گزارش هفته؛

چرا میزان مخاطبان برنامه‌های ورزشی کاهش یافته است؟

|
۱۳۹۹/۰۶/۲۰
|
۰۸:۰۱:۰۰
| کد خبر: ۱۰۵۵۹۸۵
چرا میزان مخاطبان برنامه‌های ورزشی کاهش یافته است؟
برنامه‌های ورزشی همواره از پربیننده‌ترین آثار تلویزیون بوده که برخی از آن‌ها به برنامه‌های محبوب و خاطره‌انگیز نسل‌های مختلف تبدیل شده‌اند و همواره این آثار در بین پرمخاطب‌ترین برنامه‌های تلویزیون بوده و البته تأثیراتی نیز بر ورزش کشور داشته‌اند.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، در سال جاری تقریباً در همه نظرسنجی‌هایی که تلویزیون درباره میزان مخاطبان برنامه‌های خود منتشر کرده، برنامه‌های ورزشی برخلاف همیشه از کم‌مخاطب‌ترین آثار بودند و حتی بسیاری از اهالی ورزش معتقد هستند که برنامه‌های ورزشی تلویزیون در سال‌های اخیر تأثیر چندانی بر ورزش کشور نداشته و به آثاری نسبتاً خنثی تبدیل شده‌اند.

بررسی و آسیب‌شناسی این برنامه‌ها می‌تواند امروز یکی از اصلی‌ترین مسائلی باشد که تلویزیون باید به آن‌ها توجه داشته و در راستای ارتقای کیفیت این آثار اقداماتی داشته باشد. در همین راستا گفت‌وگویی با چند تن از تولیدکنندگان برنامه‌ها، گزارشگران، مجری‌ها و کارشناسان ورزشی گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

اسکندر کوتی: برنامه‌های ورزشی تلویزیون مردم را ساده‌انگار تلقی می‌کنند/ هرکس که در پرسپولیس یا استقلال بازی کرده کارشناس فوتبال نیست

اسکندر کوتی، گزارشگر، مجری و تهیه‌کننده برنامه‌های ورزشی تلویزیون، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: متأسفانه مسائل روز ورزش ما در برنامه‌های ورزشی تلویزیون مطرح نمی‌شوند چرا که مجری‌ها و برنامه‌سازها دغدغه و تخصص این کار را ندارند.

کوتی تصریح کرد: دلیل عدم تخصص در حوزه برنامه‌سازی ورزشی این است که ما به آموزش در جهت ساخت برنامه‌های تلویزیونی با ساختارهای جدید توجه نکردیم و امروز برنامه‌ای وجود ندارد که بتواند معضلات ورزش ما را مطرح کند. متأسفانه برای برنامه‌های تلویزیونی ما مخاطب ارزشی ندارد.

این تهیه‌کننده با اشاره به ضعف‌های بسیاری در برنامه‌های ورزشی تلویزیون گفت: هر بار که این برنامه‌ها را دیدم ترجیح دادم که وقتم را تلف نکنم چرا که آن‌ها آنچه که من به عنوان مخاطب به آن نیاز دارم را مورد بررسی قرار نمی‌دهند و متأسفانه مردم را ساده‌انگار تلقی می‌کنند و سطح توقع مردم را پایین آورده‌اند. گزارشگری که یک مسابقه فوتبال را گزارش می‌کند باید از کاری که انجام می‌دهد لذت ببرد اما عدم علاقه به این کار باعث شده تا این احساس به مخاطب نیز منتقل شود.

او افزود: هر کس که 40 صفحه اطلاعات از جستجو در اینترنت جمع کرده را نمی‌توان مجری یا کارشناس فوتبال دانست. این افراد همان اطلاعات موجود در اینترنت را در گزارش‌هایشان به مخاطب ارائه می‌دهند و ما هیچ چیز جدیدی از آن‌ها دریافت نمی‌کنیم. زمانی که عادل فردوسی‌پور فوتبال گزارش می‌کرد و برنامه روی آنتن می‌برد وضعیت بهتر بود و با حذف او امروز وضعیت برنامه‌های فوتبالی به مراتب بدتر از گذشته شده است. فردوسی‌پور بارها مشکلات و چالش‌های موجود در عرصه ورزش کشور را در برنامه‌اش مطرح می‌کرد و امروز خبری از این مسائل در تلویزیون نیست.

تهیه‌کننده برنامه «جنگ فوتبال اروپا» در ادامه اظهار داشت: اوایل دهه 1360 تا دهه 1370 و حتی اوایل دهه 1380 وضعیت برنامه‌های تلویزیونی به مراتب بهتر بود اما پس از حذف برنامه‌های محبوبی چون «ورزش از نگاه دو»، «ورزش و مردم» و «نود» که نگاهی جدی به ورزش و فوتبال داشتند تلویزیون روند نزولی در کیفیت برنامه‌های ورزشی خود طی کرد و از مخاطب دور شد.

کوتی تصریح کرد: به نظر من یکی از مشکلات اصلی به برنامه‌سازها برمی‌گردد که آموزش ندیده‌اند و هر کس شناخت و علاقه‌ای سطحی داشته به این عرصه ورود کرده است و با 4 مصاحبه فکر می‌کند باید برنامه ورزشی اجرا کند. در برنامه «ورزش از نگاه دو» ما اتاق فکری داشتیم که نظارتی دقیق بر اتفاقات داشت و هر مسأله‌ای که باید مطرح می‌شد در این اتاق فکر مورد بررسی قرار می‌گرفت و این باعث می‌شد ما به عنوان مجری و کارشناس به مطالعه کردن و داشتن اطلاعات بیشتر مجبور شویم اما متأسفانه مشخص است که امروز چنین نظارتی وجود ندارد و هر چند وقت یک بار یک نفر به مجری‌ها و تهیه‌کننده‌های برنامه‌های ورزشی اضافه می‌شود.

این تهیه‌کننده در پایان اظهاراتش، گفت: البته من مخالف ورود جوانان به این عرصه نیستم، قطعاً پیشکسوتان باید عرصه را به جوانان بسپارند اما باید برای مجری و کارشناس اهمیت قائل شد و هر کس را در این سمت قرار نداد. هر کس که در پرسپولیس و استقلال بازی کرده کارشناس فوتبال نیست و برای کارشناسی لازم است که فرد جامعه‌شناسی بداند و درس خوانده باشد. با این سبک و سیاق در برنامه‌سازی مطمئناً نمی‌توان چشم‌انداز روشنی را متصور شد و اگر برنامه‌ها به همین شکل برای ارتباط با مخاطب ساده‌ترین راه را انتخاب کنند نمی‌توانیم به بهتر شدن سطح کیفی این آثار امیدوار بود.

عباس بهروان: موضوع برنامه‌های ورزشی تنها به فوتبال محدود شده است/ در حین خدمت تصادف کردم ولی کسی حالی از من نپرسید و به راحتی کنار گذاشته شدم

عباس بهروان مجری، مفسر و گزارشگر برنامه‌های ورزشی تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: برنامه‌های ورزشی تلویزیون نقاط قوت و ضعف فراوانی دارند که شرح کامل آن به درازا می‌کشد. در زمانی که من گزارش، تفسیر و اجرا می‌کردم آدم‌ها از فیلترهای فراوانی برای حضور در برنامه‌ می‌گذشتند. کلاس‌های آموزشی بسیاری وجود داشت که باید مجری‌ها این کلاس‌ها را می‌گذراندند و آن زمان همیشه به ما توصیه می‌شد که زبان خواندن را فراموش نکنیم، در شب شعرها حضور داشته باشیم و ادبیات را با جدیت دنبال کنیم. ما از اساتید بسیاری بهره‌مند می‌شدیم ولی امروز اینگونه نیست و اصلی‌ترین مسأله درباره ضعف برنامه‌های ورزشی تلویزیون همین مسائل است.

بهروان تصریح کرد: تلویزیون در حوزه برنامه‌های ورزشی امروز بیشترین وقت خود را به فوتبال اختصاص می‌دهد. من قبول دارم که فوتبال پرطرفدارترین ورزش است اما ما در کشتی و وزنه‌برداری در دنیا جایگاه و پایگاه خاصی داریم که دسترسی به آن سهل و آسان نیست اما سهم این ورزش‌های پرافتخار ما در تلویزیون بسیار اندک است و نگاه کارشناسانه به این ورزش‌ها وجود ندارد. اخیراً ما در ورزش والیبال نیز درخشان و پرافتخار ظاهر شده و جایگاه بزرگی در دنیا کسب کرده اما آن را در رسانه ملی‌ همینطور به امان خدا رها کرده‌ایم و ورزش فوتسال هم همین وضعیت را دارد.

او افزود: نگاهی به برنامه‌های امروز تلویزیون بیندازید و به این پرسش پاسخ دهید که تلویزیون چقدر به کشتی مازندران که اسکلت و چارچوب کشتی کشور ما را تشکیل داده پرداخته است؟ چند سال پیش من به یکی از جوانانی که در تلویزیون به عنوان مجری برنامه ورزشی فعالیت می‌کند گفتم که اگر توانست سه روپایی بزند یا یک توپ به حلقه بسکتبال بیندازد یا طول یک استخر را شنا کند من به او حق می‌دهد که ورزش ایران و جهان را تفسیر کند و این خواسته را از مجریان امروز هم دارم. گزارشگر و مجری بودن تنها تن صدای خوب و جنجال‌سازی نیست، مجری باید قوانین، تاریخچه ورزش و ... را بداند و باید زیر نظر کسانی که تخصص دارند آموزش ببینند و نردبان را پله پله بالا بروند نه اینکه یک نفر بیاید و بدون هیچ معلوماتی بدون اینکه بداند ورزش‌ها چه قوانین دارند در حالیکه هیچ سابقه‌ای ندارد وارد عرصه اجرا و تحلیل شود. این روند باعث می‌شود که گاف‌های وحشتناکی را در برنامه‌های تلویزیون شاهد باشیم. اینکه یک نفر در یک روز شرایط روحی و شاید جسمی‌اش خوب نباشد و نتواند با آن انرژی همیشگی مسابقه‌ای را گزارش کند مسأله دیگری است اما اینکه من کاپیتان تیم پرسپولیس و تیم ملی فوتبال را که یکی از محبوب‌ترین بازیکنان حال حاضر فوتبال است را بازیکنی در تیمی باشگاهی در اسپانیا معرفی کنم هیچ ربطی به حال بد آن روز من ندارد.

بهروان تصریح کرد: افرادی که امروز در تلویزیون مسابقات فوتبال و دیگر مسابقات ورزشی را تحلیل می‌کنند و برنامه دارند اکثراً هیچ شناختی از ورزش ندارند و این در حالی است که زمان ما اینگونه نبود و افرادی مثل من و جهانگیر کوثری خودمان ورزش می‌کردیم و به این عرصه شناخت کامل داشتیم. نمی‌دانم امروز افراد با چه معیارهایی به تلویزیون راه پیدا می‌کنند و در جامعه برای جوانان الگو می‌شوند و فاجعه اینجاست که جوانان می‌خواهند شبیه آن‌ها شوند و این وضعیت رو به افول ادامه پیدا می‌کند.

این مجری ورزشی خاطرنشان کرد: ورزش بدون تحرک و پویایی معنا ندارد و این پویایی و تحرک باید در برنامه نیز وجود داشته باشد، یک مجری با 120 کیلو وزن فضای ورزشی بودن برنامه را از بین می‌برد و این نکات شاید چندان مهم به نظر نرسد اما در کلیت یک برنامه ورزشی می‌تواند حائز اهمیت باشد. گزارش مسابقه ورزشی اصولی دارد و گزارش یک مسابقه فوتبال نباید مثل تفسیر فیلم‌های آلفرد هیچکاک باشد. متأسفانه افرادی امروز مسابقات مختلف ورزشی را گزارش می‌کنند که این تفاوت‌ها را نمی‌دانند.

او افزود: زمانی که من گزارش می‌کردم بارها به ما تأکید می‌کردند که در گزارش‌هایمان احترام پیشکسوتان را حفظ کنیم ولی امروز پیشکسوتان چه جایگاهی دارند و آیا به آن‌ها توجهی می‌شود. مشکلات بسیاری وجود دارد و اگر نگوییم خیانت کرده‌ایم و متأسفانه با گفتنش هم مورد غضب قرار می‌گیرم. یک روز یکی از گزارشگرها و مجری‌های جوان که امروز شخصیتی محبوب است از من خواست که از تجاربم به او بگویم و من به او گفتم که من امروز در هر کاری بودم وضعیت بهتری داشتم و متأسفانه برای کار ما ارزشی قائل نمی‌شوند. گناه افرادی مثل من این است که گرفتار زرق و برق آن سوی آب نشدیم و با وجود اینکه از ما خواستند که با آن‌ها همکاری کنیم جواب منفی دادیم اما امروز کسانی هستند که به راحتی به هر پیشنهادی از آن سوی آب‌ها پاسخ مثبت می‌دهند.

این مجری باتجربه در ادامه اظهار داشت: البته نباید این نکته را فراموش کرد که رفتار مدیران و وضعیتی که امروز در تلویزیون وجود دارد نیز در رفتن مجری‌های باتجربه به آن سوی آب‌ها تأثیر گذاشته‌ است. من برنامه «آخرین روز هفته با ورزش» را اجرا می‌کردم و از اصفهان به تهران می‌آمدم. آن زمان به من گفتند که ما در تهران برای تو خانه‌ای اجاره می‌کنیم و به اینجا بیا اما من نمی‌خواستم در تهران زندگی کنم و از آنها خواستم که فقط شرایط رفت و آمد را برایم فراهم کنند. در همین رفت و آمد از تهران به اصفهان من دچار تصادفی وحشتناک شدم، این تصادف که در حین خدمت بود باعث نشد که کسی حال من را بپرسد و در برابر آن احساس مسئولیت کند و این اتفاقات آدم را دلزده می‌کند و من امروز از خانواده‌ام شرمنده هستم.

بهروان افزود: آن‌‌هایی که به من القاب پرطمطراق آقای دایرةالعمارف، مرد اولین مجریان ورزش ایران، آچار فرانسه برنامه‌های ورزشی و... داده بودند حتی یک بار در این سال‌ها نپرسیدند که من کجا هستم و چه می‌کنم. همین امروز من یادداشتی برای امیر قلعه‌نوعی در یک روزنامه می‌نوشتم که در آن تأکید کرده‌ام امیر قلعه‌نوعی در اصفهان به آخر خط رسید اما ما در ورزش وظیفه داریم امیر قلعه‌نوعی که زمانی بازیکن ملی‌پوش ما و مربی تیم ملی بوده را فراموش نکنیم و تنها نگذاریم. زمانی که ما فعالیت می‌کردیم سردر باشگاه‌های ورزشی عنوان باشگاه ورزشی نوشته شده بود و همه مسائل اخلاقی اعم از احترام شاگرد و استادی را می‌فهمیدیم اما امروز که عنوان باشگاه‌ها فرهنگی ورزشی شده همه این‌ها از بین رفته است و این حاصل کنار گذاشتن پیشکسوتان و افراد باتجربه است که شرایطی فراهم شد تا کسی از تجارب آن‌ها استفاده نکند و افراد امثال من کاملاً خانه‌نشین شدند. من در همان برنامه «آخرین روز هفته با ورزش» وقتی کار می‌کردم جوانی تهیه‌کننده بود که درباره جمله‌های من در شروع برنامه بی دلیل تذکراتی به من می‌داد، من به او که 28 سالش بود گفتم 32 سال است که میکروفن در دست دارم و خودم می‌دانم برنامه را چگونه آغاز کنم. من نمی‌دانم چه شد و چه اتفاقی افتاد که چنین افرادی ظهور کردند و به خود اجازه می‌دادند از ما ایراد بگیرند و اصلاً نمی‌دانم چه صلاحیتی برای این تذکرات داشت.

این مجری با تجربه تلویزیون در ادامه اظهاراتش گفت: من در همه شبکه‌های تلویزیون به غیر از شبکه 4 برنامه داشتم و سال‌ها عمرم را در این کار گذاشتم اما امروز کسی خبری از من نمی‌گیرد و تلویزیون هم نمی‌خواهد از تجربیات من استفاده کند. این وضعیت برای ورزشکاران ما هم وجود دارد و ورزشکاران باتجربه صاحب‌نام و افتخارآفرین بسیاری هستند که پس از دوره حرفه‌ایشان امروز کسی از آن‌ها خبر نمی‌گیرد.

جهانگیر کوثری: کارشناسان متبحر و باسواد ورزشی به تلویزیون نمی‌روند/ مجری‌هایی که حذف می‌شوند و به رسانه دیگری می‌روند، خیانت نکرده‌اند/ حذف برنامه‌های محبوب، جامعه ورزشی ما را دچار عقب‌ماندگی می‌کند

جهانگیر کوثری، تهیه‌کننده سینما و تلویزیون، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا اظهار داشت: در زمینه ورزش ما با روند پیشرفت برنامه‌سازی در دنیا عقب مانده‌ایم و با وجود اینکه تکنولوژی لازم برای برنامه‌سازی در کشور ما وجود دارد نتوانستیم همگام با روند رو به پیشرفت دیگر کشورها باشیم.

کوثری خاطرنشان کرد: در یک دوره از دهه 1370 تا 90 موفقیت‌هایی داشتیم و آن زمان برنامه‌های ما به روز بود و خیلی‌ها با دیدن همین برنامه‌ها به ورزش گرایش پیدا کردند و برنامه‌ای مثل برنامه «نود» خیلی خوب بود و محبوبیت داشت چراکه تهیه‌کننده و مجری این برنامه به مسائل روز جامعه و ورزش تسلط داشت و این تسلط کاریزمایی ایجاد می‌کرد که مخاطب به دیدن برنامه جذب می‌شد؛ تا سال 1395 هم برنامه‌هایی بودند که مخاطب بتواند با دیدن آن‌ها اطلاعات لازم را به دست آورد.

این تهیه‌کننده در ادامه گفت: برنامه‌ای مثل «ورزش از نگاه دو» که ساخت و پخش آن را از سال 1359 آغاز کرده بودیم با مسائل روز دنیا در ورزش همراه بود. از آنجا که ورزش و به خصوص فوتبال به شدت متأثر از اتفاقات اجتماعی و سیاسی است باید برنامه‌های ورزشی یا فوتبالی هم به این تأثیرپذیری توجه داشته باشند. در آن زمان که «ورزش از نگاه دو» پخش می‌شد برخی مدیران تأثیر ورزش و فوتبال از جامعه را درک می‌کردند و این ارتباط به جامعه طراوت و شادابی می‌داد که باعث می‌شد حرکت‌هایی در جهت اعتلای فرهنگ و ورزش کشورمان رخ دهد. این رویکرد بسیار ارزشمند بود اما متأسفانه از زمانی که رویکرد سیاسی پر رنگ‌تر شد تلویزیون شکل ملی بودن خود را از دست داد و به یک رسانه کاملاً سیاسی تبدیل شد.

تهیه‌کننده سابق برنامه «ورزش از نگاه دو» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: مدیران و کسانی که به آن‌ها مشاوره می‌دهند ذهنیت‌شان طوری است که علاقه و ارتباطی با ورزش ندارند و به جامعه‌شناسی ورزشی اعتقادی ندارند در حالیکه یک مدیر باسواد و باتجربه می‌داند که ورزش چه جایگاهی در جامعه دارد و بارها در مناسبت‌های مختلف ورزشی اتفاقات بزرگی رخ داده که یکی از آن‌ها را می‌توان جام جهانی آرژانتین دانست. در آن زمان با برگزاری جام جهانی فوتبال درگیری‌های آرژانتین به پایان رسید و با قهرمانی این کشور این درگیری‌ها تمام شد. وقتی در کشور ما برنامه‌ای ورزشی مثل برنامه «نود» نزدیک به 30 میلیون بیننده دارد موفقیتی بزرگ برای تلویزیون به دست آمده که حتی در دنیا نیز بی‌نظیر است. بهتر بود تلویزیون به جای مقابله با عادل فردوسی‌پور با او همراه می‌شد اما در مدیریت خوب عمل نکرد و این موفقیت را از بین برد.

این تهیه‌کننده در ادامه گفت: وقتی سابقه یک مجری بیشتر می‌شود نظرات و خواسته‌هایش به مردم نزدیک می‌شود و می‌تواند انتخاب کند که چه مسائلی را برای اعتلای ورزش کشور در خدمت مردم مطرح کند اما متأسفانه اعتمادی به مجری‌ها از سوی مدیران وجود ندارد و اجازه مطرح کردن مسائل را نمی‌دهد و طبیعی است که امکان فعالیت افراد باتجربه به مرور از بین برود و برنامه تعطیل شود. وقتی برنامه‌های محبوبی چون «نود» تعطیل می‌شود طبیعی است که مردم به رسانه‌های دیگر مراجعه کنند.

او افزود: یکی از ویژگی‌های برنامه‌های موفق ورزشی این است که اقشار مختلف این برنامه را با هم می‌بینند و وقتی جمعیت زیادی از دانش‌آموزان یک برنامه را دنبال می‌کنند می‌توان با آن موج جدیدی راه انداخت که برای راه‌اندازی این موج کشور به هزینه‌های میلیاردی نیاز دارد. نگاه کلان مدیریت در بخش‌های مختلف تلویزیون باید گسترده‌تر شود و مدیران و مسئولان نباید از محبوبیت مجری‌ها بترسند. برنامه‌های ورزشی در جامعه ایجاد انگیزه و نشاط می‌کنند و گرایش به ورزش را افزایش می‌دهند در نتیجه گرایش به ناهنجاری‌ها کمتر می‌شود. این اتفاقات به رشد و اعتلای جامعه نیز کمک می‌کند و برای دیدن این مسائل نیاز به وجود مدیرانی است که دیدگاه جامعه‌شناسی و درک اجتماعی دارند و متأسفانه چنین مدیرانی در کشور ما بسیار اندک هستند و درک اینکه می‌توان بهره‌برداری‌های درستی از برنامه‌های فوتبالی داشت در مدیران ما وجود ندارد.

کوثری تصریح کرد: امروز اکثر افراد باتجربه و با سواد کنار گذاشته شده و افرادی به عنوان کارشناس در تلویزیون دیده می‌شوند که سواد و دانش لازم را ندارند. انتخاب کارشناس‌های ضعیف و نابلد یکی دیگر از معضلات برنامه‌های امروز است و این وضعیت ناشی از دانش کم مجریان دارد که نمی‌خواهند کارشناسان باسواد در برنامه‌هایشان باشد و سعی می‌کنند از افرادی استفاده کنند که در همان حد خودشان هستند و البته کارشناسان متبحر و باسواد ورزشی نیز ترجیح می‌دهند در برنامه‌های ضعیف تلویزیون که در حد و اندازه دانش آن‌ها نیستند حضور نداشته باشند.

او افزود: ایرادی در بزرگ شدن مجری‌ها وجود ندارد و این ترس از محبوبیت و شهرت مجری‌ها را باید کنار گذاشت. امروز معروف‌ترین مجری‌های ورزشی دنیا 70 تا 75 سال سن دارند و مشخص است که در همه جای دنیا به تجربه، شهرت و محبوبیت مجری‌ها اهمیت داده می‌شود. محبوبیت یک مجری به نفع تلویزیون است و وقتی برنامه‌ای 30 میلیون مخاطب دارد به معنی موفقیت رسانه است و نمی‌دانم چرا صداوسیما باید از این موفقیت بترسد و فکر می‌کنم بخشی از این اتفاق ناشی از حسادت و تنگ‌نظری افراد است.

کوثری در پایان تأکید کرد: تلویزیون باید جامعه و خواسته‌های نسل جوان را در برنامه‌سازی خود مدنظر قرار دهد و مدیران تلویزیون نیز با نگاهی بازتر، گسترده‌تر و مردمی‌تر با نگاهی جامعه‌شناسانه به ورزش از محبوبیت مجری‌های ورزشی نترسد و با آنها تعامل داشته باشد. اگر مجری‌های محبوب حذف می‌شوند و به رسانه دیگری می‌روند خیانت نکرده‌اند، آن‌ها باید به کارشان ادامه دهند و این تلویزیون است که متضرر می‌شود. مدیران باید بدانند که با حذف برنامه‌های خوب جامعه ورزش ما دچار عقب‌ماندگی می‌شود.

 محمد کاظمی: تلویزیون هم مثل سایر رسانه‌ها در مباحث ورزشی خنثی شده است!

محمد کاظمی، کارشناس و روزنامه‌نگار باتجربه حوزه ورزش، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا اظهار داشت: قطعاً برنامه‌های تلویزیون می‌توانند در سطوح مختلف ورزش کشور تأثیرگذار باشند اما در حال حاضر در حد و اندازه‌ای که از برنامه‌های تلویزیون انتظار می‌رود تأثیری بر ورزش کشور احساس نمی‌شود و به نظر می‌رسد هدف از تولید و پخش برنامه‌های ورزشی تنها در راستای پر کردن اوقاتی از روزمره مردم و علاقه‌مندان به ورزش است و این برنامه‌ها هدف خاص دیگری را دنبال نمی‌کنند.

کاظمی تصریح کرد: تلویزیون علاوه بر شبکه سه، یک شبکه اختصاصی با عنوان شبکه ورزش دارد که قاعدتاً با وجود چنین شبکه‌ای انتظارات از تلویزیون بیشتر خواهد بود و لازم است نگاه رسانه ملی به ورزش دقیق‌تر و جدی‌تر باشد اما وضعیت به هیچ‌عنوان اینگونه نیست و این جدیت در برنامه‌های تلویزیون وجود ندارد. برخی برنامه‌ها که از قدیم پخش می‌شوند نیز همین وضعیت را دارند؛ این در حالی است که در گذشته چند برنامه خوب ورزشی در تلویزیون وجود داشت که امروز تولید و پخش آن‌ها نیز متوقف شده و آخرین نمونه این برنامه‌های موفق را می‌توان برنامه «نود» دانست که بیش از یک سال از تعطیلی آن می‌گذرد و هنوز اکثر علاقه‌مندان به فوتبال پیگیر این برنامه هستند؛ به نظر من «نود» عادل‌ فردوسی‌پور تأثیرگذارترین برنامه ورزشی تلویزیون بود و با وجود اینکه جای خالی آن همچنان در تلویزیون احساس می‌شود، خواسته عموم مردم در این زمینه مورد توجه تلویزیون نیست و تعطیلی آن ادامه دارد.

این نویسنده ورزشی با اشاره به چند برنامه موفق ورزشی دیگر در تلویزیون گفت: تقریباً همیشه در همه شبکه‌های تلویزیون یک برنامه ورزشی وجود داشته که پس از مدتی به یک برنامه معروف تبدیل شده است. برنامه «ورزش از نگاه دو» یکی از این‌ آثار است که بیش از 30 سال روی آنتن بود و در این مدت شاید بیش از 20 بار تیم تولیدش عوض شد و نمی‌دانم چه رویکردی در سازمان وجود دارد که تا تیمی برنامه را دست گرفت و سعی کرد با ذائقه مردم جلو برود برنامه را به تیم دیگری سپردند و در حال حاضر هم اصلاً پخش نمی‌شود. برنامه «ورزش و مردم» هم پس از آقای وارث و مرحوم بهرام شفیع، که مدتی طولانی اجرا و تهیه‌ آن را در دست داشت، امروز به پیمان یوسفی سپرده شده و به نظر من این برنامه پتانسیل بالایی برای دسترسی به جایگاهی ویژه در بین برنامه‌های تلویزیون دارد چراکه به همه رشته‌های ورزشی می‌پردازد و فکر می‌کنم یکی از دلایل موفقیت برنامه‌هایی از این دست این بود که به همه رشته‌ها توجه داشتند.

این کارشناس ورزشی درباره موفقیت این برنامه‌های ورزشی در سال‌های گذشته گفت: به نظر من یکی از دلایل اصلی اقبال مخاطبان در گذشته به برنامه‌های ورزشی، مربوط به کم بودن پخش‌های زنده مسابقات ورزشی می‌شد؛ ما در گذشته به اندازه‌ای که امروز تلویزیون مسابقات ورزشی را به طور زنده پخش می‌کند پخش زنده نداشتیم. به یاد دارم آن زمان که برنامه «ورزش و مردم» در دوران نوجوانی ما روی آنتن می‌رفت، در بخش پایانی برنامه‌اش گل‌های بعضی مسابقات مهم اروپایی را پخش می‌کرد و ما برای دیدن بخش پایانی همین برنامه تا اواخر شب منتظر می‌ماندیم اما امروز همه مسابقات اعم از مسابقات فوتبال، والیبال، بسکتبال و... به صورت زنده پخش می‌شود و کمتر کسی برای دیدن صحنه‌های جذاب مسابقات به برنامه‌هایی نظیر ورزش و مردم رجوع می‌کند.

کاظمی افزود: برنامه‌های ورزشی در گذشته نمایشی بودند و بخش‌های جذاب مسابقات را نمایش می‌دادند اما با رواج پخش زنده مسابقات محوریت برنامه‌ها به سمت مصاحبه و تحلیل رفته و قطعاً شکل و شمایل تخصصی‌تری به خود گرفته است که به تبع آن جذابیت این آثار برای مخاطبان عام کمتر شده است.

این نویسنده ورزشی تصریح کرد: متأسفانه همه رسانه‌های ما تا حد زیادی خنثی شده‌اند و تلویزیون نیز از این قاعده مستثنی نیست. روزنامه‌های ما هم چنین وضعیتی دارند و نمونه‌هایی وجود دارد که تیراژ روزنامه‌ به یک هشتم رسیده و هجمه‌‌ها مبنی بر خنثی شدن، نباید تنها متوجه تلویزیون باشد. امروز ما به عنوان روزنامه‌نگار دیگر نمی‌توانیم مسائل را با صراحت بیان کنیم چرا که خیلی سریع مسئولان بخش‌های مختلف نسبت به انتقادات گارد گرفته و حاشیه‌سازی می‌کنند. پیش‌تر در این زمینه تعامل بیشتری را شاهد بودیم ولی به نظر من امروز مسئولان کشور ما انتقادات را کمتر تحمل می‌کنند و به تبع آن رسانه‌ها را مجبور به خنثی شدن کرده‌اند. امروز اگر کوچک‌ترین انتقادی مثلا از یک تیم فوتبال داشته باشید به سرعت نماینده شهری که تیم مربوط به آن می‌شود، مدیرعامل و دیگر مسئولان آن اعم از مسئولان سیاسی علیه خبرنگار و رسانه هجمه ایجاد کرده و حتی کار را به شکایت می‌کشانند. بسیاری از شکایت‌هایی که از رسانه‌ها صورت می‌گیرد مضحک و فقط برای اذیت و آزار منتقدان طرح شده است. به نظر من در این مورد صداوسیما با توجه به قدرتی که دارد راحت‌تر می‌تواند مسائل مختلف جامعه (اعم از مسائل ورزشی) را با صراحت بیشتری مطرح کند ولی می‌بینیم آن‌ها هم به نظر تابع شرایطی هستند که دست و پایشان را به نوعی بسته است.

این روزنامه‌نگار ورزشی با اشاره به مصاحبه جنجالی چندی قبل محمدحسین میثاقی با مهدی تاج در برنامه «لیگ برتر» گفت: برخی این مصاحبه را یک مصاحبه بی‌نظیر و جنجالی در تلویزیون می‌دانند در حالیکه پیش‌تر نیز ما نمونه‌هایی از این مصاحبه‌ها در تلویزیون داشته‌ایم. به عنوان مثال در زمان دولت آقای احمدی‌نژاد یک سری تیم‌های فوتبال برای رأی جمع کردن در انتخابات به برخی هبه شدند و تیم‌هایی مثل پاس را به همدان، پیکان را به قزوین، سایپا را به کرج، صبا را به قم و ... بردند تا رأی مردم این شهرها را جذب کنند. تیم نفت هم قرار بود به اراک برود اما به جرأت می‌گویم مقاومت عادل فردوسی‌پور و مصاحبه بسیار تند و انتقادی او با نماینده وقت اراک در مجلس شورای اسلامی باعث شد جلوی این انتقال گرفته شود. البته بعدها تیم نفت به دلیل برخی سیاست‌های مدیریتی منحل شد اما قطعاً اگر به اراک می‌رفت خیلی زودتر نابود می‌شد. این یک نمونه از اتفاقات چالشی در آن زمان بوده که از مصاحبه میثاقی با آقای تاج به مراتب جدی‌تر بود.

او افزود: پس از تعطیلی برنامه «نود» هر برنامه‌ای که در شبکه سه با رویکرد و زمان پخش «نود» ادامه پیدا کند، طبیعی است با آن برنامه مقایسه شود و «فوتبال برتر» که به نوعی جانشین «نود» فردوسی‌پور در شبکه سه شده و باید توقعات بسیاری از اهالی فوتبال را برآورده کند و مصاحبه‌ای که میثاقی با آقای تاج داشت به نظرم در راستای برآورده کردن این توقعات بود که پس از پایان ریاست تاج بر فدراسیون فوتبال صورت گرفت وگرنه بعید می‌دانم اگر تاج همچنان در سمت ریاست فدراسیون بود چنین مصاحبه‌ای شکل می‌گرفت. از آنجا که تاج ابزار قدرت را در دست نداشت صداوسیما توانست به راحتی با او این‌گونه مصاحبه کند وگرنه اگر همچنان او در سمت قبلی‌اش بود تلویزیون ترجیح می‌داد این کار را انجام ندهد یا حتی خود تاج در برنامه «فوتبال برتر» حاضر نمی‌شد.

کاظمی در ادامه اظهار داشت: ورزش مبحث بسیار مهمی است و این اهمیت به قدری است که حتی در برنامه‌های بی‌ربط به ورزش مثل برنامه‌های صبحگاهی تلویزیون بخشی ورزشی در نظر گرفته می‌شود و این وضعیت در برنامه‌های اجتماعی نیز وجود دارد اما متأسفانه آنچه که مورد اقبال مردم قرار دارد در تلویزیون مورد توجه نیست و می‌بینیم کارشناسانی که مورد قبول مردم هستند به مرور حضورشان در تلویزیون کمرنگ‌تر شده و از طرفی افراد بیشتری در دایره قرمز صداوسیما قرار می‌گیرند که دیگر امکان حضورشان در برنامه‌ها وجود ندارد. در همه جای دنیا تیم‌های ورزشی از طرق مختلف از جمله حق پخش و اسپانسرهایی که از طرف پخش تلویزیونی برای خود جذب می‌کنند و... نقش بسیار مهمی در رونق ورزش دارند اما در ایران این روند به شکل معکوسی اجرا می‌شود و تلویزیون از باشگاه‌ها برای پخش مسابقات‌شان پول می‌گیرد و به نوعی صداوسیما از کنار ورزش به منفعت می‌رسد در حالیکه باید ورزش با کمک تلویزیون به منفعت برسد. این وضعیت ذهنیتی منفی نسبت به رسانه ملی ایجاد می‌کند و اگر نسبت به حق پخش تلویزیون نگاه عادلانه‌تری داشته باشد در کنار منفعت‌های مالی که به صداوسیما می‌رسد، به رونق ورزش نیز کمک می‌شود.

او در پایان گفت: هیچ‌گاه به لحاظ مالی تلویزیون نتوانسته در خدمت ورزش قرار بگیرد. تلویزیون وقتی یک سریال می‌سازد و پخش می‌کند تا قشری از مخاطبان با آن سرگرم شوند هزینه بسیاری را متحمل می‌شود اما وقتی یک مسابقه فوتبال را، که شاید مخاطبان بیشتری هم دارد، پخش می‌کند بدون کمترین هزینه سیاست سرگرم‌کننده بودن خود را پیش می‌برد. تلویزیون باید برای این زمانی که به وسیله یک مسابقه ورزشی پر کرده و مخاطب داشته هزینه پرداخت کند اما این سیاست وجود ندارد و با وجود هزینه‌بر نبودن پخش مسابقه ورزشی، که منفعت زیادی برای تلویزیون دارد، صداوسیما هیچ سیاستی مبنی بر پرداخت مبلغی به عوامل برگزاری مسابقه، که همان تیم‌ها هستند، ندارد.

مهدی هژبری: تلویزیون با همان رویکرد دهه 70 برنامه می‌سازد/ برنامه ورزشی تنها مصاحبه با کارشناسان و تحلیلگران نیست

مهدی هژبری، مجری و کارشناس ورزشی تلویزیون، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: برنامه‌های ورزشی تلویزیون هیچ‌گاه پاسخگوی نیاز ورزش کشور نبوده و برنامه‌های ورزشی نیز مثل برنامه‌های سینمایی تلویزیون که تنها در مناسبت‌های مختلف روی آنتن می‌روند و ممکن است مخاطبان بسیاری داشته باشند پس از مناسبت‌ها کنار گذاشته شده و با رویکردی مناسب فعالیت خود را ادامه نمی‌دهند.

هژبری تصریح کرد: به طور کل تلویزیون هیچ‌گاه با برنامه‌هایی که تولید کرده، نتوانسته پاسخگوی نیازهای فرهنگی، ورزشی و اجتماعی باشد. صداوسیما فکر می‌کند مخاطبانش هنوز خانم‌های خانه‌دار است و تمام برنامه‌های محور و رویکردی دارند که گویا مخاطبانشان فقط خانواده‌ها هستند در حالیکه امروز تعریف خانواده با گذشته تفاوت بسیاری دارد و می‌بینیم که زن و مردم هر دو سر کار می‌روند و به تناسب این تغییرات که نمونه‌ای از آن را عنوان کردم برنامه‌ریزی در مدیریت باید تفاوت‌هایی با دهه 70 داشته باشد.

او افزود: بدون شک باید این فضا تغییر کند و تلویزیون از فضای رقابت با ماهواره بیرون بیاید. تلویزیون امروز مبحث سرگرمی در برنامه‌ها را از دست داده است و از طرفی فرهنگ‌سازی را هم به طور کامل فراموش کرده است و باید با تغییر رویکردی اساسی تلویزیون به تعریفی درست‌تر و دقیق‌تر از برنامه‌سازی و رسانه بودن برسد.

این مجری تلویزیون در ادامه با اشاره به موفقیت برنامه «نود» گفت: عادل فردوسی‌پور سطحی برای برنامه‌های ورزشی تعیین کرده بود که باقی برنامه‌سازها در رقابت با او سعی می‌کردند برنامه خوبی بسازند و این تلاش باعث می‌شد سطح کیفی برنامه‌ها وضعیت بهتری داشته باشد اما پس از عادل فردوسی‌پور می‌بینیم که به دلیل حذف این رقابت کیفیت برنامه‌های ورزشی افتی شدید داشته و کم‌کم همه برنامه‌ها به سمت بی‌خاصیت شدن رفته‌اند.

هژبری تأکید کرد: شبکه ورزش همچنان یک کانال است و ساختار و سازمان مشخصی ندارد. رویکرد شبکه‌ها مشخص است ولی شبکه ورزش تنها عنوان مناسبی دارد وگرنه برنامه تخصصی درباره رشته‌ای ورزشی در این شبکه دیده نمی‌شود. برنامه‌های شبکه ورزش شاید به شکل واحد استانداردهای خوبی داشته باشند. برنامه‌هایی مثل «لذت فوتبال»، «شب‌های فوتبالی» برنامه‌های مناسبی هستند اما شبکه ورزش از داشتن یک پکیج مناسب از برنامه‌ها که بتوانند در کنار هم کارکردی مناسب داشته باشند محروم است. باید برنامه‌های یک شبکه هدف داشته باشند و اهدافشان مشخص باشد؛ ما در ورزش نیاز به فرهنگ‌سازی داریم و این فرهنگ‌سازی می‌تواند با معرفی ورزشکاران بزرگ به جامعه صورت گیرد.

او خاطرنشان کرد: فارغ از این بحث که محمدحسین میثاقی چگونه وارد عرصه اجرا و تلویزیون شد، او امروز یکی از مجری‌های خوب ورزشی است که در حوزه فوتبال خیلی خوب کار می‌کند و بدشانسی او این است که جانشین عادل فردوسی‌پور شده و به نظر من هر کسی که قرار بود جای عادل را بگیرد این اتفاق برای او رخ می‌داد و در قیاس با او تخریب می‌شد. به نظر من حتی اگر مزدک میرزایی با سال‌ها تجربه در جایگاه محمدحسین میثاقی قرار می‌گرفت همین وضعیت امروز او را داشت اما باید این را هم در نظر بگیریم که «فوتبال برتر» اولین برنامه‌ در شبکه‌ سه است که میثاقی به تنهایی اجرا می‌کند و نمی‌توان او را با فردوسی‌پوری مقایسه کرد که بیش از 20 سال تجربه دارد.

هژبری در ادامه گفت: تلویزیون باید از شعار فاصله بگیرد و اولویت‌های خود در برنامه‌سازی را مشخص کند. نمونه‌های خارجی می‌توانند برای تلویزیون الگو باشند. در هیچ‌جای دنیا رسانه‌ها موظف به فرهنگ‌سازی نیستند؛ فرهنگ‌سازی از خانواده شروع می‌شود و سپس در مدرسه، دانشگاه و جامعه ادامه پیدا می‌کند اما وقتی عنان کار از دست رفته مجبوریم از رسانه انتظار فرهنگ‌سازی داشته باشیم؛ رسانه‌های خصوصی که توان این کار را ندارند، تلویزیون می‌تواند شاخصه‌های فرهنگی را بازتعریف کند.

او افزود: تلویزیون بارها تأکید داشته که می‌خواهد از حاشیه‌ فاصله بگیرد و شاید در راستای رسیدن به این هدف از مجری‌های کم‌تجربه استفاده می‌کند اما می‌بینیم هر بار از این هدف و سیاست فاصله می‌گیرد و دیدیم مصاحبه انتقادی میثاقی با آقای تاج به قدری حاشیه‌ساز بود که عادل فردوسی‌پور اجازه چنین مصاحبه‌ای را نداشت. در جامعه ما مردم از ورزشکاران بیش از دیگر افراد الگوبرداری می‌کنند و می‌توان در برنامه‌ها فعالیت‌های فرهنگی و رفتار درستشان را نشان داد تا مردم ببینند. ما ورزشکاران بسیاری داریم که اهل مطالعه هستند و با نشان دادن این جنبه‌ها در شخصیت ورزشکاران می‌توان به فرهنگ‌سازی فکر کرد. برنامه ورزشی تنها مصاحبه با کارشناسان و تحلیل فوتبال نیست و باید جنبه‌های مختلفی داشته باشد که قطعاً برای ما فرهنگ‌سازی نیز بخشی از آن است.

هژبری در پایان اظهار داشت: تلویزیون در هیچ مقطعی نتوانسته به درستی یا به اندازه لازم با ساخت و پخش برنامه‌های ورزشی به اعتلای ورزش کشور کمک کند. همانطور که در ابتدا به این نکته اشاره کردم تنها در مناسبت‌های مختلف است که می‌بینیم برنامه‌های موفقی ساخته می‌شوند و این در حالی است که رسانه ملی به یک برنامه‌ پویاتری نیاز دارد. تلویزیون در زمینه تولید برنامه‌های خانوادگی موفق‌تر عمل کرده و هنوز با همان رویکرد دهه 70 به برنامه‌سازی فکر می‌کند. باید یک افکارسنجی صورت گیرد تا مشخص شود که مخاطب از این رسانه چه می‌خواهد و این نیازها باید به دست آید تا با نگاهی به خواسته مخاطبان برنامه ساخته شود چرا که هر رسانه ارزشش را در ارتباط با مخاطب به دست می‌آورد. برخی برنامه‌سازهای اجتماعی که نیروهای جوان هستند برنامه‌های خوبی در تلویزیون ساخته‌اند که نشان از شناخت مخاطب توسط این گروه از برنامه‌سازها دارد. تلویزیون باید به این قشر که از دل جامعه آمده اعتماد کند و بهتر است در آینده برنامه‌های بسیاری که ارتباط خوبی با مخاطب دارند، ساخته شود.

نظر شما