به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ تخریب محیط زیست فرایندی است که در آن ثروت طبیعی یک منطقه جنگلی به طور دائم با برخی عوامل یا ترکیبی از عوامل کاهش پیدا می کند. این فرایند تغییر، ناشی از اختلالاتی است که ممکن است بر اثر عوامل طبیعی و یا انسانی باشد. عوامل طبیعی غالبا به علت اینکه بخشی از چرخه طبیعی زمین هستند در این زمینه مشکلی ایجاد نمی کنند اما آنچه که در این میان به عنوان آفت شناخته می شود عوامل انسانی هستند. بهرهبرداری غیراصولی، احداث جاده، معدن، تغییر کشت، شکار و چرا و از سوی دیگر کودپاشی های غیراصولی از طریق دستگاههای زیربط شاید مهمترین عوامل انسانی امروز باشند که در راستای ایجاد منابع غذایی و یا زمین خواری و احداث سازه صورت می گیرند. اهدافی کوتاه مدت که این روزها بلای جان جنگل های باستانی در شمال کشور شده اند.
خطر جدی در کمین جنگل های جلگه
کوشان مهران، کارشناس ارشد تنوع زیستی و زیستگاهها، در این خصوص گفت: تا اواخر قرن 19 جنگل در ایران حائز اهمیت نبود به گونه ای که به برخی اتباع خارجی پیشنهاد داده می شد که اگر در قسمت های جنگلی شمال بتوانند پنبه و یا برنج کشت کنند، شامل معافیت مالیاتی خواهید شد.
او افزود: این نگرش با مشاهده قوانین جنگلداری در اروپا تغییر کرد. در این میان بیشترین تهدید برای جنگلهای شمال این بود که همواره نخستین جنگلهایی که در فرآیند جنگل زدایی از بین می روند، جنگلهای مستقر در جلگه هستند. جنگل هایی که در راستای تولید زغال از بین رفتند و سبب شد تا در اوایل قرن 20 نهادهایی برای مراقبت از جنگل در ایران تاسیس شود.
جلوگیری از وقوع سیل به کمک جنگلهای هیرکانی
این کارشناس ارشد زیستگاهها اظهار کرد: جنگلهای هیرکانی علاوه بر ارزش اقتصادی به عنوان جزئی اجتنابناپذیر از منطقه شمال امروزه در راستای جلوگیری از وقوع سیل اهمیت بسزایی دارند. چند برابر شدن سیل در 30 اخیر علتی جز تخریب درختان و مراتع آن منطقه نداشته است.
مهران با اشاره به سایر آسیبهای تخریب جنگلهای هیرکانی افزود: امروزه ورود حجم زیادی از خاک به تالاب انزلی نیز بواسطه تخریب جنگلها و مراتع در بالا دست رخ داده است.
او ادامه داد: از طرفی نیز نیاز است تا با نگاه علمی به مقوله حفاظت از جنگلها پرداخت. نگاه احساسی در این زمینه کارآمد نیست. مقوله برداشت از جنگلهای شمال اگر منطقی و با توجه به آینده و علمی صورت گیرد نمیتواند به این عرصه آسیبی وارد کند.
سرانه جنگل ایران به صورت طبیعی پائین است
این کارشناس ارشد تنوع زیستی تاکید کرد: سرانه جنگل ایران به صورت طبیعی پائین است و درختان ایران عمدتا پهن برگ هستند و در مقابل درختان بلند سوزنی برگ مقاومت کمتری دارند. این دو مقوله عللی هستند که ما را ملزم می کند تا با احتیاط بیشتری به مقوله جنگل در کشور بپردازیم.
مهران با اشاره به چالشهای عرصه حفاظت از جنگلها افزود: از یک سو طرح تنفس جنگل در دستور کار قرار می گیرد و از سوی دیگر حقوق قرقبانها چند ماه به تاخیر میافتد. این اقدامات است که فضا را برای دریافت رشوه مهیا میکند. قرقبانها بدون دریافت حقوق چگونه زندگی خود را اداره کنند؟ این نیز یکی از بزرگترین چالشهای این منطقه است.
او تصریح کرد: سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگلها باید به صورت مشترک کار کنند تا با یک قدرت متمرکز بتوانند بر چالشهای پیش رو فائق آیند. این عدم تمرکز سبب شده تا تعارضی در برنامهها و سیاستهای اجرایی ایجاد شود.
باید از هائیتی عبرت گرفت
این کارشناس ارشد زیستگاه ها با اشاره به نمونههای جهانی گفت: در برههای از زمان 60 درصد وسعت کشور هائیتی جنگل بود و امروزه شاهد هستیم فقط یک درصد وسعت این کشور جنگل است. تجربهای تلخ که میتواند درس عبرتی برای ما باشد. کشوری که امروزه تبدیل به فقیرترین کشور نیمکره غربی شده است. تخریب منابع طبیعی منجر به فرسایش خاک و در ادامه گسترش فقر در این کشور شد.
مهران با ذکر مهمترین آسیب و تهدید برای جنگلهای هیرکانی اظهار کرد: زمینخواری و هجوم مردم و دستگاههای مختلف به این مناطق بکر بزرگترین تهدید در این حوزه است. امروزه دیگر مشکل شمال شکار یک گونه جانوری نیست. امروزه مجموعه اکوسیستم شمال را خطر تهدید میکرد.
او ادامه داد: امروزه یک جنگل مخروبه درجه 3 نیز مانع فرسایش خاک میشود و نباید به بهانه عدم ارزش زیستی آنها را واگذار کرد.
باید مراقب وجب به وجب جنگلها بود
این کارشناس ارشد تنوع زیستی گفت: وضعیت طلای سبز در ایران به مرحلهای رسیده که باید وجب به وجب محیط زیست این کشور مورد حفاظت قرار گیرد. در این عرصه باید در وهله اول آگاهی را در میان تمام اقشار جامعه افزایش داد.
مهران در پایان تصریح کرد: امروزه این مقوله به قدری حائز اهمیت است که همگان باید اهمیت حفظ جنگل ها را فرا گیرند. در مرحله بعد باید محافظت از محیط زیست را اقتصادی و کارآمد کنیم.
انتهای پیام: 3