برنا بررسی می‌کند؛

خودکشی کودکانِ کار؛ پایان تلخ برای تلخی‌های بی‌پایان

|
۱۳۹۹/۱۰/۱۷
|
۰۴:۴۸:۳۳
| کد خبر: ۱۱۱۵۸۳۱
خودکشی کودکانِ کار؛ پایان تلخ برای تلخی‌های بی‌پایان
خودکشی کودکان چنان ترسناک و اندوه‌بار است که سخن‌گفتن از آن سخت است اما گویا وقتی چند میلیون کودک به جای مدرسه‌رفتن در خیابان‌ها کار یا زندگی می‌کنند، خودکشی آنها آرام ‌آرام در اذهان عمومی عادی می‌شود.

به گزارش برنا؛ «رضا، معروف‌ترین کودک کار که در برنامه ماه عسل معروف شد، خودکشی کرد.» خبر یا این ادعا بسیار اندوه بار و اسفناک بود و دل میلیون‌ها نفر را به درد آورد و احساسات موجی از کاربران شبکه‌های اجتماعی را برانگیخت هرچند که علت اصلی فوت نیاز به تحقیق و بررسی بیشتری دارد. وقتی او چندسال پیش در برنامه ماه عسل حضور یافت و در پاسخ به سوال احسان علیخانی که پرسیده بود «آرزویت چیست؟» گفت: «از صبح تا شب سر کار بودم وقت نکردم به آرزویم فکر کنم.» تعجب همگان را برانگیخت و تحت تاثیر قرار داد اما حتما رضا اولین کودک کاری نبود که خودکشی کرد و قطعا آخرین هم نیست. اگر جراحت‌های روانی آدم‌ها همچون جراحت‌های جسمی‌شان قابل مشاهده بود، بدون شک روان کودکان کار پُر از ضربه‌ها و زخم‌های عمیق و متعدد بود، شبیه آدمی که از هزار طرف، هزار بار چاقو خورده است. واقعیت این است که در کنار مشکلات اقتصادی، بهداشتی و درمانی، این بچه‌ها با سختی‌ها و دردهایی روبرو هستند که هرگز دیده و شنیده نمی‌شود اما یک دفعه یک جایی آوار می‌شود روی جامعه‌ای که از دردهای این کودکان غافل است.

«فقر» اصلی ترین دلیل خودکشی کودکان کار است و  دلایل دیگر زاییده آن/رفتار پلیسی با این کودکان ابزار رشد خشونت بین آنها شده است/وضعیت از هشدار گذشته، نیاز به اقدام فوری است

هادی شریعتی، حقوقدان و فعال حقوق کودکان در گفتگو با خبرنگار برنا با اشاره به عمده دلایل خودکشی کودکان کار گفت: در ارتباط با اتفاق اخیر و خودکشی غم‌انگیز یک کودک کار بهتر است به پروژه پژوهشی که چند سال قبل انجام شد اشاره‌ای داشته باشم.

او افزود: چند سال پیش براساس نتایج یک پروژه کوتاه مدت که در ارتباط با شکل‌گیری خشونت در کودکان کار تهران انجام شد، گفتگوی مفصلی با یک از رسانه‌ها انجام دادم که متاسفانه در همان زمان نهادهای دولتی و حتی برخی فعالین اجتماعی در برابر آن گفتگو موضع سختی گرفتند و حتی دست به انکار زدند اما واقعیت این است که اصولا وقتی یک آسیب اجتماعی دیر شناسایی شود یا انکار شود به مرور تبدیل به بحران اجتماعی می‌شود، همان طور که در حال حاضر خودکشی کودکان تبدیل به یک اپیدمی شده و شرایط هشدار را نیز رد کرده است.

شریعتی درمورد اصلی‌ترین دلیل خودکشی در میان کودکان کار تصریح کرد: براساس یافته‌های پروژه پژوهشی که اشاره کردم، «خشونت علیه خود» در کودکان کار دلایل پیچیده و متعددی دارد که فقر عمیق یکی از اصلی‌ترین این دلایل است و باقی دلایل به نوعی زاییده فقر و قرار گرفتن در شرایط فرودستی است.

این فعال حقوق کودک در ادامه گفت: ضعف در امکانات، کودکان را در وضعیت بحرانی قرار می‌دهد و آنها را به کودکان کارگری تبدیل می‌کند که برای تامین مایحتاج خود و خانواده به اجبار تحت شدیدترین فشارها قرار می‌گیرند به طور مثال یک کودک کارگر دستفروش در تهران جدای از شرایط سخت کار گرفتار فضای خشن، سرد و پر از خشونت کلان‌شهر هم می‌شود، نگاه‌های ترحم آمیز، پس زدن‌های اجتماعی و از همه مهم‌تر نادیده گرفته شدن و به حاشیه رفتن این کودکان را درگیر افسردگی و خشونت می‌کند و در نهایت این افسردگی و خشونت سیستماتیک خودش را به شکل انتحار و خودکشی نشان می‌دهد.

شریعتی بیان کرد: در این میان‌ سازمان‌های مسئول با بی‌توجهی و اجرای مکرر طرح‌های نابسامان و شکست خورده‌ای همچون طرح سامان‌دهی کودکان کار و همچنین با تزریق فقر عمیق انگار ابزارهای خشونت را در اختیار کودکان کار قرار می‌دهند و اصولا کودکان ترجیح می‌دهند نباشند تا اینکه فراموش شوند البته باید گفت متاسفانه در حوزه سازمان‌های مسئول و مطالبه‌گر مشکلاتی متعددی وجود دارد که همین امر باعث تشدید بحران‌ می‌شود.

این حقوقدان و فعال حقوق کودک با انتقاد از رفتارهای سیاسی در برخورد با موضوعات اجتماعی گفت: در بخش حاکمیت برخورد سیاسی و امنیتی با مسائل اجتماعی و دست به انکار زدن باعث تشدید این بحران شده است مثلا وقتی مشکل نداشتن شناسنامه یا محرومیت از تحصیل تعداد زیادی از کودکان کار انکار می‌شود همان آسیب‌ به مرور تغییر ماهیت می‌دهد و از مشکلات هویتی و آموزشی وارد فاز پیچیده‌تری می‌شود همان طور که این بار مسئله حیات کودکان‌ شده است یا زمانی که به جای طرح‌های جدید و اصولی با کودکان کار به شکل مجرم برخورد می‌شود و با رفتارهای پلیسی صورت مسئله حذف می‌شود، آن وقت ابزار و بستر رشد خشونت در کودکان فراهم می‌شود در واقع وقتی به جای حمایت به کودکان کار خشونت تزریق می‌شود نباید انتظار چیزی غیر از افسردگی و خشونت را هم از آنها داشته باشیم.

او با اشاره به فعالیت NGO ها در حوزه کودکان کار نیز اظهار کرد: در بخش نهادهای مطالبه‌گر ضعف اساسی پرداختن به خدمات اجتماعی آن هم در چند منطقه محدود است و معمولا درگیر شدن بیش از حد در حوزه خدمات دهی باعث غفلت در حوزه مطالبه‌گری می‌شود‌.

شریعتی در ادامه گفت: خشونت‌های اقتصادی و اجتماعی، مسائل فرهنگی_ خانوادگی، ویژگی‌های جغرافیایی مناطق، فضای ناامید کننده در رسانه‌ها به خصوص صدا و سیما و ضعف در حوزه آموزش در بحران خودکشی کودکان که امروز درگیر آن هستیم نقش موثری دارند.

این فعال حقوق کودک در پایان بیان کرد: باید اعلام کرد که وضعیت از مرز هشدار گذشته است و نیاز به اقدام فوری داریم بنابراین پیشنهاد مشخص این است آموزش و پرورش با همراهی وزارت رفاه (به خصوص سازمان بهزیستی)، وزارت بهداشت و با همکاری متخصصین امر برنامه جامع و کاربردی را در حوزه پیشگیری از خودکشی در کودکان تدوین کند همچین اقدام برای تاسیس کلینیک‌های مددکاری و ارائه خدمات رایگان روانشناختی در مناطق محروم و حاشیه‌ای نیز می‌تواند این بحران را تا حدودی کنترل کند.

طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان سال‌هاست که اجرا می‌شود و هر دوره توسط سازمان‌های مردم نهاد نقد و باز به فراموشی سپرده می‌شود و همچنان این کودکان در متروها، چهارراه‌ها، خیابان‌ها، سطل‌های زباله و... مشغول کار کردن و پول درآوردن هستند و فشار مشکلات اقتصادی، روح و روان آنها را هم تحت تاثیر قرار داده و باعث می‌شود حتی به فکر خودکشی بیفتند. سازمان بهزیستی که یکی از نهادهای متولی کودکان کار است امسال سامانه‌ای برای جمع آوری و ساماندهی کودکان کار طراحی کرده تا این کودکان که سر چهارراه‌ها، در سطل‌های زباله و... مشغول کار هستند را شناسایی و به بهزیستی منتقل کند.

همه کودکان کار از طرق عنبیه چشم احراز هویت می‌شوند/ساماندهی کودکان کار فعلا در سطح تهران است

حبیب‌الله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، با اشاره به روند کار سامانه ساماندهی کودکان کار به خبرنگار برنا گفت: در تهران این کار را به دو روش انجام می‌دهیم که یکی از طریق دستگاه‌های احراز هویت است چون برخی از بچه‌ها که کوچک هستند شماره ملی، سال تولد و... خود را بلد نیستند یا کولی‌ها و اتباع بیگانه نام درست و حسابی ثبت شده‌ای ندارند و ما نمی‌توانیم فقط به نام خانوادگی آنها بسنده کنیم بنابراین در بخش آی تی سازمان بهزیستی دستگاه احراز هویت طراحی شده تا بر گوشی همه همکاران اورژانس اجتماعی و موسسات فعال در حوزه کودکان کار نصب شود.

او افزود: طریقه کار این دستگاه به این صورت است که وقتی همکاران ما کودکی را دیدند جدا از نام و نام خانوادگی و سن او با این دستگاه عکس بگیرند تا هویت تک‌تک این بچه‌ها در سامانه ثبت شوند و مورد شناسایی قرار گیرند و اقدامات اولیه مددکاری روی آنها انجام شود در واقع این سامانه کمک می‌کند هیچ کودکی از دید ما پنهان نشود درحالی که هویت هیچ کودکی هم در سامانه گم نشده و حتی نام یک کودک دوبار در سامانه ثبت نشود.

مسعودی فرید تصریح کرد: این سامانه فعلا فقط در تهران فعال است اما تصمیم داریم در استان‌های دیگر به ویژه کلانشهرها گسترش دهیم تا همه کودکان کار سراسر کشور مورد شناسایی قرار بگیرند و بتوانیم به آنها کمک کنیم.

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی درخصوص اقدامات دیگر افزود: البته این اقدام اولیه ماست که برای تشکیل پرونده انجام می‌شود ما از عنبیه بچه‌ها هم عکس می‌گیریم تا اگر بزرگتر شدند و از طریق عکس قابل شناسایی نباشند آنها را شناسایی کنیم درواقع ثبتِ نامِ کودکان کار و اقدام اولیه ما در تشکیل پرونده استفاده از دستگاه احراز هویت و عکس گرفتن از آنها و تعیین لوکیشن محل کار آنهاست و باقی اقدامات عکسبرداری از عنبیه چشم و شروع کار مددکاری است.

مسعودی فرید درباره روندی که کودکان کار پس از شناسایی طی می‌کنند، گفت: اساس کار ما این است که بچه‌ها درکنار خانواده باشند بنابراین پس از شناسایی، اولین کاری که انجام می‌دهیم این است که به شناسایی خانواده آنها می‌پردازیم.

او افزود: اگر خانواده آنها ایرانی یا اتباع مجاز باشند و پس از بررسی‌ها به این نتیجه رسیدیم صلاحیت نگهداری از فرزندشان را دارند، بچه را به آنها پَس می‌دهیم درحالی که اگر متوجه شویم علت کارِ کودک فقر است حتما خانواده را تحت پوشش و کمک‌های مالی به آنها ارائه می‌دهیم تا بچه دیگر مجبور به کار کردن نباشد اما اگر متوجه شویم بچه مورد سوءاستفاده خانواده قرار گرفته و پدر و مادر جهت ایجاد دلسوزی و ترحم در مردم از آن استفاده می‌کنند، حضانت موقت کودک را می‌گیریم و به بهزیستی آورده و تحت پوشش خود قرار خواهیم داد.

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی عنوان کرد: اگر بچه از خانواده اتباعی است که غیرقانونی در ایران زندگی می‌کنند، طبق قراری که با اداره اتباع و وزارت کشور داریم آنها را در مراکز شبانه‌روزی حداکثر 3 هفته نگه می‌داریم تا تکلیف آنها مشخص شود چون اکثر آنها به صورت قاچاق وارد کشور شدند و برخی هم مجوز اقامت 3 ماهه داشتند و دیگر تمدید نکردند و در چهارراه‌ها کار می‌کنند.

مسعودی فرید در مقایسه ایران با سایر کشورها درخصوص کودکان کار گفت: هیچ کشوری اجازه نمی‌دهد کسی غیرقانونی در کشورش زندگی کند چه برسد به اینکه در چهارراه‌هایش کاسبی راه بیندازد درحالی که بسیاری از اتباع افغانستان با هدف کار کردن در چهارراه‌ها وارد کشور می‌شوند و نگاه ما هم بسیار ساده است و کاری به کار آنها نداریم.

با وجود اقدامات بهزیستی در حوزه کودکان کار همچنان این معضل وجود دارد و امکان ندارد وقتی سوار مترو می‌شوید، پشت چراغ قرمز ایستادید، شب‌ها زباله‌هایتان را بیرون می‌گذارید و.. آنها را نبینید تازه اگر کودکانی که در کوره‌های آجرپزی کار می‌کنند را فاکتور بگیریم. این سوال در ذهن همگان وجود دارد که بالاخره چه کسی مسئول و متولی ساماندهی و نجات کودکان کار در کشور است؟ قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان بعد از دو دهه دست به دست شدن بین قوه مجریه و مقننه به تصویب رسید تا با رویکردی اجتماعی تمام اقشار کودکان از جمله «کودکان کار و خیابان» را مورد حمایت قرار دهد. آنطور که از قانون مشخص است این قانون درحوزه کودکان کار وظایفی را برعهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزارت آموزش و پرورش قرار داده است اما سوال اینجاست چرا این قانون اجرا نمی‌شود؟ همینکه دو دهه به طول انجامید تا تصویب شود کافی نیست؟ باید چندین دهه هم بگذرد تا اجرا شود؟

رئیس مجلس هنوز قانون حمایت از اطفال و نوجوانان را برای اجرا ابلاغ نکرده است/ زیبنده جامعه اسلامی نیست نوجوان آن خودکشی کند

کیومرث سرمدی واله، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار برنا در پاسخ به این سوال که چه کسی مسئول و متولی ساماندهی کودکان کار است؟ گفت: لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان سال 1381 با 9 ماده به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید اما به دلیل مشکلاتی که در اجرای آن وجود داشت بین قوه مجریه و مقننه دست به دست شد تا اینکه اخیرا شورای نگهبان با اصرار مجلس بر تصویب این لایحه، آن را تایید کرد و درنهایت تبدیل به قانون شد.

او افزود: این قانون در حوزه حمایت از کودکان کار و ایجاد سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و...  سه وزارتخانه را مکلف کرده است که یکی از آنها وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. این وزارتخانه به عنوان ناظر بر اماکن کار جهت پیشگیری و مقابله با آزار یا بهره کشی اقتصادی از اطفال یا نوجوانان نظارت داشته باشد و همچنین پوشش بیمه‌ای مشاغل برای نوجوانان بین پانزده تا هجده سال شاغل نیز از دیگر وظایفی است که به عهده این وزارت خانه قرار گرفته است.

سرمدی واله تصریح کرد: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم مکلف است تا به تدوین دستورالعمل‌های بهداشت کار و مراقبت پزشکی برای انطباق شرایط کار نوجوانان با استانداردهای لازم بپردازد و نسبت به پذیرش و درمان فوری اطفال و نوجوانان آسیب دیده در تمام مراکز بهداشتی درمانی همراه با ارسال گزارش موارد مشکوک به آزار به مراجع قضایی و بهزیستی اقدام کند.

این نماینده مجلس شورای اسلامی با اشاره به وزارتخانه‌ دیگری که وظیفه رسیدگی به کودکان کار را دارد، گفت: وزارت آموزش و پرورش هم مکلف است تا موارد عدم ثبت نام و موارد مشکوک به ترک تحصیل اطفال و نوجوانان تا پایان دوره متوسطه را به سازمان بهزیستی کشور و یا دفتر حمایت از اطفال و نوجوانان قوه قضائیه حسب مورد جهت انجام اقدامات لازم معرفی کند.

سرمدی واله از ابلاغ نشدن این قانون برای اجرا خبر داد و افزود: این قانون هنوز برای اجرا توسط رئیس مجلس ابلاغ نشده است اما به اعتقاد من درصورتی که اجرا شود و این سه وزارتخانه وظایف خود را اجرا کنند، بخشی از مشکلات کودکان کار حل می‌شود البته درصورتی که دقیق اجرا شود و نظارت قوی و خوبی هم بر آن اعمال شود.

این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در ادامه صحبت‌هایش به احتمال خودکشی رضا کودک کار 18 ساله اشاره کرد و گفت: روز گذشته شنیدم کودک کار 18 ساله‌ای خودکشی کرده است وقتی به سوابق او نگاه کردم دیدم چندسال پیش در برنامه ماه عسل حضور یافته و در پاسخ به این سوال که آرزویت چیست گفت: «وقت نکردم به آرزویم فکر کنم.» این موضوع جای تاسف و ناراحتی دارد و ضروری‌ست که به مسائل روانشناسی، اجتماعی، اقتصادی و... آنها توجه شود تا منجر به این اتفاقات ناگوار نشود چرا که زیبنده جامعه اسلامی نیست که نوجوان آن دست به چنین اقدامی بزند.

دود خودکشی کودکان به چشم جامعه می‌رود

جدا از کودکان کار، این روزها شنیدن خبر خودکشی کودکان بسیار افزایش پیدا کرده است و هر چند روز یکبار یک کودک و نوجوان به هر دلیلی یا خود را به دار می‌آویزد یا از راه‌های دیگر برای همیشه به زندگی خود پایان می‌دهد. بی هیچ تردیدی زمان آن رسیده است که مسئولان کشور به این باور برسند که با عدم نگاه صحیح به جامعه و نیاز‌های آن و به‌ویژه نیاز‌های نسل‌های بعدی تنها بستری را برای از دست رفتن سرمایه‌های اجتماعی کشور فراهم می‌کنند، سرمایه‌ای که یا از کشور مهاجرت می‌کند، یا به دلیل شدت فشار‌های اجتماعی و اقتصادی زندگی به راحتی به زندگی خود را به پایان می‌رساند و یا به دلیل همین فشار‌ها سلامت روان او از بین می‌رود پس به هر طریقی که شده با همکاری همه دستگاه‌ها و خانواده‌ها باید جلوی فاجعه سونامی خودکشی کودکان گرفته شود تا جامعه نجات پیدا کند.

//انتهای پیام: 7

نظر شما