به گزارش گروه روی خط رسانه برنا، به نقل از شهرآرانیوز، روزهای داغ تابستان سال ۵۳ سپری میشد. امامجماعت مسجد امام حسن مجتبی (ع) تصمیم گرفته بود برنامهای جدید در این ماه پربرکت برگزار کند. سیدعلی خامنهای، سیوپنجساله با آن قد و قامت رشید و چشمان نافذش بنا میکند که هر روز ماه مبارک، بعد از نماز ظهر و عصر، قرآنبهدست پشت تریبون بایستد و یک ساعت سخنرانی کند، با موضوع «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن».
با شروع این جلسات کمکم مردم حضور پیدا میکنند. هر روز تعداد جمعیت شرکتکننده بیشتر میشود. دیگر در گاراژ بسیار بزرگ پشت مسجد هم جایی برای نشستن پیدا نمیشود. چشم که میگردانی، میبینی از همه قشری آنجا نشستهاند؛ طلبه، دانشجو، دانشآموز، کاسب، اهل محل، زن، مرد و بیشتر هم جوان. دانشجویان پزشکی برای آمدن و رفتن اتوبوس گرفتهاند که هر روز آنها را از دانشگاه به نماز برساند و بعد از جلسه برگرداند. ۴۰ سال بعد، این بحثها بهصورتی مکتوب منتشر میشود.
سیدمرتضی ساداتفاطمی، از استادان برجسته تلاوت قرآن در مشهد و قاری قرآن جلسات، سخنرانیهای آقای خامنهای را ضبط کرده است و با دراختیارگذاشتن این فایلها سبب میشود مباحث ارزشمند ایشان پس از گذشت سالهای متمادی با عنوان «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» به زیور طبع آراسته شود. یکی حاضران آن جلسات، دکتر محمدعلی مهدویراد، در آن زمان طلبه جوان حوزه علمیه خراسان است که بهصورت مستمر در این جلسه شرکت میکرد. وی اکنون عضو هیئتعلمی پردیس قم دانشگاه تهران و از اندیشمندان علوم قرآن و تفسیر در کشور است. در این گفتگو به بررسی تاریخی جلسات تفسیری مقام معظم رهبری در مشهد و تأثیر آن بر وضعیت اجتماعی و دینی آن زمان پرداختهایم.
شما از پرورشیافتگان حوزه علمیه خراسان هستید. جریان حوزه خراسان در آن سالها با حضور بزرگان زیادی رشد یافته بود. خواهشمندم درباره وضعیت حوزه در آن سالها توضیح بدهید.
حوزه مشهد در آن روزگاران تا حدودی رونق داشت. حضور آیتا... العظمی میلانی در جایگاه فقیهی بزرگ و مرجعی بلندقدر به حوزه مشهد رونق و گرمای ویژهای میبخشید. ادبیات عرب در حوزه خراسان در آن زمان نیز وضع بسیار مطلوبی داشت. درسهای بسیار شورانگیز و نوشیدنی و سودمند هاشمیخراسانی، از شاگردان تراز اول ادیب خراسانی (ادیب دوم شیخ محمدتقی ادیب راموز بهاور هروی رحمةا... علیه)، که بیشتر کتابهای درسی از صمدیه تا مطول را شامل میشد، بسیار مهم بود.
شاگردان دیگر ادیب نیز حضور داشتند و نیز شاگردان شاگردان وی. البته در روزگار تحصیل من، ادیبنیشابوری، چون در حادثهای زمینخورده و از هر ۲ پا آسیب دیده بود، خانهنشین بود و در منزل، آنهم بسیار محدود افاضه میفرمود و من این بختیاری را داشتم که ۱۵روز به محضر ایشان رسیدم و بخشی از سیوطی را در محضرش تلمذ کردم. آیتا... العظمی میلانی، چون مشعلی بر ستیغ میدرخشید.
حضرت آیتا... فلسفی حوزه درسی سنگینی داشتند. شاگردان آیتا... میلانی نیز حضور داشتند، اما بهلحاظ سنتی، حوزه در اختیار آیتا... حاج شیخاحمد کفاییخراسانی بود که با اشراف و متصدیانی مصادیانی مدارس را اداره میکرد. چهرههای منور و عالمان بزرگی، چون آیاتعظام مروارید، حاجشیخ ابوالحسین شیرازی، حاجشیخجواد تهرانی، حاجشیخ محمدکاظم مهدویدامغانی، علمالهدی و... در حوزه مشهد حضور داشتند که یادکرد همه آنان در این نگاه گذرا امکانپذیر نیست.
باتوجهبه علاقه شما به مباحث تفسیری و علوم قرآنی، در آن سالها درسهای تفسیر قرآن را چه کسانی دایر کرده بودند؟
در حوزه علمیه مشهد جلسات تفسیر آموزندهای برقرار بود. مرحوم آیتا... حاج شیخجواد تهرانی هر روز صبح ساعت۷ در مدرسه میرزاجعفر تفسیر میگفتند، تفسیری سازنده و تربیتی. آقای دکتر محمدرضا نوراللهیان با دقت تمام این تفسیر را تقریر میکرد که اکنون ۲ جلد آن با عنوان مصباحالهادی چاپ شده است. کاش بقیه مجلدات آن نیز چاپ شود. حضرت آیتا... خامنهای در همان مکان و در همان ساعت روزهای پنجشنبه و جمعه سخنرانی میکردند. حضرت آیتا... حاج سیدعزالدین زنجانی شنبهها جلسه داشت. در خانهها و بهگونه دورهای جلسات تفسیر بود و بسیار آموزنده و بهویژه بهلحاظ تأملات واژهشناسانه و فقهاللغة سودمند بود و ارجمند. من در همه این تفسیرها شرکت میکردم. این جلسات در پیوند من با قرآن بسیار مؤثر بود و در آشنایی و انسم با معارف قرآن اثرآفرین بود. علاقه و علقه و انس و اشتغالم به معارف قرآن که اندکاندک به شیفتگی و شیدایی تبدیل شد، مدیون این محافل و حوزه مشهد است بهویژه تفسیر آیتا... خامنهای.
سبب آشنایی شما با درسهای تفسیری مقام معظم رهبری چه کسی بود؟
استاد محمدتقی شریعتی را توجهی ویژه بود به مقاممعظمرهبری که آن روزگاران از ایشان با عناوین «آسیدعلی آقا» و «آقایخامنهای» یاد میکرد. روزی که در محضر ایشان بودم، آن عالم بزرگ از چگونگی کاروبارم و اینکه بهجز دروس رسمی حوزوی و حضور در درسهای حوزه چه میکنم، پرسید. من در جلساتی که منظم در شبهای جمعه تشکیل میشد، شرکت میکردم، بدون اینکه از جهتگیری آن جلسات چیزی بدانم. به استاد عرض کردم در جلساتی چنین شرکت میکنم، فرمود: مصلحت نیست که در آن جلسات شرکت کنید. آنگاه فرمود: شما به جلسات «آقاسیدعلیآقا» میروید؟ گفتم: خیر، ایشان را نمیشناسم. با شگفتی پرسید: آقای خامنهای را نمیشناسید؟ عرض کردم نه. فرمود: عجیب است، چرا نمیشناسید؟
بعد با دست اشاره فرمود که همینجا هستند و در مسجد امامحسنمجتبی (ع). از آن روز به بعد در نماز جماعت، درسها و جلسات آن بزرگوار شرکت کردم یا به تعبیر دقیقتر ملازم شدم. روزهای دوشنبه ساعت ۱۰ به بعد همیشه در منزل نشست داشتند و به تعبیر حوزویان گعده. این نشستها در تابستانها با حضور چهرههای فکری و انقلابی در مشهد مقدس هر روز برگزار میشد. من پای ثابت این جلسات بودم و با بسیاری از چهرههای ارجمند دانشگاهی و حوزوی در این محفل آشنا شدم.
در یکی از جلساتی که خدمت مرحوم محمدتقی شریعتی بودم، مرحوم دکتر شریعتی نیز حضور داشتند. در لابهلای سخن به ایشان گفتم که در جلسات آقای خامنهای شرکت میکنم. مرحوم دکتر شریعتی: آقا سیدعلیآقا؟ گفتم: بله. سپس آقای شریعتی (پسر) در ستایش آیتا... خامنهای سخن گفتند و تأکید کردند قدر ایشان را بدانید، متفکر بزرگی هستند.
مباحث تفسیری رهبر معظم انقلاب در مسجد امامحسنمجتبی (ع) بیشتر درباره چه موضوعاتی بود؟ آیا ساواک بر روی این جلسات حساسیت داشت؟
مسجد امامحسنمجتبی (ع) از پایگاههای ایشان بود. «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» فشرده بحثهای ظهرهای یک ماه رمضان است که ابتدا بهصورت پلیکپی میان شرکتکنندگان توزیع میشد و آنگاه ایشان به شرح و بسط آنچه به اختصار آورده بود، میپرداختند. کاش آن بحثها که گویا نوارهایش موجود است، پیاده و ویرایش و منتشر شود.
بحثهای نهجالبلاغه همین مسجد و سخنرانیهای پرشور مناسبتها در این مسجد بسیار بیدارگر بود. من هنوز آهنگ شکننده و تکاندهنده «لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلة» آن در گوشم است. برای اولینبار در درسهای تفسیری ایشان بود که با محور واحد داشتن سورهها آشنا شدم. آن بزرگوار بسیار تأکید میکردند که هر سورهای هویت و شخصیت مستقلی دارد که اگر مفسر توان دستیابی به آن را داشته باشد، خواهد دید که همه آیات سوره در عین اینکه بهظاهر پراکنده است، پایشان بهگونهای حیرتآور بر گرد آن محور و شخصیت میچرخد.
مقام معظم رهبری در مسیر مبارزه علیه رژیم بسیار دقیق و هوشمند عمل میکرد، تحرکات دشمن را زیر نظر داشت و ضربهها را دقیق مینواخت، با کمترین پیامدهای ناهنجار. سالی شب بیستویکم ماه مبارک رمضان در مسجد امامحسنمجتبی (ع) برای اینکه مؤمنان را مجالی برای حضور باشد، تعمیرگاهی را که به حیاط مسجد متصل بود نیز آماده کردند و آن را با برقکشی موقت روشن کردند. ایشان در آخرین دقایق سخنرانی و در آستانه مراسم روضه و قرآنبهسرگرفتن، که معمول است چراغها را خاموش میکنند، گفتند: معمول است که در چنین هنگامهای برقها را خاموش میکنند و در تاریکی عزاداری و با خدای خود زمزمه میکنند.
در چنین حال شاید حالوهوایی کاذب دست دهد و انسان حالی پیدا کند، اما امشب برقها را خاموش نمیکنیم تا نشان دهیم که قلبهای ما آکنده از عشق به مولاست و سینههای ما از غم شهادت علی (ع) میسوزد و در روشنایی نیز ناله سر میدهیم و با همین وضع با خدای خود زمزمه میکنیم و.... چنان شد و جلسه تمام شد. بعد دانستیم که آن شب نیروهای ساواک با ساماندهی عناصر مزدور آهنگ آن داشتند که با خاموشی فضای جلسه را به هم بریزند و آیتا... خامنهای را دستگیر کنند و گروهی دیگر را. ایشان فرمودند: من این را از تحرکات مشکوک دریافتم و چنان کردم. یکبار هم بهعلتی در ضمن رهنمودی سیاسی و انقلابی به بنده فرمودند: ساواک هرگز مرا با مستند درست دستگیر نکرد، بلکه همیشه با زور و قلدری و بدون دستآویز مقبول مرا دستگیر میکردند.
جلسات مسجد کرامت نیز با اینکه طولانی شد و رژیم فرهنگستیز پهلوی از تداوم آن جلوگیری کرد، همان اندازه برای کسانی که با دقت و تأمل بحثها را پیگیری میکردند، بسیار درسآموز بود. آنان که در چگونگی فضای فکری و مواضع عالمان و دلسوزان تأمل کردهاند، میدانند که از مهمترین دغدغههای متفکران اسلامی و پیشروان بیداری و منادیان بازگشت به قرآن و اسلام اصیل، مبارزه با تحریف بود، بهویژه مفاهیم و آموزههایی که با وارونهتفسیرشدن، زمینههای سکوت، ایستایی و انحطاط جامعه اسلامی و شیعی را به وجود میآوردند و گرایشهای دینی، الهی و اسلامی جامعه را تهدید میکردند.
برای آشنایی با این دغدغهها و اندیشهها و موضعها، میتوان مقدمههای بسیاری از کتابهایی را که عالمان آن روزگاران برای تصحیح اندیشه دینی و مبارزه با تحریف به خامه آوردهاند، نگاه کرد. از جمله مقدمه بسیار درکپذیر و خواندنی استاد شهیدمرتضی مطهری بر کتاب «انسان و سرنوشت» و مقدمه آیتا... خامنهای بر «گفتاری در باب صبر». این نوع نگرش به مفاهیم دینی و قرآنی در ذهن، زبان، فکر و اندیشه من بسیار مؤثر بود، ازاینرو بنده بارها گفتهام دراینگونه نگرش به دین، بدون هیچ مجاملهای عرض میکنم که آنچه دارم بنیادها و بنمایههایش از آن بزرگوار است.