به گزارش برنا؛ یکی از جلوههای شگفتانگیز زندگانی پیامبر (ص) و اهل بیت وحی علیهمالسلام، اعجاز و کرامتهایی است که از این انوار مقدس الهی صادر شد. این معجزات به قدری است که علمای شیعه کُتبی در این باره جمعآوری کردند که از جمله آنها کتاب «مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر» سید هاشم بحرانی، «جلوههاى اعجاز معصومین علیهم السلام» قطب راوندی و «إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات» شیخ حر عاملی است.
امام صادق علیهالسلام درباره علت عطای معجزه به انبیا و برگزیدگان الهی فرمود: لِیَکُونَ دَلِیلًا عَلَى صِدْقِ مَنْ أَتَى بِهِ وَ الْمُعْجِزَةُ عَلَامَةٌ لِلَّهِ لَایُعْطِیهَا إِلَّا أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ حُجَجَهُ لِیُعْرَفَ بِهِ صِدْقُ الصَّادِقِ مِنْ کَذِبِ الْکَاذِب؛ براى آنکه دلیل بر صدق و راستى گفتار ایشان باشد، و معجزه علامت و نشانهای است که خداوند عطا نمیفرماید مگر به انبیا و رسل و حجج خود، تا درستى گفتار راستگو و دروغ دروغگو شناخته شود.» (علل الشرائع، ج۱، ص ۱۲۲)
از جمله معجزات منسوب به امام حسن عسکری (ع)، آگاهی از نیت، اسرار و افکار مردم است. حسن بن ظریف مىگوید: دو مسأله مرا به خود مشغول کرده بود؛ لذا خواستم نامهاى بنویسم و آنها را از امام حسن عسکرى بپرسم. نامه را نوشتم و در باره قائم (عج) پرسیدم که چگونه قضاوت مىکند و کجا مىنشیند؟ همچنین مىخواستم از تبى که دو روز در میان به سراغ آدم مىآید، بپرسم، اما یادم رفت.
پاسخى که آمد این گونه بود: در مورد قائم پرسیده بودى. بدان که او مانند داود، به علم خود قضاوت مىکند و بیّنه نمىخواهد و مىخواستى از تبى که دو روز در میان به سراغ آدم مىآید سؤال کنى، اما فراموش کردى. پس در کاغذ بنویس «یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیم؛ گفتیم: «اى آتش، براى ابراهیم سرد و بىآسیب باش.» (۶۹ انبیاء) و این را در گردن شخص تبدار بیاویز. راوى مىگوید: همانگونه انجام دادم که امام فرموده بود و شخص تبدار خوب شد.
یا نقل است یکی از نزدیکان امام حسن عسکری به نام ابوهاشم جعفرى مىگوید: وقتى که امام على النقى رحلت کرد، امام حسن عسکرى به غسل و تجهیز ایشان مشغول شد. در این میان، خادمان از فرصت استفاده کردند و مقدارى از اشیاء، از قبیل لباس، درهم و ... را برداشتند. هنگامى که حضرت از غسل و کفن و دفن پدرش فارغ شد، در جایى نشست و خادمان را طلبید و به آنها فرمود: اگر در جواب آنچه که مىپرسم راستگو باشید، شما را تنبیه نمىکنم. اما اگر انکار کنید، جاى تمام چیزهایى را که بردهاید، نشان مىدهم و شما را تنبیه مىکنم. آنگاه فرمود: تو اى فلانى؛ فلان چیز را بردهاى، همین گونه است؟ گفت: بله یا ابن رسول اللَّه. فرمود: پس آن را برگردان. بعد رو به دیگرى کرد و همان رفتار را با او انجام داد؛ تا اینکه همه اشیاء را برگرداندند.