به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ نتایج یک نظرسنجی در امریکا نشان میدهد اثرات واپسگرا و تبعیضآمیز این ویروس بر وضعیت زنان در سراسر جهان بیشتر بوده است؛ وضعیتی که متأسفانه تا سالها ادامه خواهد یافت و دستاوردهای زنان را با عقبگرد مواجه خواهد کرد. تازهترین نظرسنجی صورت گرفته در امریکا که در کانال تلگرامی «خواهر شکسپیر» منتشر شده نشان میدهد اثرات این پاندمی بر وضعیت والدین شاغل متفاوت است و زن و مرد شاغل در خانه، به یک میزان از پاندمی آسیب نمیبینند و وضعیت زنان بهغایت دردناکتر است. به این معنا که در این پژوهش مشخص شده ۷۷ درصد مردان در قرنطینه و کار در خانه، بازدهی کاریشان بیشتر شده. این در حالی است که تنها ۴۶ درصد زنان میگویند که بازدهی کاری آنها بهتر شده است. ۵۷ درصد مردان گفتند کار کردن از خانه، تأثیر مثبتی بر روند کاری آنها گذاشته، ولی تنها ۲۹ درصد زنان میگویند که کار از خانه تأثیر مثبتی بر روند کار آنها داشته است. ۷۱ درصد مردان میگویند این که در خانهاند، باعث شده بتوانند ساعات کاری بیشتری کار کنند و این مسأله تأثیر مثبتی بر روند پیشرفت کاری آنها داشته است. اما تنها ۳۱ درصد زنان گفتهاند کار کردن در این شرایط، تأثیر مثبتی بر پیشرفت و آینده شغلی آنها دارد.
هرچند هنوز در ایران در این باره پژوهش مدونی انجام نشده، اما در این گزارش تلاش کردیم تا حدی به دغدغه زنانی که در دوره شیوع کرونا دورکار شدهاند، نزدیک شویم. برخی از این زنان این روند را مثبت ارزیابی کرده و برخی هم از فشارهای مضاعف در این باره گلایه دارند و از افزایش فشار کاری، کارخانگی و نگهداری از فرزندانشان میگویند. هر چند عوارض این تغییرات در آینده بیشتر مشخص خواهد شد.
فاطمه یکی از زنانی است که از زمان شیوع کرونا دورکار شده. او میگوید: «من دورکارم و فقط دو روز در هفته حضوری سر کار حاضر میشوم. دخترم را هم به دلیل ترس از کرونا در خانه نگه میدارم، همه مراحل مراقبت از او این روزها به عهده من است. خوشبختانه مدیر مجموعهای که با آنها همکاری میکنم در این زمینه خیلی همراهی میکند. اما واقعاً کار در خانه دشواریهای خودش را دارد؛ دخترم انتظار دارد هر وقت صدایم میزند کار را رها کنم؛ در حالی که ۴ ساعت در روز باید مستمر سر کار باشم.»
مورد دیگر زنی است که در روابط عمومی یک شرکت بزرگ کار میکند، متأهل است و فرزندی ندارد. او میگوید: «تجربه دورکاری من به دو دوره تقسیم میشود. دوره اول پس از پایان تعطیلات نوروز تا ۱۵ اردیبهشت ماه بود. در این دوره علاوه بر من بخش زیادی از همکارانم نیز دورکار بودند. در این دوره از دورکاری خیلی راضی بودم، چون بعد از سالها کار فشرده برای خودم فرصتی پیدا کردم که در خانه کار کنم و بدون دغدغه ترافیک و پوشش اداری و صبح زود بیدار شدن، به کارهایم برسم. نکته جالب این که مدیرم میگفت راندمانت خیلی خوب شده. همسرم خیلی راضی بود از این که وقتی وارد خانه میشد من خانه بودم، بوی غذا میآمد و سر حال بودم. خلاصه بعد از این مدت برگشتم سر کار تا این که از اول مرداد ماه دوباره دورکار شدیم. این دفعه مثل دفعه قبل قرنطینهای در کار نبود و تعداد کمتری از همکاران دورکار بودند. من به درخواست خودم دورکار شدم. روزهای اول خوب بود و من مثل دفعه قبل از فرصت فراهم شده استفاده کردم. اما رفتهرفته حس کردم دارم جایگاهم را در شرکت از دست میدهم. به دلیل عدم حضور فیزیکی بعضی کارها و وظایف از من گرفته شد و به همکاران حاضر در محل کار واگذار شد. در جریان خیلی کارها نبودم و حس انزوا پیدا کردم. این باعث شد اصلاً از خانه ماندن لذت نبرم چون من همیشه کارم برایم اهمیت زیادی داشته. بهخاطر همین به درخواست خودم دوباره به کار بازگشتم.»
کارمند دیگری میگوید، تغییر اصلی که در برنامه زندگیاش ایجاد شده وظایف خانگیاش بوده است: «در واقع هر روز آشپزی میکنم. قبلاً اینطور نبود و خیلی وقتها از بیرون غذا میگرفتیم یا توی محل کار غذا میخوردیم. این که زمانم در ترافیک هدر نمیرود، آرامشم را بیشتر کرده اما واقعیتش این است وظایف خانگی بیشتر به عهده من است تا همسرم. دورکاری هم روند کارهای شغلیام را کندتر کرده در کل من حس بدی از دورکاری ندارم اما واقعیت این است که وظایف خانمها بیشتر شده.»
برای شیوا دورکاری تجربه جذابی نبوده است: «من و همسرم با هم دورکار شدیم و چون شیفت کاریمان با هم یکی بود، این خودش یک مشکل بزرگ ایجاد کرد. کشمکش سر این که چرا من بیشتر زمانم را به کارم اختصاص میدهم و کنارش نیستم، هر روز وضعیت را سختتر میکرد. همسرم به من حمله میکرد، بشدت پرخاشگر و حساس شده بود و من دیگر هیچ فضای خصوصی نداشتم. مجبور شدم صبحها خیلی زود بیدار شوم تا به کارهای خانه هم برسم. مشکل بعدی و بزرگتر این بود که به خاطر منفعل شدنم بشدت احساس سرخوردگی داشتم. دورکاری حقیقتاً حالم را بد میکرد. همه این مدت فکر میکردم زندگی و رؤیاهایم به خاطر سختی قرنطینه و دورکاری در حال نابودی است.»
شیرین احمدنیا، جامعهشناس، هم با توجه به تجربه زیسته خودش و این که در این مدت دورکاری را تجربه کرده، میگوید: «فکر نمیکنم دورکاری فشار مضاعفی به زنان وارد کند، اتفاقاً بنا به این که با دورکاری برخی امتیازات برای زنان به وجود میآید مانند منتفی شدن هزینه زمانی و مالی برای رفت و آمد، میتواند از فشار استرس بر زنان شاغل کم کند. علاوه بر این از استرس روزانه این که به خاطر ترافیک دیر به محل کار برسند هم کم میکند. علاوه بر اینها، باز از استرس زنان کم میکند از بابت این که کمتر در معرض ارتباط با همکاران یا افرادی که در وسایل نقلیه عمومی حاضرند قرار میگیرند و در نتیجه نگرانی ابتلا به ویروس کرونا هم برایشان کمتر میشود. من فکر میکنم زنان میتوانند با در اختیار داشتن زمان بیشتر، برنامهریزی و مدیریت بهتر زمان بهتری برای هماهنگی کارهای بیرون و کارهای خانه داشته باشند.»
به گفته او، امتیاز دیگر دورکاری هم این است که اگر زنان در خانه باشند میتوانند نظارت بهتری بر عملکرد بچههایشان داشته باشند و نظارت بر کودکان تسهیل میشود. نظارت بر تغذیه افراد خانواده هم بهتر است اما مشکلی که بیشتر به چشم میخورد درباره فضای کوچک خانهها است و این که زنان نتوانند فضای اختصاصی داشته باشند و در آرامش در بخشی از خانه روی شغلشان تمرکز کنند و راحتی لازم برای انجام کار را نداشته باشند که همه اینها میتواند بر کیفیت شغلیشان اثر بگذارد.
احمد نیا تأکید میکند که دورکاری بستگی مستقیم به شغل هر فردی دارد و این که ممکن است برخی افراد در دورکاری فرصتهای شغلی را از دست دهند: «برای خود من که کارم تدریس در دانشگاه است و در جلسات دانشکده بهصورت آنلاین شرکت میکنم چنین مشکلی پیش نیامد. اما زنانی که کارهای فروشندگی یا خدماتی انجام میدهند احتمالاً امنیت شغلیشان در مخاطره قرار میگیرد.»
تحقیق دیگری هم که از سوی چهار اقتصاددان در امریکا انجام شده و در کانال «خواهر شکسپیر» منتشر شده نشان میدهد مردان به مراتب بیشتر از زنان امکان کار در خانه را دارند؛، چراکه اکثر مردان در مشاغلی شاغلاند که با شیوع کرونا آسیب چندانی ندیدهاند. برعکس بیشتر زنان در مشاغلی کار میکنند که با خدمات و ارباب رجوع سر و کار مستقیم دارد و این دسته از مشاغل از همهگیری آسیب جدی دیدند.»