به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ تابستان سال۹۷ مأموران پلیس از درگیری خونین دو راننده تاکسی در محله یافتآباد باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسیها حکایت از آن داشت که یکی از رانندهها به نام فرزین ۲۷ساله در آن درگیری زخمی و راهی بیمارستان شده است. ضارب حامد ۳۰ساله که در محل حضور داشت بازداشت شد و در حالیکه تحقیقات در این زمینه ادامه داشت از بیمارستان خبر رسید فرزین به دلیل ضربه شدید به سر و شکستگی جمجمه فوت کرده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی حامد به اتهام قتل عمد مورد بازجویی قرار گرفت. او با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: «من و فرزین راننده تاکسی بودیم و مدتها با هم در یک خط کار میکردیم. مدتی قبل نامزد کردهبودم و قصد ازدواج داشتم به همین خاطر مجبور بودم بیشتر کار کنم تا بتوانم هزینه جشن عروسیام را تأمین کنم. روز حادثه چند مسافر سوار کرده و در حال حرکت بودم که فرزین جلو آمد و اعتراض کرد. او مدعی بود خارج از نوبت مسافر سوار کردهام به همین دلیل اصرار کرد آنها پیاده شوند، اما خود مسافران راضی نشدند. من هم به خاطر رفاقتی که با فرزین داشتم سکوت کردم و حرفی نزدم، اما او دست بردار نبود که عصبانی شد و به آیینه ماشین ضربه زد. آیینه ماشینم شکست و من به خاطر اینکه هنوز کار نکرده بودم و پولی همراه نداشتم، پیچگوشتی را برداشتم تا آنرا درست کنم که فرزین این بار از پشت به من حمله کرد. این شد که برای دفاع از خودم پیچ گوشتی را به طرفش پرتاب کردم که ناخواسته به سر او برخورد کرد.»
با اقرارهای متهم، وی بعد از بازسازی صحنه جرم روانه زندان شد و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبهدهم دادگاه قرار گرفت و بعد از درخواست قصاص از سوی مادر مقتول، با ادعای قتل غیرعمد در دفاع از خود گفت: «آن روز فرزین خودش درگیری را شروع کرد و حتی شاهدان حادثه هم شهادت دادند. مقتول وقتی پیچ گوشتی را در دستانم دید قصد داشت آنرا بگیرد که سر پیچ گوشتی به دست او افتاد و دسته آن در دست خودم بود. در آن درگیری نمیدانم چطور شد که سر پیچ گوشتی از دست مقتول رها شد و تیغه آن به شدت به سر او برخورد کرد.» متهم در ادامه گفت: «زمین سراشیبی بود به همین دلیل فکر کنم پای مقتول پیچ خورد و تیغه پیچ گوشتی از دست مقتول رها شد و به سرش برخورد کرد. باور کنید ضربهای به سر مقتول نزدم و وقتی او را بیهوش روی زمین دیدم بلافاصله با اورژانس و سپس با پلیس تماس گرفتم.»
متهم در حالیکه سرش پایین بود رو به مادر مقتول کرد و گفت: «شرمندهام و تقاضای بخشش دارم. من سالها با فرزین دوست بودم و باور کنید قصد درگیری و قتل نداشتم، اما او به خاطر چند مسافر عصبانی شد و درگیری را شروع کرد.»
در پایان هیئت قضایی با توجه به مدارک موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و در شعبه۳۳ دیوانعالی کشور تأیید شد. به این ترتیب حکم قصاص برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستادهشد و در صورتیکه متهم نتواند رضایت اولیایدم را جلب کند قصاص میشود.