به گزارش برنا مازندران؛ امروزه روابط حاکم بر شهروند و مدیریت شهری از جمله مسائل و موضوعات بسیار مهمی است که مورد توجه جامعه شناسان و کارشناسان فرهنگی حوزه شهری قرار گرفته است و توجه به آن می تواند به تحقق نظام مردم سالار در جامعه نیز کمک کند.
مطالعه مدلهای مدیریت شهری در نقاط مختلف جهان نشان میدهد، هرچه در اداره شهر از ظرفیت اقشار مختلف مردم استفاده شود، شاهد رضایتمندی شهروندان، مدیریت شهری و حاکمیت خواهیم بود.
در کشورهای توسعه یافتهتر، مدیریت مشارکتی بر شهر را بعنوان یک مُدل موفق بکارگیری میکنند و خود را از یک سازمان صرفاً خدماتی، به یک نهاد اجتماعی تبدیل کرده اند، در مقابل مدیریت شهری در جامعه ما بیشتر بعنوان یک سازمان خدماتی معرفی می شود و معتقدم برای عبور از این وضع و رسیدن به شهر آرمانی باید شهروندان را به مشارکت اجتماعی تشویق نمایئم .
مشارکت شهروندان در امور شهری یک امرو ضروری است. ضرورتی که می تواند منجر به توسعه ی پایدار شهری شود . کارشناسان حوزه شهری معتقدند هر چقدر مردم مشارکت بیشتری در امور شهری خود داشته باشند، نتایج بهتری در اداره امور شهر دیده می شود و اقشار محروم جامعه نیز از فوائد این مشارکت بهره خواهند برد. بطور کل مشارکت مردم در اداره امور شهر یک راهکار استراتژیک و هدفمند است که در درازمدت، ما را به اهداف توسعه ای شهر نزدیک تر خواهد کرد .
از سویی تجارب سالهای اخیر در شهرهای بزرگ و کوچک حکایت از آن دارد ؛ بکارگیری استعدادهای شهروندان موجب بروز خلاقیت و ابتکاراتی می شود که هم صرفه جویی در هزینه ها و هم موجب تسریع در روند رسیدن به اهداف شهر و جامعه می شود.
این قطعی است که در مدیریت شهری نیازمند تولید سرمایه های اجتماعی هستیم و گروههای مختلف محلی مانند شورایاری ها، ائمه جماعات و … در ایجاد سرمایه اجتماعی نقش مهم دارند.
سپردن کارهای اجرایی به شهروندان منافع زیادی دارد ازجمله :
-انتقال نیازها و خواسته های حوزه شهری به صورت صحیح به حاکمیت و ترسیم استراتژی دقیق برای توسعه شهر
-استفاده بهینه از امکانات و زیرساخت های شهر که به خدمات پایدارتر منجر خواهد شد.
– مدیریت محله محور و بعبارتی استفاده از سرمایه های اجتماعی موجب افزایش اعتماد شهروندان خواهد شد.
-پویایی حاکمیت با ارجاع مشکلات شهرها به شهروندان ؛ بصورتی که دولت با کمک گیری از آنها برای حل مشکلات، با حفظ حاکمیت اعمال تصدی را به مردم واگذار می کند.
جالب اینکه یکی از مشخصههای ویژه مقطع کنونی کشور ما، عدم رضایت هر دو طرف سیستم های خدماتی یعنی دستگاه های دولتی و مردم است که اولی از امکانات و فقدان بودجه کافی برای ارائه خدمات ناراضی و دومی از گران بودن و کیفیت پائین خدمات گلایهمند هستند.
بیشک استفاده از نیروی مردمی باعث رفع چنین مشکلاتی و ایجاد حس اطمینان و اعتماد متقابل میشود که از ثمرات آن هر دو طرف برخوردار خواهند شد. و باید گفت شهری که از مشارکت مردم در پایه های مدیریتی و اجرایی بهره گیرد، با توجه به فوائد حاصل از این نگاه، می توان شهری نوین و بعبارتی شهر فردا نامید.