به گزارش برنا، در بخش نخست برنامه امیررضا مافی میزبان آرش خوشخو و پوریا ذوالفقاری بود تا با موضوع سینمای داریوش مهرجویی به گفتگو بپردازند.
خوشخو در آغاز بحث گفت: داریوش مهرجویی با موج نو بالا آمد. ابتدا با «گاو» و پس از آن «آقای هالو»، «پستچی» و «دایره مینا» که چهار فیلم مهم کارنامه مهرجویی در سالهای پیش از انقلاب محسوب میشوند. در دهه 40 و 50 جریان چپ بر سینما و ادبیات ما حاکم بود. فیلمهای مهرجویی هم در همین زمینه تعریف میشود. در این میان فیلم «گاو» بسیار مهم است. فیلمی که همراه با «قیصر» سینمای ایران را وارد فضای تازهای کردند.
وی افزود: تا پیش از انقلاب کارنامه داریوش مهرجویی بهطور کلی تحتالشعاع کارنامه مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی قرار داشت و شکوفایی اصلی او در سالهای پس از انقلاب بود. دوره طلایی فیلمسازی او هم از سال 65 تا حدود سال 82 است. دوره بسیار خاص و پر از خلاقیتی است. همین دوره باعث شد مهرجویی در نظرسنجی مجله فیلم با اختلاف زیاد بهعنوان بهترین فیلمساز تاریخ سینمای ایران معرفی شود.
این منتقد ادامه داد: ماجرای پارادوکسیکالی که برای مهرجویی پیش آمده این است که از سال 88 به بعد ما فیلم خوبی از مهرجویی ندیدهایم و وقتی برای جوانترها درباره کارنامه مهرجویی صحبت میکنیم، با یک نوع ناباوری به ما نگاه میکنند و میپرسند واقعا مهرجویی بهترین فیلمساز سینمای ایران است؟ این همان بحثی است که باید درباره آن بیشتر صحبت کنیم.
پوریا ذوالفقاری هم در آغاز مباحث خود گفت: وقتی ما صحبت از سینمای اندیشه میکنیم، باید توجه داشته باشیم داریوش مهرجویی یک ویژگی دارد که در میان دیگر فیلمسازان ما بسیار کمیاب است و آن اینکه از اساس یک آدم فرهنگی است. به این معنا که همانقدر که آدم سرصحنه است، آدم پشت میز و اهل خواندن هم هست. او حتی در دوران بیکاری در سینما، نمایشگاه نقاشی برگزار میکند، رمان مینویسد. کاری ندارم با چه کیفیتی این کارها را میکند اما مهم این است که او میل به عرضه کار فرهنگی دارد و با تفریحات فرهنگی خود را سرگرم میکند.
خوشخو در این بخش به تأثیرگذاری رفاقت با داریوش شایگان بر روحیات فرهنگی داریوش مهرجویی اشاره کرد و گفت: رد پای نگاه شایگان به غرب را در فیلمهای مهرجویی در سالهای پس از انقلاب میتوان به وضوح دید. این ماجرا در بخش دیگر فیلمسازان جریان روشنفکری ما مانند ناصر تقوایی، مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی کمتر دیده میشود.
ذوالفقاری هم تأکید کرد: داریوش مهرجویی سرصحنه کارگردان باهوشی است. پشت میز بسیار فعال و اهل مطالعه است. سوای از این ویژگیها اما مهمترین ویژگی او که در فیلمهایش هم نمود دارد پرشور بودنی است که گاهی به شیدایی هم پهلو میزند. او به نسبت همنسلانش اتفاقا کمتر هم اهل غر زدن بوده است. او از دهه 40 تا اواخر دهه 80 فیلمهای بسیار خوبی ساخته که مورد توافق عموم است، اینکه فیلمسازی چهار دهه بتواند اینچنین در اوج باشد، در سینمای ما نادر است.
وی افزود: نکته دیگر این است که برخلاف مسعود کیمیایی که چنین توافقی تقریبا درباره او نیز وجود دارد، این است که مهرجویی ژانرهای متنوعی را کار کرده است. در مجله فیلم که بودیم، میخواستیم پرونده «اقتباس» کار کنیم، میگفتیم بهترین گزینه مهرجویی است. میخواستیم سراغ سینمای «کمدی» برویم، میدیدیم بهترین گزینه مهرجویی است. صحبت از «فیلم فلسفی» میشد، میدیدم بازهم جدیترین فیلمسازی که این پروژه را دنبال کرده است مهرجویی است.
ذوالفقاری در ادامه به جنس فیلمسازی مهرجویی پرداخت و گفت: شخصیتهای سینمای مهرجویی اسیر یک شرایط بیمارگونه هستند و به شکل خودآزارانهای دلشان میخواهد این شرایط ادامه داشته باشد. این ویژگی در تمام کارهای او وجود دارد.
در ادامه امیر مافی گفت: در سینمای مهرجویی ژانرهای متنوعی را میبینیم اما در همه این آثار ما رگههایی از جهانبینی منحصر به فرد داریوش مهرجویی را میبینیم و به این معنا او فیلمسازی مولف است. یعنی در «اجارهنشینها» و «هامون» شما شاهد اشتراکات فلسفی هستید. مهرجویی دانشآموخته فلسفه است و اوج این نگاه در «هامون» است. در سینمای مهرجویی ما با کارگردان مولف و اندیشهورزی مواجهیم که در هر ژانری که فیلم ساخته است، پشتوانه اندیشه در آن وجود داشته است.
ذوالفقاری در ادامه با اشاره به تعاریفی که میتوان از «سینمای اندیشه» داشت، گفت: داریوش مهرجویی توانایی بسیاری داشته است در خلق شخصیتهایی که ما تا سالها درباره آنها صحبت کنیم تا بدانیم انگیزهشان چه بوده است. واقعا مشکل هامون چه بود؟ این شکل از اندیشمند بودن فیلم، بسیار ارزشمند است. از این منظر در فیلمسازان نسل بعد، فیلمسازی مانند اصغر فرهادی، اگرچه از نظر زمانی جلوتر است اما به اندازه مهرجویی مدرن نیست. فرهادی یک ویژگی برای کاراکترش ارائه میکند تا در جایی از فیلم استفاده کند، مهرجویی اما کار سختتری میکند، ما در مرحله کشف شخصیتها و انگیزهشان باقی میمانیم و به همین دلیل تا امروز میتوانیم درباره سینمایی مهرجویی حرف بزنیم.
خوشخو هم گفت: اتفاقا مهرجویی خیلی هم سخت درباره فیلمهایش صحبت میکند. ترجیح میدهد حرفهایی که فیلم میخواهد بزند را دیگران بگویند. خیلی درباره فیلمهایش بسته صحبت میکند.
این منتقد در ادامه با اشاره به بهترین فیلمهای کارنامه مهرجویی گفت: نکته مهم این است که «هامون» 31 سال پیش ساخته شده است اما همین امروز آن را اکران کنید، انگار همین پریروز ساخته شده است. آنقدر ریتم خوبی دارد، آنقدر فیلم نویی و آنقدر حرفهایش هنوز هم جواب میدهد که میتوان آن را دید. این مهمترین امتیاز فیلمهای مهرجویی است. فیلمهایی که هنوز جوابگو هستند، هنوز قابل تحلیلاند و مهمتر از همه اینکه هنوز سرگرمکننده هستند.
ذوالفقاری هم گفت: داریوش مهرجویی بعد از توقیف «دایره مینا» قریب به 9 سال فیلمی نمیسازد. بعد از این دوره وقتی بازمیگردد، «اجارهنشینها» را میسازد. اگر او بود و در آن مقطع هم فیلم میساخت شاید چندین فیلم خوب دیگر در سینمای ایران داشتیم.
خوشخو و ذوالفقاری در ادامه نکاتی را درباره فیلم «لیلا» بهعنوان بهترین فیلم داریوش مهرجویی مطرح کردند.
آرش خوشخو در پایانبندی بحث خود گفت: داریوش مهرجویی پس از «مهمان مامان» سیر نزولی آثار خود را آغاز کرد و فیلمهایش برای کسانی که دوستدار سینمای او بودند هم دیگر قانعکننده نبوده است. این ضعف بزرگ سینمای متأخر داریوش مهرجویی است. دلمان میخواهد مهرجویی باردیگر کارهای خوب خود را بسازد. منتظریم «لامینور» را ببینیم و فیلم خوبی از کار درآمده باشد.
میزخبر؛ آخرین اخبار درباره جشنواره سیونهم فیلم فجر
در ادامه برنامه علیرضا مرادی میزبان مسعود نجفی مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی و جشنواره سیونهم فیلم فجر بود تا درباره جزییات این رویداد به گفتگو بپردازند.
مسعود نجفی در این گفتگو به تشریح مدلهای سهگانه در نظر گرفته شده برای برگزاری جشنواره پیش رو پرداخت و درباره الگوبرداری از جشنواره ونیز برای برگزاری جشنواره فجر در شرایط کرونایی گفت: خیلی از نکاتی که در جشنواره ونیز رعایت شد را ما میتوانیم الگو قرار دهیم. تعداد نمایشها در ونیز که به دلیل کاهش ظرفیت سالنها، تعداد دفعات آن بیشتر شده بود. مثل فیلم مجید مجیدی که 20 اکران در جشنواره ونیز داشت. این میتواند برای ما هم یک الگو باشد.
وی ادامه داد: کلیه موارد و اقلام کاغذی از بلیت گرفته تا برنامه و سایر موارد چاپی بهطور کامل در ونیز حذف شده بود و این هم برای ما قابل الگوبرداری است، کمااینکه در دوسال گذشته فجر مواردی مانند بولتن روزانه حذف شده بود. تستهای روزانه و سختگیریها برای ورود و خروج افراد هم در فجر قابل اجرا است. کیت تشخیص سریع هم قابل استفاده است و حداقل میتوانیم برای سینمای رسانه از آن استفاده کنیم.
نجفی در ادامه تعداد فیلمهای قابل اکران در جشنواره در صورت فراهم شدن شرایط را زیر 20 فیلم تخمین زد.
مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر در ادامه درباره آخرین اخبار مرتبط با آمار فیلمهای متقاضی هم گفت: تا کنون 52 فیلم متقاضی حضور در جشنواره شدهاند که پیشبینی میشود این عدد به 65 فیلم برسد.
معیشت سینماگران در بحران کرونا
امیررضا مافی در بخش بعدی «نقد سینما» با سیدغلامرضا موسوی تهیهکننده سینما درباره وضعیت معیشت سینماگران در بحران کرونا بهگفتگو پرداخت.
موسوی صحبتهای خود را با «خبر خوب» آغاز کرد و گفت: بنا به گفته وزیر ارشاد، بیمه بیکاری برای هنرمندان در هیأت وزیران تصویب شده است. بد نیست بدانید این بیمه در برنامه چهارم پیشبینی شده بود، اما طی 5 سال اجرایی نشد. در برنامه پنجم پیشبینی شد، بازهم اجرایی نشد. بالاخره به واسطه کرونا این اتفاق افتاد. اگر زودتر این مصوبه اجرایی شده بود، ما امروز مصیبتی برای معیشت هنرمندان نداشتیم.
وی افزود: صندوق اعتباری هنر امروز 70 هزار عضو دارد. اکثر این هنرمندان هم به جهت سعهصدر و منشی که دارند، دست تکدی برای کمک دراز نمیکنند. بسیاری با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند. گلایه ما در این زمینه هم به وزیر ارشاد و معاونت سینمایی برنمیگردد. بابت همین بیمه بیکاری هم از وزیر ارشاد ممنونم. اشکالی که در سیستم وجود دارد و برخی دوستان از آن مطلع نیستند این است که هر بودجه ردیف و اسم دارد. جابهجایی این بودجهها دست مدیر نیست. به همین دلیل همکاران من امسال با مصیب عظیمی مواجه شدهاند.
موسوی با اشاره به اعضای خانه سینما گفت: از میان این اعضا در بهترین حالت، یکسوم افراد بینیاز هستند اما دو سوم دیگر نیاز به حمایت دارند و درگیر مشکلات معیشتی هستند. خانه سینما برای این دو سوم که چیزی در حدود سه هزار و پانصد نفر هستند، قاعدتا باید ماهانه 3 تا 4 میلیون تومان بدهد تا بتوانند زندگی ساده و حداقلی داشته باشند. این در حالی است که خانه سینما اساسا درآمدی ندارد. کل پولی که «خانه سینما» از ارشاد برای همه امورش میگیرد 5 یا 6 میلیارد تومان است که به جایی نمیرسد. وزارت ارشاد هم پولی ندارد. در این زمینه سازمان برنامه و بودجه و دولت باید تصمیمگیری کند.
این تهیهکننده سینما افزود: چند وقت پیش خانه سینما اطلاعیهای داد که کارها را باید تعطیل کنید. من از موضع شخصی نیست به این اطلاعیه اعتراض کردم چون همه بچههای از کار بیکار میشوند. همین امروز در هر پروژه 120 تا 130 نفر حقوق میگیرند. اینها باید کاری داشته باشند تا از خانوادهشان خجالت نکشند.
وی افزود: همکارانم در اتحادیه تهیهکنندگان، فرصتی از رئیس سازمان برنامه و بوجه خواسته بودند تا بخشی از این دغدغهها را مطرح کنند. چون میدانستند چه مباحثی میخواهیم طرح کنیم، علاقهای به این دیدار نداشتند. آن هم آدمهایی که همواره سعی دارند با همکاران بنده عکس یادگاری زیاد بگیرند و احتمالا چهار روز دیگر برای انتخابات سراغ ما میآیند!
موسوی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: یکی از کارهای خوبی که آقای دکتر انتظامی انجام دادند این بود که همان اسفندماه سال گذشته کارگروهی تشکیل دادند که در وزارتخانههای دیگر نشنیدم چنین کاری کرده باشند. در این کارگروه هم مدیرعامل خانه سینما حضور دارد، هم مدیرعامل صندوق اعتباری هنر، کارهای بسیار خوبی در این کارگروه صورت گرفت.
وی افزود: اگر سینماها باز شود، طبیعتا تعداد بالای فیلمها به سینمادارها کمک خواهد کرد. باید برنامهریزیای صورت بگیرد که در آن زمان تهیهکنندهها متضرر نشوند. این اتفاق باعث میشود تنها تهیهکنندگان خواب پول داشته باشند.
موسوی درباره برگزاری جشنواره سیونهم فیلم فجر با تأکید بر موافقت خود با برگزاری این رویداد گفت: اگر 40، 50 فیلمی که آماده عرضه در جشنواره امسال هستند، بمانند برای سال آینده، با تراکم 170 تا 180 فیلم برای دوره بعد مواجه میشویم. مضاف بر این جشنواره فجر یک جشنواره ملی که هم برای مردم مهم است و هم برای هنرمندان. چرا باید به هنرمندانی که در این شرایط زحمت کشیدند و فیلم ساختهاند بگوییم جشنوارهای برگزار نمیشود؟ با برگزاری جشنواره در این شرایط موافقم.
آموزش فیلمسازی با بهروز افخمی
بخش پایانی برنامه «نقدسینما» شب گذشته میز آموزش فیلمسازی بهروز افخمی بود که در گفتگو با امیر مافی و در ادامه مباحث مرتبط با فیلمنامهنویسی نکاتی را در این حوزه مطرح کرد.
وی در ادامه نکات خود درباره دو فیلم «پدرخوانده» و «پالپ فیکشن» بر اهمیت «تجربه کردن امری که پیشتر از آن بیاطلاع بودهایم» در هر دو فیلمنامه تأکید کرد.
افخمی ادامه داد: جملهای منسوب به حضرت علی(ع) است که گویا از ضربالمثلهای عربی بوده است که «تجربه از علم بالاتر است». داستانپردازی در هر شکلش چه مکتوب و چه در قالب فیلم، همین کار را میکند؛ ما را وادار به تجربه میکند. کمااینکه هیچکاک میگوید قضیه مانند شهربازی است. شما پول میدهید و سوار ابزارهایی میشود که وضعیت خطر، تصادف و غیره را تجربه کنید، اما به خودتان لطمهای نخورد. یعنی اگر بدانید به شما صدمه نمیخورد، دوست دارید همه اینها را تجربه کنید. وقتی ما فیلم حادثهای میبینیم، داریم وضعیت آدمهایی که درگیر سیل، زلزله و یا جنگ شدهاند را تجربه میکنیم، بدون آنکه به خودمان صدمه بخورد.
وی افزود: فیلمسازی و داستانپردازی این است که مخاطب را به تجربهای دعوت کنید. البته فیلمسازی فانتزی هم داریم که تجربه خیالی به مخاطب میدهد. هیچ مانعی هم نیست که فیلمهایی کاملا فانتزی بسازیم. اما تعداد زیادی از مخاطب را از دست میدهید. فانتزی در داستاننویسی مانند گوشهای در شهر بازی است که موتورسواری روی دیوار میچرخد. عدهای وارد شهر بازی میشوند اما هیچ گاه سراغ آن موتورسوار نمیروند، عدهای اما فقط بلیت میخرند که سراغ آن موتورسوار بروند.
افخمی در ادامه گفت: این یک قاعده عقلی است؛ هرکس از شما بشنود که داستانی دارید که خودتان بهخاطرش تاوان دادهاید و میخواهید آن را برای دیگران تعریف کنید، پای حرفتان مینشیند. اما اگر بهکسی بگوییم میخواهم تو را نصیحت کنم، یا عقایدم را برایت بگویم، قاعدتا نمیتوانید برای چنین چیزهایی از کسی پولی بگیرد. حتی شاید مجبور شوید پولی هم بدهید تا پای حرفتان بنشینند.
صحبت درباره تفاوت فیلم واقعگرا و فانتزی، بخش بعدی این گفتگو را به خود اختصاص داد. افخمی در این بخش تأکید کرد: فیلم «پالپ فیکشن» یک فیلم کاملا واقعگرا اما مملو از فانتزی و تخیل برآمده از مصرف مواد مخدر است. انگار بسیاری از شخصیتها در دنیای خیالی و هپروتی سیر میکنند.
افخمی در ادامه به آنالیز یکی از سکانسهای اصلی فیلم «پالپ فیکشن» پرداخت.
برنامه «نقد سینما» به تهیهکنندگی یوسف بچاری جمعهشبها ساعت 22 از شبکه پنج سیما پخش میشود.