به گزارش گروه روی خط رسانههای خبرگزاری برنا؛ پرندگان تنها "دایناسورهایی" هستند که زنده مانده اند! این شاید عجیب به نظر برسد، چرا که یک کبوتر یا پنگوئن خیلی شبیه به مثلا تیرانوزاروس نیست، اما ارتباط بین آنها هنوز وجود دارد.
حدود ۱۵۰ میلیون سال پیش در دوران ژوراسیک، اولین پرندگان از دایناسورهای کوچک، پوشیده از پَر و شکارچی فرگشت یافتند و تبدیل به شاخه جدیدی از درخت خانواده دایناسورها شدند. برای بیش از ۸۰ میلیون سال، انواع پرندگان شکوفا شدند، از پرندگان شناگر دارای دندان گرفته تا پرندگان منقاری که هنگام پرواز پرهای بلندی را با خود حمل میکردند.
پرندگان را میتوان در دسته دایناسورهای پرنده دستهبندی کرد و همه انواع دیگر دایناسورها، دایناسورهای غیر پرنده هستند. دلیل کلی اینکه دیرینه شناسان این دسته بندی را کرده اند، فاجعهای است که ۶۶ میلیون سال پیش رخ داده است. یک سیارک به عرض بیش از شش مایل با شبه جزیره "یوکاتان" برخورد میکند و پنجمین انقراض جمعی را در تاریخ جهان به وجود میآورد. برخی از بقایای حاصل از برخورد این شهاب سنگ به جو زمین میرود و اصطکاک هوا آنها را به کورههایی از آتش تبدیل میکند که در سراسر جهان شروع به بارش میکنند. سپس با پایین آمدن دمای حاصل از آسمان پوشیده از دوده و خاکستر، این گرمای شدید جای خود را به یک زمستان طولانی مدت میدهد.
گفته میشود که بیش از ۷۵ درصد از گونههای شناخته شده از پایان دوره کرتاسه یعنی ۶۶ میلیون سال پیش بر اثر این اتفاقات به دوره پالئوژن راه پیدا نکردهاند و منقرض شدهاند. شکاف زمین شناسی بین این دو، "مرز K-Pg" نامیده میشود و پرندگان منقاردار تنها دایناسورهایی بودند که از این فاجعه جان سالم به در بردند.
دوره کرتاسه بعد از تریاس و ژوراسیک سومین دوره دوران میانهزیستی است که در ۱۴۵٫۵ تا ۶۵ میلیون سال پیش بود و در واقع هشتاد میلیون سال به طول انجامید و از این لحاظ طولانیترین دوره در میانهزیستی است.
دوره پالئوژن نیز دورهای زمینشناسانه است که از ۶۶ میلیون سال پیش آغاز شد و در ۲۳ میلیون سال پیش به پایان رسید و نخستین بخش دوران نوزیستی را تشکیل داد. این دوره که برای نزدیک به ۴۳ میلیون سال ادامه پیدا کرد به خاطر آن مهم و شناخته شده است که طی آن پستانداران در پی انقراض بزرگ کرتاسه-پالئوژن که پایان دوره پیشین، کرتاسه، را رقم میزد، از شکلهایی ساده و کوچک به گروههای متنوع و بزرگ فرگشت پیدا کردند. پرندگان نیز به شکل قابل توجهی در این دوره فرگشت یافتند و تقریباً شکل نوین کنونی خود را پیدا کردند.
"درک لارسون" دیرینه شناس موزه سلطنتی BC میگوید: بحثهای زیادی در مورد اینکه چه چیزی باعث شده پرندگان نوع مدرن بتوانند از انقراض K-Pg جان سالم به در ببرند در حالی که گروههای دیگر پرندگان، دایناسورهای غیر پرنده و حتی پتروسارها از بین رفتهاند، شده است. انتهای دوره کرتاسه مجموعهای کامل از پرندگان و خزندگان پرنده مانند را به رخ کشید. اما از این گروهها فقط پرندگان منقاردار زنده ماندند.
امروزه همه پرندگان زنده منقارهای بدون دندان دارند، اما همیشه اینطور نبوده است. اولین پرنده تاریخ "آرکیوپتریکس" نام دارد که ۱۵۰ میلیون سال پیش به وجود آمده است. این پرنده در ابتدا طبیعت گرایان قرن ۱۹ را گیج کرد، زیرا دندان داشت. دهها میلیون سال پس از این پرنده، پرندگان دندان دار در کنار بستگان دایناسور خود به رشد و فرگشت ادامه دادند و بعضی از این پرندگان دندان دار در نهایت دندانهای خود را از دست دادند و به جای آن وعدههای غذایی خود را با منقاری که بدون دندان بود، بر میداشتند.
سوال این است که در حالی که این دندانها بسیار مفید به نظر میرسند، چه فشارهای فرگشتی باعث شده تا پرندگان دندان خود را از دست بدهند. با توجه به اینکه اغلب پرندگان پرواز میکنند، سازگاری با هوا یک عامل احتمالی به نظر میرسد. "گریس موسر" دیرینه شناس دانشگاه تگزاس در آستین میگوید: فرضیههای قدیمیتر بر ایده کاهش وزن برای پرواز متمرکز بود، اما کشف اینکه برخی از پرندگان دنداندار پرواز کنندههای قدرتمندی بوده اند، محققان را به سمت حل دوباره این معما سوق داد.
ممکن بود به جای پرواز، این غذا بوده باشد که موجب شده تا پرندگان منقارهای بدون دندان داشته باشند، زیرا پرندگان باستانی در میان سایر دایناسورها زندگی میکردند. دیرینه شناسان متوجه شدهاند که برخی از گروههای دایناسورها از جمله پرندگان، با رو آوردن به گیاه خواری شروع به فرگشت منقارها و از دست دادن دندانهای خود کردهاند. در حالی که پرندگان آغازین دندانهایی برای قاپیدن و جویدن حشرات و سایر شکارهای کوچک داشتند، برخی از پرندگان شروع به حرفهای شدن در خوردن میوهها، دانهها و سایر غذاهای گیاهی کردند و به جای دندان، این منقار آنها بود که فرگشت یافت.
"ابیگیل تاکر" آناتومیست کالج سلطنتی لندن میگوید: تغییراتی در جمجمه و صورت همراه با پیچیده شدن ساختار منقار ممکن است باعث رشد بافتهایی در کنار منقار و نحوه تعامل آنها در دوران جنینی شده و در نهایت منجر به از دست رفتن تشکیل دندان شده باشد.
"رایان فلیس" آناتومیست کالج دانشگاهی لندن نیز میگوید: در واقع همه چیزهایی که پرندگان را پرنده کرده، قبل از انقراض دسته جمعی رخ داده بوده است.
هنگامی که انقراض جمعی روی داد، صفات پرندگان برای میلیونها سال در حال فرگشت بود و تفاوت بین مرگ و زندگی را رقم زد. در حالی که برخی از پرندگان از این سانحه و عواقب آن جان سالم به در بردند، اما همه آنها موفق نشدند. "فلیس" میگوید: وقتی به فرضیه سازی صفاتی میپردازیم که باعث شده پرندگان زنده بمانند، باید در نظر بگیریم که فقط یک دسته کوچک از آنها موفق به جان سالم به در بردن شدهاند و گروه عمده پرندگان مانند پرندگان دنداندار موسوم به "enantiornithes" منقرض شدند. بعید است که یک ویژگی واحد سرنوشت همه این گونهها را رقم زده باشد. با این حال، جان سالم به در بردن از انقراض احتمالا به دلیل منقار دار بودن این پرندگان بوده باشد.
با پایان دوره کرتاسه، پرندگان منقاردار رژیم غذایی بسیار متنوع تری نسبت به خویشاوندان دندان دار خود داشتند. این پرندگان در خوردن حشرات یا سایر غذاهای حیوانی تخصصی نداشتند و بنابراین آنها توانستند مواد غذایی سخت مانند دانهها و آجیلهای دارای پوسته سخت مانند فندق را درسته قورت دهند و هضم کنند و پس از انقراض، هنگامی که عمده حیوانات از بین رفتند و غذا به سختی پیدا میشد، آنها با منقار خود توانستند در این دوران سخت دوام بیاورند. پرندگان منقاردار توانستند از بذر جنگلهای تخریب شده تغذیه کنند و چندین دهه منتظر بمانند تا زندگی گیاه دوباره بازگردد.
"تاکر" میگوید: نه اینکه منقار عامل بقای پرندگان را تضمین کرده باشد، چرا که یک پرنده اردک مانند به نام "وگاویس" (Vegavis) در انتهای دوره کرتاسه میزیسته و منقار داشته است، اما هیچ نشانهای از زنده ماندن این پرنده پس از انقراض دایناسورها وجود ندارد؛ بنابراین فقط منقار داشتن کافی نبوده است، بلکه این پرندگان بایستی دارای منقار و سنگدانی قدرتمند میبودند که قادر به خرد کردن دانههای سخت باشد.
فسیلها و جدول زمانی فرگشت پرندگان که از روابط ژنتیکی آنها حاصل شده نشان میدهد که اعضای اولیه گروههای پرندگان مدرن مانند پرندگان مرتبط با اردکها، طوطیها و مرغها در زمان برخورد سیارک به زمین وجود داشته اند. البته این گروهها نیز متحمل تلفات شده اند، اما به اندازه کافی زنده مانده اند تا بتوانند نبض جدیدی از تکامل پرندگان را در میلیونها سال پس از این فاجعه ایجاد کنند.
اندازه بسیاری از دودمان پرندگان در حالی که اندازه مغز خود را حفظ میکردند، کوچکتر شده است و از طریق کوچک شدن فرگشتی، پرندگان دارای مغز بزرگتری نسبت به جثه خود شده اند که زمینه را برای باهوش شدن آنها فراهم کرده است.
اما تغییرات بزرگ تکاملی اغلب با محدودیتهایی نیز همراه است. "فلیس" میگوید: از دست رفتن دندانها تعداد جایگاههای غذایی را که پرندگان میتوانستند کشف کنند، محدود کرده است. ضمن اینکه پستانداران گیاه خوار و دایناسورهای غیر پرنده نیز با وجود دندان به فرگشت ادامه دادهاند. این بدان معناست که جمجمه پرندگان برای حمایت از فکها و روشهای مختلف تغذیه نیازی به تغییر چندانی نداشته اند.
برای درک بیشتر چگونگی موفقیت پرندگان در زنده ماندن و امرار معاش در دنیایی که از یکی از بدترین انقراضهای تاریخ خود را شاهد بوده است، وظیفه محققان این است که فسیلهای بیشتری از زمان انقراض جمعی پیدا کنند، یعنی دورهای که "پالئوسن" نامیده میشود.
دیرینه شناسان نمونههای بسیار خوبی از فسیل پرندگان حدود ۱۰ میلیون سال پس از این فاجعه، یعنی دورهای که "ائوسن" نام دارد، یافتهاند، اما فسیلهای پرندگان متعلق به دوره بین کرتاسه و ائوسن، جزئی و چند تکهای است و یافتن آنها بسیار دشوار است، اما به هر حال آنها فسیلهایی هستند که ممکن است اسرار جدیدی را فاش کنند.
منبع: ایسنا