علیرضا امینی:

سرمایه‌گذارهای بی‌ربط به جای کارگردان و نویسنده تصمیم می‌گیرند

|
۱۳۹۹/۰۴/۰۲
|
۰۴:۵۹:۰۰
| کد خبر: ۹۹۳۷۵۲
سرمایه‌گذارهای بی‌ربط به جای کارگردان و نویسنده تصمیم می‌گیرند
علیرضا امینی با اشاره به ورود سرمایه‌گذارهای بی ارتباط با سینما در حوزه فیلمسازی تأکید کرد که در این وضعیت سخیف شدن آثار سینمایی امری طبیعی است و نباید از این سینما انتظار چندانی داشت.

علیرضا امینی، کارگردان سینما، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: وقتی سرمایه سینما از محلی خارج از سینما تأمین می‌شود طبیعی است که محصولات سینمایی‌مان سخیف و فقط در راستای فروش بیشتر ساخته شوند. در سال‌های اخیر کمتر تهیه‌کننده‌ تازه‌کاری را می‌توانید ببینید که بر اساس اصول و ضوابط حرفه‌ای پیشرفت کرده باشد.

امینی تصریح کرد: سرمایه‌های خارج از سینما باعث می‌شود که سرمایه‌گذار به جای کارگردان و نویسنده تصمیم بگیرد. اکثر فیلم‌هایی که سال‌های اخیر ساخته شده‌اند با معیارهای سرمایه‌گذارها ساخته شده‌اند که فقط به فروش بیشتر و موفقیت در گیشه فکر می‌کنند.

او افزود: علاوه بر این موضوع، مسأله دیگر مراحل صدور پروانه ساخت در وزارت ارشاد است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی سال‌های اخیر سعی داشته از هیچ تفکری استقبال نکند و سینما را به سمت خنثی شدن پیش ببرد. سینما در سال‌های اخیر صرفاً یک محل مشخص برای سرگرمی صرف است و کارکرد فرهنگی و اجتماعی خود را به طور کل از دست داده است؛ به همین دلیل از این سینما نمی‌توان انتظار داشت که اثری متفاوت در آن ساخته شود یا شاهد نوآوری در آن باشیم.

کارگردان فیلم سینمایی «هفت دقیقه تا پاییز» اظهار داشت: در سال‌های اخیر می‌بینیم که تنها دو نوع فیلم در سینما وجود دارد که می‌تواند پرفروش باشد. پرفروش‌ترین فیلم‌ها در وهله اول همان فیلم‌های کمدی سخیف هستند اما نکته امیدوارکننده در این بین پرفروش شدن فیلم‌های اجتماعی جدی است که می‌تواند یک کورسوی امید برای نجات سینمای ایران باشد. وقتی در سال گذشته فیلم‌های «متری شیش و نیم» و «شبی که ماه کامل شد» با موفقیت در گیشه مواجه می‌شوند نشان می‌دهد که مردم از آثار متفاوت و جدی خوب نیز استقبال می‌کنند و سرمایه‌گذارها می‌توانند به ساخت فیلم در این زمینه نیز فکر کنند. به نظر من اگر سرمایه‌گذارهای ما که متأسفانه اکثراً ربطی به سینما ندارند در ساخت فیلم‌های متفاوت‌تر مثل آثار ترسناک و اکشن نیز ورود کنند می‌توانند به موفقیت در گیشه امیدوار باشند.

امینی در ادامه با اشاره به نقش سانسور در سخیف شدن آثار سینمایی و خنثی شدن آنها، گفت: سانسور تنها قلع و قمع کردن نیست. در کشور ما ممیزی و سانسور از مرحله اول فیلمسازی وجود دارد و سیاست در کشور به شکلی است که گرایش‌ها را به سمتی ببرد تا از همان ابتدا تفکرها از بین بروند یا اجازه بروز نداشته باشند و آثار سخیف ساخته شوند. این سیاست از دوران ریاست آقای ایوبی در سازمان سینمایی جدی‌تر شد و می‌بینیم که نتیجه‌اش امروز در فیلم‌هایی که ساخته می‌شوند مشخص است.

این کارگردان تأکید کرد: این مسأله که سینمای ایران بضاعت ساخت فیلم‌های متفاوت در ژانرهای مختلف را ندارد اشتباه است. به لحاظ تکنولوژی سینمای ایران چیزی از دنیا کم ندارد و اگر رقابتی بین سینمای ایران و جهان وجود دارد در رقابت تفکر است. قرار نیست ما فیلم هالیوودی بسازیم، ما باید سینمای خودمان را داشته باشیم. فیلم‌های هالیوودی مخصوص همان هالیوود است و اگر در کشوری اروپایی فیلمی با معیارهای هالیوود ساخته شود اصلاً از آن استقبال نمی‌شود، مردم فرانسه یا ایتالیا از سینمایشان انتظار فیلم هالیوودی ندارند و مردم ما نیز بالطبع همینطور هستند و این نگاه غلطی است که ما باید در ساخت آثار متفاوت‌مان نگاهی به هالیوود داشته باشیم.

او افزود: اگر در سال‌های اخیر سینمای ایران موفقیتی کسب کرده حاصل استعداد فردی بوده و آن را نمی‌توان مربوط به سیاست کلی در سینما دانست. ما هر سال ممکن است به تعداد معدودی که کمتر از انگشتان یک دست هستند فیلم خوب داشته باشیم که نمی‌توانند نشان از موفقیت سینمای ایران باشند. سینمای ما بدون برنامه‌ریزی پیش می‌رود و موجی در آن وجود ندارد که ساخت فیلم‌های خوب را شاهد باشیم. پیش‌تر در جشنواره‌های خارجی انتظار حضور یک یا چند فیلم ایرانی وجود داشت اما امروز می‌بینیم فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های معتبر جایی ندارند و اگر فیلمی هم موفق می‌شود تلاش فردی فیلمساز بوده که او را به موفقیت رسانده و این مربوط به سیاست‌های سینمایی کشور نمی‌شود.

امینی در پایان گفت: وقتی یک فیلمساز بارها طرح‌ها و فیلمنامه‌هایش در وزارت ارشاد رد شده و اجازه ساخت نمی‌گیرد مجبور می‌شود برای امرار معاش و هزاران مسأله دیگر به ساخت فیلم‌های بی‌خاصیت و ساده روی آورد و نتیجه این وضعیت می‌شود ساخته شدن تعداد زیادی از فیلم‌های ضعیف و بی‌خاصیتی که به وفور می‌بینیم. امیدوارم سیاست‌گذاران سینمای ایران در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این تصور را کنار بگذارند که با بالا بردن میزان فروش و تعداد تماشاگران سینمای ایران را نجات داده و باعث شکوفایی آن شده‌اند. متأسفانه امروز تبعات سیاست‌های غلط فرهنگی که سینما نیز شاملش می‌شود را در جامعه به صورت غیرمستقیم می‌بینیم. به یاد دارم در زمان نوجوانی و جوانی‌ام در صف‌های طولانی سینما به دیدن فیلم‌های تارکوفسکی و فیلمسازان بزرگی می‌رفتیم اما امروز فیلم‌هایی که در سینماهای ایران اکران می‌شوند هیچ ربطی به فیلم‌های آن دوران ندارند./2

نظر شما