ازدواج؛امری مقدس که جایگزین ندارد

|
۱۳۹۹/۰۵/۰۱
|
۱۳:۱۸:۰۳
| کد خبر: ۱۰۳۳۰۶۱
ازدواج؛امری مقدس که جایگزین ندارد
زمانی اوج آرزوی دختر خانم ها به ازدواج ختم می شد و منتظر شاهزاده ای با اسب سپید بودند تا از راه برسد و او را خوشبخت کند.

به گزارش خبرگزاری برنا استان البرز، آقا پسرها هم زمانی که اصطلاحا پشت لبشان سبز می شد و راهی برای کسب درآمد پیدا می کردند خیلی زود سراغ دختر آفتاب و مهتاب ندیده ای را از مادرشان می گرفتند تا وارد جرگه متاهلین شوند.

فکرتان به سمت روزهای دور گذشته و دهه پنجاه و شصت نرود، این رویه ازدواج تا همین اواخر دهه هشتاد هم رواج داشت و با اندکی پس انداز و اراده هم می شد رخت دامادی وعروس برتن کرد و با یک نفر زیر یک سقف رفت.

اما این روزها کمتر نشانه ای از گذشته می توان یافت و جوانان به دلایل مختلف فرهنگی واقتصادی به راحتی زیر بار مسئولیت تشکیل خانواده و ازدواج نمی روند.

نیمی از دلایل بی رغبتی وعدم تمایل جوانان به ازدواج بخاطر مشکلات مالی ، بیکاری و موارد این چنینی است که ماحصل سیاست گذاری ها و عملکرد مشکل دار مسئولین در سال های اخیر بوده است.

اما سوال اینجاست که آیا همه مجردها وجوانان در سن ازدواج مشکل مالی دارند؟ آیا همه پسرها و مردان در سن ازدواج بیکار هستند؟ پس علت گسترش این بی میلی و عدم رغبت به ازدواج از کجا ناشی می شود؟

کافی است سری به نقاط مختلف شهر و مهمانی ها ودورهمی های رنگارنگ بزنید تا ببینید که بی پولی و عدم تمکن مالی تنها دلیل ازدواج نکردن وتشکیل خانواده جوانان نیست .

باید علت و ریشه آن را در نوع وسبک زندگی امروز و رفتارهایی جستجو کرد که جوانان را از تعهد به زندگی مشترک دور کرده و آنها را به سمت زندگی مجردی و بی تکلفی سوق می دهد.

جوان هایی که به واسطه جذابیت های سنی، خود را فارغ از هر گونه تعهد ومسئولیت پذیری سرگرم دورهمی ها و روابط اجتماعی توام با تنوع طلبی های کاذب و موقت می کنند واین تصور را دارند که همیشه جوان و جذاب خواهند ماند و پیری و تنهایی به سراغ آنها نمی آید.

علت اینکه جوانان ما امروز به سمت این سبک زندگی حرکت کرده اند چیست و در سیاست گذاری ها و اقدامات دولت در بخش های فرهنگی چه خلا هایی وجود داشته که امروز جوان ایرانی را از ازدواج و تشکیل خانواده دور کرده است.

مگر قرار نبود فرهنگ ایرانی اسلامی به یک الگو وچراغ راه برای اقشار مختلف مردم از جمله جوانان در مسیر زندگی شان مبدل شود و آنها را از تهاجم فرهنگی وسبک زندگی غربی دور نگه داشته وصیانت کند ؟

پس چرا امروز در حالی که در کشورهای غربی موضوع حفظ بنیان خانواده  واستحکام بخشی به آن در اولویت برنامه ها قرار گرفته ما در جهت عکس حرکت می کنیم و به جایی رسیده ایم که برخی از جوانان ما زندگی زناشویی و فرزنداوری را با  نگهداری سگ و گربه عوض کرده اند.

درباره این موضوع که چرا در کشورما از سنین پایین مسئله ازدواج و اهمیت تشکیل خانواده در مدارس به درستی تبیین نمی شود و ضعف های زیادی در سیستم آموزشی مان وجود دارد می توان تحلیل ها و مطالب فراوانی نوشت.

اما از سوی مقابل نقش خانواده نیز در تربیت فرزندان وهمسو با تحولات اجتماعی نیز به بوته فراموشی سپرده شده و والدین در موضوع ارتباط گیری و آموزش مهارت های زندگی به فرزندان خود که بیشترشان متولدین دهه ۷۰و۸۰ هستند دچار چالش جدی هستند و فضای مجازی وشبکه های اجتماعی جای والدین را برای خط دهی وارائه سبک زندگی گرفته اند.

همچنین طلاق روبه تزاید والدین، دادن آزادی های بیش از حد به فرزندان، وابسته کردن فرزندان به خود و گاها سخت گیری های بیش از حد از دیگر موانعی هستند که جوانان را از حرکت به سمت تشکیل خانواده وتاهل بازمی دارند وآنها را به سمت گزینه های دیگری برای تامین نیازهای عاطفی وبعضا جنسی سوق می دهند.

متاسفانه روابط کنترل نشده ،دوستی های نامتعارف که بعضا با دوست اجتماعی اطلاق می شودو ازدواج سپید از مواردی است که جوانان در سال های اخیر آنها را به عنوان یک راه حل جایگزین برای ازدواج برگزیده اند تا فارغ از تعهدهای قانونی و اخلاقی مسکنی موقت برای فرار از تنهایی وانزوای خود داشته باشند.

این رویه در حالی شکل روزافزونی  به خود گرفته که متاسفانه جای خالی اقدامات فرهنگی برای ارائه هشدارهای لازم به جوانان به شدت احساس می شود واز سوی مقابل جوان ها و افکار عمومی بیش از حد تحت تاثیر رهبران فکری و نوع رفتار و صحبت های آن ها در شبکه های اجتماعی قرار می گیرند.

وقتی یک چهره معروف ویا به عبارتی سلبریتی به خودش اجازه می دهد در خصوص عدم ازدواج خود بگوید فعلاً نیازی به ازدواج ندارد و راه های زیادی برای تامین نیازهایش وجود دارد ناخودآگاه جوانان را تحت تاثیر حرف خود قرار می دهد و چه بسیار پسرها و دخترهایی هستند که با این اظهار نظر نسنجیده بی علاقه بودن خود به ازدواج را توجیه می کنند و به سراغ زندگی با فرد مورد علاقه خود می روند بی آن که این همزیستی شکل قانونی وشرعی ودارای چشم اندازی باشد!

این شرایط در حالی در فضای جامعه ما ایجاد شده که کشور آن قدرها که برخی وانمود می کنند شرایط بغرنجی  ندارد که جوانان و خانواده های دغدغه مند را نسبت به ازدواج بی اعتماد کند وهنوز بیشمار کسانی هستند که با حرکت در مسیر باورهای دینی و اخلاقی امر مقدس ازدواج و تشکیل خانواده را گرامی می دارند و زندگی توام با شیرینی وخوشبختی را رقم می زنند.

قطعا با کم کردن انتظارات بی جا و حمایت ودرک خانواده ها از شرایط کنونی اجتماعی واقتصادی می توان زندگی خوبی را برای نسل جوان رقم زد و آنها را از منجلاب روابط بی ریشه دور کرد.چه بسا اینکه در ایام شیوع کرونا خیلی ها به این باور رسیدند که می توان بدون برگزاری مراسم های مجلل زندگی مشترک را شروع کرد واز تبعات و دشواری های ناشی از آن خلاص شد.

جامعه امروز ما از جهات مختلف مورد آماج دسیسه ها و اقدامات مخرب دشمنان قرارگرفته وتروریسم در اشکال مختلف تلاش می کند سرمایه این کشور یعنی جوانانش را در گام دوم انقلاب به مسیرهایی خطرناک و آسیب زا بکشاند.

تلاش مسئولان ودولتمردان درکنار ارائه آگاهی های لازم به نسل جوان به همراه توجه ویژه خانواده ها به امر مقدس ازدواج وتسهیل آن می تواند مثلث برون رفت از رویه و موجی باشد که این روزها جامعه ما را تحت  تاثیر خود قرار داده است و می تواند برای آینده این کشور آسیب زا باشد.

سعید فغانی

 

 

نظر شما