میان انواع اخبار تلخ و گس این روزها، یک اتفاق مهم دیگر نیز در همسایگی غرب ایران در حال وقوع است که نمیتوان نادیدهاش گرفت. قرار است از 24 آوریل تا 4 مه 2021 نشستی با عنوان «صلح و آینده سیاسی افغانستان» در استانبول برگزار شود. اهمیت این نشست در ماهیت و تأثیرات ژئوپلتیک آن است که بر آینده خاورمیانه و جایگاه هریک از بازیگران منطقه تأثیر میگذارد.
نشست استانبول اگرچه در ادامه روندی است که از هفت ماه پیش در دوحه آغاز و با هدف ایجاد آشتی ملی میان جناحها و اقوام رقیب ادامه یافت، اما حاوی مختصاتی است که این نشست را دارای اهمیت ویژه می کند. این مختصات عبارتند از: نخست، تغییر مکان نشست از پایتخت قطر(دوحه) به استانبول. به دست گرفتن ابتکار عمل گفتوگوهای جاری میان دولت افغانستان و طالبان از سوی دولت ترکیه و همراهی مستقیم و حمایتگرانه واشنگتن از آنکارا، به مفهوم تثبیت موقعیتی است که ترکیه از سال 1386 تاکنون برای خود در افغانستان دنبال کرده است. این موقعیت در رقابت با جایگاهی است که ایران به ویژه درپی خروج ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق از افغانستان تاکنون در این کشور از آن خود برخوردار بوده است. سیاست آنکارا همواره تلاش برای کمرنگ کردن نقش ایران به عنوان یکی از مهمترین همسایگان افغانستان است. نشستهای سالانه استانبول که از نیمه دهه 90 میلادی (1386) با حضور سران ترکیه، پاکستان و افغانستان برگزار میشد، هدف روشنی را در رویکرد رقابتی آنکارا برای کمرنگ کردن نقش ایران در افغانستان دنبال میکرد. اکنون به نظر میرسد، توافق برای برگزاری نشست آینده استانبول تا حدود زیادی آنکارا را به تحقق این منظور نزدیک میکند. از اینرو دومین مشخصه قابل تأمل نشست استانبول، غیبت ایران بهعنوان یکی از اصلیترین همسایگان افغانستان در آن است.
نشست استانبول قرار است با حضور نمایندگان دولتهای امریکا، ترکیه، قطر، پاکستان و ناطرانی از چین، روسیه، اتحادیه اروپا و نمایندگان دولت افغانستان و گروه طالبان برگزار شود. عدم حضور ایران در استانبول را میتوان بیش از هرچیز به دخالت دولت امریکا در این امر مربوط دانست. به نظر میرسد رایزنیهای «زلمای خلیلزاد» نماینده ویژه دولت امریکا در امور افغانستان برای عدم حضور ایران بیتأثیر نمیتوانسته باشد. واشنگتن نه تنها نمیخواهد ایران را به شکل موازی گفتوگوها در باره احیای برجام، در گفتوگوهای مربوط به افغانستان داخل کند؛ بلکه بیشتر به نظر میرسد در سیاست راهبردی خود میکوشد آینده سیاسی افغانستان، امکانی برای تنگکردن حلقه فشارها به ایران شود.
سوم؛ عدم حضور ایران در نشست استانبول میتواند با هدف القای این منظور همراه باشد که ایران فاقد ظرفیتهای سازنده برای آینده این کشور است. شواهد چنین نشان میدهد که «اشرف غنی» رئیسجمهوری افغانستان نیز در این نظر با نگاه واشنگتن همسو باشد.
چهارم؛ نشست استانبول با نگاه به فوریت چارهاندیشی برای آینده سیاسی افغانستان پس از خروج نظامیان امریکا از این کشور در 11سپتامبر پیش رو برگزار میشود. خروج نظامیان امریکایی از افغانستان درحالیکه دولتی ضعیف تنها بر یک سوم این کشور حاکمیت دارد، موجب ایجاد خلاء قدرت خواهد شد. این وضع دوجنبه دارد؛ نخست، لزوم تشکیل یک دولت گذار. دوم، ضرورت جایگزینی نیروی تأمین کننده امنیت به جای نظامیان امریکایی و سنتکام در محورهای منازعه در جنگ داخلی افغانستان. برخی قرائن حکایت از بخت «رسول سیاف» رهبر دعوت اسلامی و «سید احمد گیلانی» رئیس شورای عالی صلح افغانستان برای تشکیل دولت گذار دارد، اما در این باره هنوز هیچ گزینه معلومی وجود ندارد. اما جنبه مهمتر در این میان، تعیین نیروی جایگزین نظامیان امریکایی و سنتکام در افغانستان است که به مثابه فرصتی موقعیت ساز برای دولت ترکیه محسوب میشود. بیراه نیست اگر تصور شود که دولت ترکیه با حمایت سیاسی ـ لجستیکی امریکا و حمایت مالی دولت قطر، خود را برای استقرار نظامیانش در افغانستان آماده میکند. در صورت تحقق این وضع، ترکیه برای توجیه حضور نظامی در افغانستان، از یک سو خود را نیروی «حافظ صلح مسلمان» مینماید. از سوی دیگر درحالیکه اولویتهای طالبان در وهله نخست، خروج نطامیان امریکایی از افغانستان و در وهله دوم، سقوط دولت کنونی است، کیفیت و ماهیت نیروهای حافظ صلح از جنس نظامیان ترکیهای در درجه سوم اهمیت قرار دارد. مهم تر اینکه طالبان از حیث ایدئولوژیک تعارض چندانی با نگرش اخوانی دولت رجب طیب اردوغان ندارد.
در نگاه دولت کنونی افغانستان نیز استقرار نظامیان ترکیه مشروعیت بیشتری نسبت به نظامیان غربی دارد. در این حال، دولت مرکزی افغانستان ممکن است حضور نظامیان ترک را به دیده وزنهای متعادل کننده میان پاکستان و هند بنگرد. در صورت تحقق چنین راهبردی، آنکارا یک گام دیگر در جهت گسترش ژئوپلیتیک خود برای افزایش وزن سیاسی این کشور در معادلات منطقهای و به تبع آن جهانی برخواهد داشت. این درحالی است که ترکیه اکنون دسترسی قابل توجهی به مناطق شرق مدیترانه، شامات در جنوب، قفقاز و آسیای میانه در شرق دارد. آنکارا نشان داده است که استعداد خوبی در تبدیل ظرفیت های ژئوپلیتیک خود به امتیازهای استراتژیک دارد.
نشست استانبول و اهمیت آن را نباید در میان انبوه اخبار و رویدادهای تلخ و گس این روزها نادیده گرفت.