چرا فردا دچار افسردگی می‌شویم؟

|
۱۳۹۹/۰۴/۱۵
|
۲۰:۱۹:۰۸
| کد خبر: ۱۰۲۵۰۰۵
چرا فردا دچار افسردگی می‌شویم؟
در سال ۲۰۰۴ فردی با محاسبات ریاضی به این نتیجه رسید که "دوشنبه" غم انگیز ترین روزهای سال است. البته این بررسی مربوط به کشورهایی است که دوشنبه برای آنها روز اول کاری است و شاید این روز برای ما ایرانی‌ها شنبه باشد.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ حتما شما هم تعجب کردید و کنجکاو شدید که بدانید آیا واقعا مردم دوشنبه ها افسرده هستند؟! قبل از رسیدن به پاسخ، می توانید از خود بپرسید که :

 بعد از یک غروب و آب و هوای غم انگیز

  بعد از چند روز تعطیلات

 بعد از غروب جمعه

 بعد از روبرو شدن با یک خبر ناگوار

 بعد از یک روز فعالیت های ناموفق

 بعد از کسب یک نمره امتحانی بد

 و....

چه احساس و هیجانی را تجربه کرده‌اید؟

در سال ۲۰۰۴ فردی با محاسبات ریاضی به این نتیجه رسید که "دوشنبه" غم انگیز ترین روزهای سال است. او سومین دوشنبه ماه ژانویه را که ماه شروع سال جدید در دنیا است را به علت برگشت آدم ها سرکار و فعالیت و روال طبیعی زندگی بعد از روزها تفریح و استراحت به عنوان "غمانگیزترین" روز سال معرفی کرد. اگرچه تحقیقات هیچ دلیل علمی برای آن تاکنون مشخص نکردهاند، اما به تجربیات خود باز گردید و ببینید بعداز تجربه های ناموفق زندگی، تعطیلات طولانی، مشکلات خانوادگی و... چه هیجاناتی را تجربه میکنید؟

در دنیا از چنین روزی به نام «دوشنبه آبی» نام میبرند. یعنی روزهایی که انسانها حالاتی شبه افسردگی تجربه می کنند. واقعیت این است که ما انسان‌ها با توجه به سطح پذیرش و تحملمان اتفاقات «تلخ و شیرین» زندگیمان را متفاوت تجربه میکنیم و متمرکز بر روز خاص نیست. اما:گروهی از شروع هفته دلگیر هستند و گروهی از پایان هفته. گروهی برای جمعه لحظه شماری می کنند و گروهی از چنین روزی متنفرند . گروهی با روزهای وسط هفته مشکل دارند و گروهی بهترین لحظاتشان در وسط هفته است.

آنچه واقعیت دارد این است که «یک انسان متعادل» دارای هیجانات متفاوتی است که چون ابر در وجود آدم‌ها در رفت و آمد است. بر اساس تحقیقات هر انسان متعادلی دارای هشت هیجان متفاوت است:

 شادی

غم و ناراحتی

خشم و عصبانت

 ترس

 تنفر

 وحشت

تعجب و حیرت

 تحسین

در شرایط مختلف با وجود چنین هیجاناتی که در وجودمان نهفته است به اتفاقات روزمره خود واکنش نشان میدهیم. افراط و تفریط در هر کدام، تعادلمان را به هم می ریزد. هیجانات،هم چون چرخ دنده هایی هستند که ابزار وجودیمان را تنظیم می کنند.

هیجان ترس،ما را از وجود خطر آگاه می کند

هیجان شادی،برای یادآوری داشته های خوب زندگی هستند.

هیجان غم، برای یادآوری " سرخوش" و بی خیال نبودن دایمی مان است.

 هیجان تتفر، برای دور شدن از آنچه نمی خواهیم.

 هیجان تعجب برای تامین حس کنجکاوی و تداوم تلاش برای جستجوگری مان

هیجان تحسین برای شکرگذاری و سپاس نعمت های اطراف مان

هیجان خشم برای برون ریزی حالات منفی روزمره

هیجان وحشت، برای مراقبت بیشتر از خودمان

همه ما موظف هستیم در تعامل روزمره با دیگران مراقب چگونگی بروز هیجانات مان هستیم.

در خانه ،زن و شوهر موظف به متعادل سازی حالات هیجانی همدیگر هستند.

در محیط کار، همکاران موظف به درک و احترام به هیجانات همدیگر هستند.

در جامعه، انسانها موظف به درک هیجانات همدیگر هستند.

در دنیا، ما موظف به درک انسان های دور و نزدیک هستیم.

نظر شما