به گزارش خبرگزاری برنا؛ انفجار مهیبی در بندر بیروت، پایتخت لبنان رخ داد و تعدادی از ساختمانها را در این بخش با خاک یکسان کرد به طوری که موج انفجار در کیلومترها دورتر از محل انفجار نیز شنیده شد. در این حادثه مرگبار بیش از ۱۰۰ نفر کشته و هزاران نفر زخمی شدند.
اما انفجار بیروت تنها حادثه از این دست در قرن حاضر نیست؛ بنابراین در این گزارش به بررسی ۱۰ مورد از بارزترین این انفجارها میپردازیم.
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
در تاریخ ۶ و ۹ اوت سال ۱۹۴۵ (مرداد ۱۰۲۴) یعنی در بحبوحه جنگ جهانی دوم، به دستور «هری ترومن» رئیس جمهور وقت آمریکا، دو عملیات اتمی علیه امپراطوری ژاپن با نامهای «هیروشیما» و «ناکازاکی» انجام گرفت.
در این دو بمباران اتمی که به فاصله سه روز در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی صورت گرفت بیش از ۲۲۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند. حدود ۱۰۰ هزار نفر از این افراد که شهروندان غیرنظامی بودند بلافاصله در بمباران کشته شدند، اما باقی تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر تشعشعات رادیواکتیوِ حاصل از این بمباران جان خود را از دست دادند.
تا به امروز این دو بمباران تنها مورد استفاده جنگی از سلاحهای هستهای گزارش شده است و بعد از آن ژاپن در جنگ جهانی تسلیم شده و این جنگ خاتمه یافت.
اولین عملیات در تاریخ ۶ اوت ۱۹۴۵ (۱۵ مرداد ۱۳۲۴) و با انداختن بمبی اتمی با نام «پسر کوچک» بر شهر هیروشیما و نابودی دو سوم ساختمانهای این شهر از جمله کارخانههای فولادسازی و صنعتی، چون میتسوبیشی، انجام شد.
دو روز پس از آن کشور شوروی به ژاپن اعلان جنگ کرد و ارتش آن به منچوری (شمال شرقی چین) یورش برد. در تاریخ ۹ اوت (۱۸ مرداد) باز هم آمریکا از سلاح هستهای خود استفاده و این بار ناکازاکی را با بمبی به نام «مرد چاق» بمباران کرد. البته ابتدا بنا بود این بمب بر شهر کوکورا انداخته شود، اما به دلیل شرایت نامساعد آب و هوایی و نبود دید کافی شهر ناکازاکی بمباران شد.
آسیب و تلفات بمباران ناکازاکی در قیاس با هیروشیما به مراتب کمتر بود و دلیل آن نیز هموار بودن هیروشیما و قرار گرفتن ناکازاکی میان دو دره عنوان شد. پس از دومین بمباران، ژاپن در جنگ جهانی تسلیم شد.
به دنبال این حادثه دختری به نام «ساداکو» سالها بعد و زمانیکه ۱۲ سال داشت، بر اثر تشعشعات رادیواکتیو به سرطان خون مبتلا شد و جان خود را از دست داد. او پیش از مرگش براساس اعتقاد ژاپنیها به آنکه «اگر شخصی هزار درنا درست کند آرزویش برآورده میشود» ۶۴۴ درنا ساخته بود. اما پس از مرگ او و روشن شدن عمق این فاجعه انسانی همه ساله مردم در سرتاسر جهان برای ابراز همدردی خود با قربانیان و انزجار استفاده از سلاحهای هستهای، «درناهای کاغذی» درست کرده و آن را به مجسمه یادبود ساداکو در «پارک جنگ ناکازاکی» میفرستند.
انفجار بیروت
عصر روز سهشنبه (۱۴ مرداد ۱۳۹۹) انفجار مهیبی در بندر بیروت رخ داد و تلفات و خسارات زیادی به بار آورد. در حال حاضر کارشناسان، پس از هیروشیما و ناکازاکی، این انفجار را سومین انفجار بزرگ تاریخ دانستهاند.
براساس گزارشها، موج این انفجار در کیلومترها دورتر از محل حادثه شنیده شده و عده زیادی کشته و زخمی و مفقود زخمی شدند.
این حادثه تاکنون بازتابهای وسیعی در سطح منطقه و جهان داشته است و تصاویر و فیلمهای منتشر شده از این انفجار نشان میدهد که این حادثه تلفات و خسارات بسیار سنگینی در پی دارد.
نخستوزیر لبنان دو هفته در این کشور حالت فوقالعاده اعلام کرده و برخی مقامات از کشورهای مختلف مانند «پاپ فرانسیس» رهبر کاتولیکهای جهان، با مردم لبنان ابراز همدردی کرده و برخی سازمانها مانند صندوق بینالمللی پول و بنیاد امداد بشردوستانه ترکیه امدادرسانی خود به این کشور را آغاز کردهاند.
اما در میان تمامی نظرات گفته شده درباره این انفجار، اظهارات کورکورانه دونالد ترامپ جنجالی شده است. رئیس جمهور آمریکا در گزارش روزانه خود با اشاره به این انفجار و بدون نگاه کردن به متن آماده شده خود گفت: «آن شبیه یک حمله وحشتناک به نظر میرسد؛ و ژنرالهای بزرگمان میگویند این انفجار مربوط به صنایع و تولیدات نبوده و یک حمله است، یعنی نوعی بمب.»
انفجار هالیفاکس، بزرگترین انفجار غیراتمی
انفجار هالیفاکس یکی از فجیعترین حوادث و بزرگترین انفجار غیراتمی تاریخ بشریت است. این حادثه تا پیش از اختراع بمب اتمی به عنوان عظیمترین فاجعه انسانی شناخته میشد.
بندر هالیفاکس در نوا اسکوشیا (شرق کانادا) در جنگ جهانی دوم از مهمترین پایگاههای ترابری و نظامی محسوب میشد. در آن زمان، علیرغم مالکیت کانادا، آمریکا و انگلیس نیز به شکلی مستقل از آن استفاده میکردند. امروزه نیز این بندر از پررونقترین بندرهای جهان به شمار میرود و شهر هالیفاکس به دلیل وجود این بندر بسیار شلوغ است.
اما حادثه انفجار این بندر به ۶ دسامبر سال ۱۹۱۷ (آذر ۱۲۹۶) و جنگ جهانی اول باز میگردد. در تاریخ ۳ دسامبر آن سال یک کشتی بلژیکی وارد بندر شد، اما تاخیر در ارسال بخشی از بار آن را مجبور به سپری کردن دو روز دیگر در بندر کرد. در تاریخ ۵ دسامبر یک کشتی دیگر از فرانسه با محموله بسیار خطرناک «تیانتی» دیگر مواد اشتعالزا باید وارد همین بندر میشد که به دلیل عدم وجود اسکورت لنگرگاه را برای ورود انتخاب کرد.
این در حالی بود که تا پیش از جنگ جهانی اول کشتیهای با محموله باری خطرناک اجازه ورود به بندر را نداشتند، اما در زمان جنگ به دلیل خطر زیردریاییهای آلمان این اجازه صادر شده بود. در همان روز کشتی بلژیکی اجازه خروج از بندر را با تکمیل محمولهاش دریافت کرد، اما به دلیل ترافیک سنگین ایجاد شده باز هم در حرکتش تاخیر ایجاد شد. ترافیک در آن لحظه به قدری شد که کشتی باری کوچکی برای یاری رساندن به کشتی بلژیکی و یک تیم ۱۲ نفر برای هدایت آن وارد آب شدند.
براساس قانون باید یک کشتی کوچک همراهی کشتی فرانسوی که بار خطرناکی داشت را به عهده میگرفت که ترافیک مانع حضور آن شده بود. در همین زمان کشتی بلژیکی که عجله خروج داشت با سرعتی بیش از حد مجاز به حرکت درآمد و از سمت راست با کشتی فرانسوی و بار تیانتی آن برخورد کرد که در نتیجه آن در ساعت ۸:۴۵ دقیقه شب ششم دسامبر ۱۹۱۷ انفجار و آتشسوزی بسیار مهیبی شکل گرفت.
اما ۱۳ ساعت پس از آن و در حالیکه همچنان افراد بسیاری در بندر بودند کشتی فرانسوی دچار حرق شدیدتری شدو در ساعت ۹:۳۵ دقیقه انفجار بسیار مرگبارتری رخ داد. در این انفجار کشتی فرانسوی در یک ثانیه نابود و ناپدید شد و حرارت شعاع ۵۰۰ متری آن به ۵ هزار درجه سانتیگراد رسید. بخشی از دماغه کشتی با ۷۰۰ کیلو وزن از آن جدا و بر سر خانههای شهر آوار شد و ترکشهای دیگری از آن نیز تا فاصله ۳ کیلومتری پرتاب شدند.
قارچ تشکیل شده از این انفجار تا ارتفاع حدود ۴ هزار متر بالا رفت. به دلیل این انفجار و کمعمق بودن آن زلزلهای به بزرگی ۴.۵ ریشتر نیز رخ داد که به موجب آن کف بندر نیز شکافی عمیق برداشته و یک سونامی با ارتفاع امواج ۱۸ متر شهر و بندر را فراگرفت.
بر اثر این انفجار ۷ کشتی در کنار کشتی فرانسوی به طور کامل نابود شدند و با رسیدن موج انفجار تا شعاع ۲.۵ کیلومتری همه چیز تخریب شد. در همان لحظه انفجار هزار و ۶۰۰ نفر در دم جان خود را از دست دادند و ۵۰۰ نفر نیز بر اثر جراحت ساعاتی پس از آن کشته شدند. خسارت اقتصادی آن نیز حدود ۲۳ میلیون دلار برآورد شد. بر اثر حرارت این انفجار ریل قطار کنار بندر به طور کامل ذوب شد. افرادی که در فاصله دورتری از این حادثه بودند نیز بر اثر مشاهده انفجار به طور موقت کور شده و ۳ هزار نفر از آنان برای همیشه ناشنوا ماندند.
میزان تخریب این حادثه که تا پیش از ابداع بمب اتمی مهیبترین حادثه تاریخ نامگذاری شده بود به قدری بود که ۲۰ سال طول کشید تا این شهر رونق سابق را به دست آورد. ۲۵ هزار نفر در آن زمان بیخانمان شده و گزارش مفقودیهای آن نیز حداقل ۱۵۰ مورد اعلام شد. به دنبال این حادثه بنادر بسیاری در سرتاسر جهان قوانین سختگیرانهای برای ورود و خروج کشتیها تنظیم کردند.
انفجار چرنوبیل، بزرگترین انفجار غیرنظامی
فاجعه چرنوبیل حادثهای هستهای بود که در تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ (۶ اردیبهشت ۱۳۶۵) در رآکتور هستهای شماره ۴ در «نیروگاه چرنوبیل»، در نزدیکی شهر «پریپیات» کییف در شمال اوکراین، رخ داد و این شهر را به متروکهای برای ارواح تبدیل کرد.
براساس مقیاسگر حوادث بینالمللی هستهای این فاجعه در بالاترین نوع خود اعلام شده و به دلیل انتشار عمده مواد رادیواکتیو و اثرات گسترده بهداشتی و زیستمحیطی که نیازمند اقدامات برنامهریزی شده فوری و طولانیمدت در جهت مقابله است آن را «حادثه عظیم» میدانند. تنها حادثه دیگری که با چرنوبیل در یک سطح قرار گرفته «حادثه اتمی فوکوشیما ۱» مربوط به سال ۲۰۱۱ (۱۳۹۰) است.
اکنون و پس از گذشت بیش از سه دهه از این حادثه همچنان تشعشعات رادیواکتیو آن در این شهر باقی است.
این انفجار هستهای ۹۰ ثانیهای در ساعت ۱:۲۴ دقیقه صبح تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ رخ داد و به دنبال آن تشعشع رادیواکتیو رنگینکمانی تا ارتفاع هزار متری اوکراین زبانه کشید. گفته شده در آن زمان، بیش از ۸ ماه، ۸۰۰ هزار نفر [سربازان جوان، کارگران معدن و حتی شهروندان عادی از گوشه و کنار شوروی]در تلاش بودند تا تشعشعات را کنترل کنند و قبرستانی در همان محل برای دفن جان باختگان بسازند و جلوی حادثهای دیگر را بگیرند.
در آن زمان اگر انفجار دومی رخ میداد علاوهبر اوکراین نیمی از اروپا را نابود میکرد. به همین دلیل قاره سبز برای جلوگیری از وقوع دومین انفجار مبلغی بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار خرج کرد تا این حادثه را به پرخرجترین حادثه تاریخ نیز تبدیل کند.
وقوع این حادثه اینگونه بود که در تاریخ ۲۵ و ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ متصدیان راکتور شماره ۴ برای انجام آزمایشی سیستم ایمنی این راکتور را غیرفعال کردند. به همین دلیل دمای حرارت این راکتور بیشتر از حدکنترل بالا رفت و با شروع کاهش قدرت برای انجام آزمایش و بر اثر اشتباهات افراد مسئول در آزمایش، این انفجار رخ داد.
پس از گذشت ۲۴ ساعت از این انفجار ۱۳۲ نفر در بیمارستانها بستری شدند. به دنبال وقوع این انفجار امواج رادیواکتیو ابتدا محیط اطراف و سپس نواحی دورتر را آلوده کردند و با بارش باران این آلودگی به بخش عظیمی از اروپا نیز منتقل شد.
در آن زمان انتشار هرگونه خبر از این حادثه ممنوع بود و این مسئله به شایعات بسیاری دامن زد. همچنین شوروی از پذیرش کمک از جامعه جهانی نیز امتناع کرد. اطلاعاتی از اینکه چه میزان سوخت هستهای بر اثر این حادثه به هوا وارد شد نیز در دسترس نیست. با آنکه بیش از ۳۰ سال از این حادثه میگذرد اکنون بیشتر از ۹ میلیون نفر در این منطقه سکونت دارند و پیشبینی میشود در سالهای آینده ۶۶ هزار نفر بر اثر سرطان ناشی از تشعشعات این حادثه جان خود را از دست بدهند.
گفته میشود در لحظه وقوع حادثه ۲ نفر از کارکنان راکتور جان باختند و ۲۸ تن از آتشنشانان و کارگرانی که به تمیز کردن راکتور مشغول بودند در فاصله کمتر از سه ماه جان خود را بر اثر بیماریهای ناشی از مواد رادیو اکتیو و ایست قلبی، از دست دادند. جمعیت حدود ۵۰ هزار نفری این منطقه تا شعاع ۳ کیلومتری در ۳۶ ساعت از محل خارج شدند و در ماههای بعد نیز این میزان به حدود ۷۰ هزار نفر رسید. در کل تخمین میزان کل افراد جابهجا شده به دلیل چرنوبیل ۲۰۰ هزار نفر اعلام شده است.
همچنین بر اثر این انفجار حداقل هزار و ۸۰۰ مورد سرطان تیروئید میان نوزادان و کودکان زیر ۱۴ سال گزارش شده و در حیوانات نیز جهش ژنتیکی مشاهده شد. شکل برگ درختان تغییر کرد و حیوانات نیز ناقصالخلقه به دنیا میآمدند. این حادثه تقریباً ۴۰۰ برابر از حادثه هیروشیما قویتر اعلام شد.
آزمایش ترینیتی، نخستین انفجار هستهای
ترینیتی یا «آزمایش هستهای ترینیتی» (به معنای تثلیث) اسم رمز نخستین انفجار هستهای تاریخ است. این انفجار از سوی ارتش آمریکا در تاریخ ۱۶ ژوئیه ۱۹۴۵ (۲۵ تیر ۱۳۲۴) و ساعت ۵:۲۹ بامداد رخ داد. بمباران هستهای هیروشیما و ناکازاکی تنها چند هفته پس از این آزمایش انجام گرفت.
بمب استفاده شده در این آزمایش «ابزار» (Gadget) نام داشت که با انفجار آن حدود ۲۲ کیلو تُن تیانتی آزاد شد. این بمب تا حد امکان در سادهترین شکل از نوع خودش ساخته شده بود و از آنجا که آن را شخصی به نام «رابرت اف. کریستی» طراحی کرده بود نام آن را «هسته کریستی» گذاشتند.
در پی این آزمایش که در بیابان انجام گرفت ماسه «سیلیکایی» بیابان به شیشه رادیواکتیو سبزرنگی تبدیل شد که نامش را «تریتینیت» گذاشتند. بر اثر این انفجار کوههای اطراف چند ثانیه روشن شدند و رنگ مشاهده شده در آنها از بنفش تا سبز و بعد به سفید تغییر کرد.
در آن زمان به دلیل آنکه ارتش آمریکا در نظر داشت تا بمباران هیروشیما را انجام دهد این انفجار را مربوط به یک انبار مهمات گزارش کرد و تا بعد بمباران حقیقت را افشا نکرد.
انفجار تونگوسکا
در ساعت ۷:۱۷ دقیقه صبح تاریخ ۳۰ ژوئن ۱۹۰۸ (تیر ۱۲۸۷) بر فراز جنگلی دورافتاده حوالی رودخانه تونگوسکا در پودکامنایا (سرزمین کراسنویارسک روسیه) انفجاری مهیب به وقوع پیوست. دلیل این انفجار تا امروز مورد بحث است، اما عموما علت آن را انفجار قطعه سنگی آسمانی و دنبالهدار در ارتفاع ۵ تا ۱۰ کیلومتری از سطح زمین میدانند. این شهاب دنبالهدار (که هنوز هیچ آثاری از آن کشف نشده) گفته میشود با اندازه چند ده متر در هوا منفجر شده و برخورد مستقیم با سطح زمین نداشته است، اما همچنان به عنوان برخورد از آن یاد میکنند.
این حادثه به نابودی ۲۰۰۰ کیلومتر مربع از جنگلهای تایگای منطقه و همچنین ریشهکن شدن ۸۰ میلیون اصله درخت انجامید. منطقه وسیع محل انفجار خالی از سکنه بود، اما برخی ساکنان اطراف گرمای انفجار را احساس کردند و برخی حتی چند سانتیمتر از زمین کنده شدند.
بر اساس گزارشها این حادثه تلفات انسانی نداشته، اما برخی معتقدند که یک گلهدار جانش را از دست داده و صدها گوزنِ آن شخص نیز به خاکستر تبدیل شده بودند. گفته میشود انرژی این حادثه ۱۸۵ برابر هیروشیما بوده است و لرزههای آن حتی در انگلیس هم ثبت شده است.
کوه تامبورا و سال بیتابستان
در تاریخ ۱۵ آوریل ۱۸۱۵ (۲۵ فروردین ۱۱۹۴) کوه تامبورا در سومباوا اندونزی به طرز مرگباری فوران کرد و صدای انفجارش تا ۱۵۰۰ مایلی نیز رفت. به دلیل وقوع این انفجار آن سال تابستانی نداشت و از همین رو آن را «سال فقر» و «سال بیتابستان» نیز مینامند، زیرا به دنبال این حادثه در تابستان در نیوانگلند برف میبارید و اروپا نیز بارش باران را شاهد بود.
این کوه آتشفشانی تا پیش از این انفجار ارتفاع ۴ هزار و ۳۰۰ متری داشت و از بلندترینهای مجمعالجزایر اندونزی بود، اما با انفجاری که در سال ۱۸۱۶ در آن رخ داد انسانهای بسیاری جان خود را از دست دادند و خاکستر و ذرات معلق آن در هوا آسمان را تیره کرد و نور خورشید در زمین را به شکل چشمگیری کاهش داد. با این ذرات شهرها نیز زیر خاکستر پوشیده و مدفون شدند و حتی اقیانوس این منطقه نیز خاکستری شده بود.
اما این ذرات به قدری سبک بودند که از طریق جو زمین در سرتاسر دنیا پخش شده و تاثیری شگرف بر آب و هوای کره خاکی گذاشتند. تا زمان فرونشستن این خاکستر در سطح زمین قاره اروپا و آمریکای شمالی از سرما به قحطی گرفتار شده بودند.
در تحقیق سال ۲۰۰۴ درباره این انفجار که بزرگترین نوع آن در ده هزار سال گذشته است، روستایی مدفون زیر خاکستر کشف شد که بعدها متوجه شدند این یک پادشاهی مدفون در اثر این فوران است. بعد از مدتی هم بقایای خانهای با دو جسد مدفون زیر خاکستر پیدا شدند.
آتشسوزی برج گرنفل
در ساعت ۱ بامداد تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۱۷ (۲۴ خرداد ۱۳۹۶) در برجی مسکونی در غرب لندن آتشسوزی مهیبی رخ داد. در آتشسوزی این ساختمان ۲۴ طبقه با نام «گرنفل» حداقل ۸۰ نفر کشته و مفقود و ۷۰ نفر زخمی گزارش شده است. از این حریق به عنوان مرگبارترین آتشسوزی ساختمان مسکونی پس از جنگ جهانی دوم یاد میشود و دلیل آن هنوز ناشناخته است.
اطفاء حریق از زمان شروع حادثه بیش از ۲۴ ساعت زمان برد. تعداد دقیق فوتیها و مفقودیها و همچنین هویت آنها در این حادثه مشخص نیست و تنها میزان تخمینی آن عنوان شده است؛ البته برخی از تحقیقات علت شروع این حریق را یخچال فریزر یکی از واحدها عنوان میکند و در کنار آن نوع کاشیها به کار رفته در آن را نیز عاملی برای تسریع آتشسوزی دانستهاند. گفته میشود ششصد نفر در این مجتمع که در سال ۱۹۷۴ ساخته شده، سکونت داشتهاند.
فاجعه تگزاس
درسال ۱۹۴۷ (۱۳۲۶) آتشسوزی محموله کشتی SS Grandcamp انفجاری مرگبار را رقم زد که به موجب آن ۲ هزار و ۳۰۰ تن نیترات آمونیاک منفجر شد.
بر اثر این حادثه دو هواپیما در حال پرواز در آسمان منفجر شدند و پالایشگاههای یک کشتی باری مجاور آن که حامل هزار تن نیترات آمونیاک بود، نیز منهدم شدند. در این انفجار ۶۰۰ نفر جان باخته و ۳ هزار و ۵۰۰ مجروح شدند. از این آتشسوزی به عنوان مرگبارترین حادثه صنعتی یاد میشود.