل مشابه طرح درجهبندی سنی در کشور ما سینمای هنر و تجربه است که قبلاً تجربه شده و سالهاست این طرح وجود دارد. معمولاً فیلمهای بخش هنر و تجربه دارای مضامینی هستند که ممکن است هضم آن برای بخش عظیمی از جامعه امکانپذیر نباشد و تنها اهالی هنر و افراد باسوادتر بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. این اتفاق در سینمای تجاری ما هم میتواند رخ دهد و ما میتوانیم برای سنین مختلف درجهبندی داشته باشیم.
این کارگردان در ادامه گفت: این حجم از محافظهکاری که شاهد هستیم سینمای ما را اخته میکند و برای جلوگیری از این اتفاق و اجرای طرحهای مفیدی چون درجهبندی سنی فیلمهای سینمایی نیاز به یک همگرایی در تصمیمگیریهای فرهنگی داریم. متأسفانه در اقلیم فرهنگی ما چند پادشاه حکومت میکنند و این وضعیت آسیبهای جدی به سینمای ما وارد کرده است. در تصمیمگیریهای فرهنگی ما هر کس ساز خود را میزند و هیچ تمرکزی در این تصمیمگیریها وجود ندارد. اینکه افراد مختلفی میتوانند در مسائل مهم فرهنگی کشور تصمیمگیرنده باشند وضعیت نابسامانی را ایجاد میکند و میبینیم این وضعیت امروز در سینمای ما وجود دارد و حتی وزیر ارشاد هم نمیتواند پای مجوز خود بایستد و از آن دفاع کند.
کارگردان فیلم سینمایی «احتمال باران اسیدی» با بیان این مطلب که سینمای ایران در بدترین دوران تاریخ خود به سر میبرد، گفت: به هیچوجه نسبت به آینده سینما خوشبین نیستم، فیلمهای ما به شدت اخته و با محدودیتهای داستانی فراوان مواجه هستند. تمام قصههایی که میشود در سینمای ایران تعریف کرد در این مدت تعریف شده و فیلمنامهنویسهای ما به بنبست رسیدهاند. همه موضوعات تکراری شده و اکثر طرحها و ایدهها استفاده شدهاند و بعضاً میبینیم که فیلمهای کمدی بسیاری با دستمایه قرار دادن موضوعاتی که در شأن خانوادههای ایرانی نیست مدام مسائل سخیف را تکرار میکنند که نازلترین سطح سلیقه مردم را به خود جذب میکنند.
صناعیها در پایان اظهار داشت: سینمای مستقل رو به نابودی است، حمایت دولتی هم وجود ندارد و هیچ توجهی به سینمای هنری نمیشود. بدترین اتفاق در این بین نازل شدن سطح سلیقه مخاطب ایرانی است و این اتفاق را میتوان در لیست پرفروشترین فیلمهای سال دید که اکثراً آثار کمدی ضعیف هستند. شرایط از هر جهت بسیار وحشتناک و ناامیدکننده است، قطعاً برای بهتر شدن وضعیت نیاز به یک تحول اساسی در مدیریت فرهنگی کشور داریم که اگر این اتفاق رخ ندهد سینمای ایران آیندهای نخواهد داشت.