به گزارش برنا؛ مدیریت تلفیقی آفات یکی از اجزای توسعه پایدار کشاورزی محسوب میشود که بر افزایش برنامههای توانمندسازی ذینفعان کشاورزی، توسعه کاربرد فن آوری اقتصادی و سازگار با محیط زیست و مدیریت تلفیقی محصول متکی است. ترویج مدیریت تلفیقی آفات، نیازمند تشخیص محورهای اصلی اثربخشی اقتصادی- اجتماعی به منظور سیاستگذاری و برنامهریزی عملی است. هرچند در این سیاست گذاریهای ملی آنچه که در کشور از سالهای شروع برنامههای کنترل بیولوژیکی تاکنون مورد توجه جدی قرار نگرفته، شاخصهای اقتصادی برنامهریزی است. اهمیت این موضوع بهدلایل ذیل در تدوین برنامه جامع توسعه کنترل زیستی در کشور اهمیت دارد. زیرا نگاه اثربخش بدون توجه به منافع اقتصادی – اجتماعی غیر ممکن است.
1. کنترل بیولوژیکی BC، ستون اصلی IPM است که امکان بالاترین بازده سرمایهگذاری در استراتژی IPM را فراهم میکند. ارزش اقتصادی این روش به ندرت به صورت دقیق تخمینزده میشود. ارزشگذاری کنترل بیولوژیک، امکان کاربرد آن در حفظ نباتات کشور را افزایش میدهد و ذینفعان کشاورزی مشارکت خود را در تصمیمات مالی و توسعه نوآوریهای مورد نیاز کنترل بیولوژیک افزایش میدهند.
2. بسیاری از مزایایBC، زیست محیطی است که با کاهش مصرف آفت کشها همراه است. تخمین این موارد دشوارتر از مزایای مزرعهای مانند بهبود عملکرد یا کاهش هزینههای کنترل آفات است، زیرا نیاز به ارزیابی اقتصادی غیرمستقیم دارد. با وجود بحثهای مداوم درباره روش ارزیابی اقتصادی منافع کنترل بیولوژیک، هنوز اثرات اقتصادی این روش بر سلامت غذا و محیط زیست به درستی ارزیابی نشده است.
3. در روش کنترل بیولوژیک کلاسیک که بودجه آن از طریق اعتبارات عمومی و ملی تامین میشود و با مزایای اقتصادی و اجتماعی فراوان همراه است، ضرورت توجیه اقتصادی- اجتماعی پروژههای مربوطه برای برخورداری از مشارکت ملی بیشتر است.
4. در کنترل بیولوژیک حفاظتی مساله مدیریت زیستگاه دشمنان طبیعی( عوامل کنترل بیولوژیک ) به صورت محلی و منطقهای برای افزایش کارایی عوامل کنترل بیولوژیک مطرح است. در این روش نیز مسائل اقتصادی تا حد زیادی نادیده گرفته شده است. برای اثبات اینکه مدیریت زیستگاه عوامل کنترل بیولوژیک تا چه حد در کارایی کنترل بیولوژیک موثر است، نیاز به ارزیابی اثرات اقتصادی جانبی مدیریت زیستگاه بر اقتصاد تولید در زیست بوم کشاورزی مربوطه است.
5. آموزش ذینفعان درباره کنترل بیولوژیک حفاظتی نیاز به ارائه یک رویکرد قابل قبول و موثر برای ابلاغ ارزش اقتصادی این روش دارد.
6. مشارکت متخصصان کنترل بیولوژیک و اقتصاددانان کشاورزی برای حل چالشها و موانع ارزیابی کنترل بیولوژیک حفاظتی و ایجاد زمینهها و انگیزههای اقتصادی توصیه این روش کنترل بیولوژیکی ضروری است.
7. پیشرفت در ارزیابی BC و به ویژه کنترل بیولوژیک حفاظتی در کشور ضعیف بوده است. فقط از طریق تعامل میان متخصصان و ذینفعان میتوان هزینهها و مزایای مستقیم و غیرمستقیم کنترل بیولوژیکی را شناسایی و ارزیابی کنیم.
8. در کنترل بیولوژیکی حمایتی موضوع رهاسازی دشمنان طبیعی(عوامل کنترل بیولوژیک ) در مزارع و باغها برای کنترل جمعیت خاصی از آفات طی یک یا چند نسل مطرح است. این روش نیازمند مشارکت فعالیتهای بخش دولتی و خصوصی است. به دلیل وجود این ترکیب فعالیتی، تخمین ارزش اقتصادی آن دشوار است. از منظر تجاری این روش بیش از سایر روشهای کنترل بیولوژیک اشتغالزایی و بستر فعالیت تجاری ایجاد میکند. در بسیاری از موارد همچون سایر نهادههای مصرفی در کنترل آفات، ارزش اقتصادی آن از طریق نسبت سود به هزینه و افزایش عملکرد محصول برای مصرف کنندگان قابل اندازهگیری است. هرچند افزایش مشارکت بخش دولتی نیازمند تعیین منافع اقتصادی- اجتماعی – زیست محیطی است که برای برنامهریزی کلان این روش در سطح ملی یک چالش محسوب میشود.
9. ضرورت دارد که پروتکل جامعی برای ارزیابی نسبت هزینه به سود و رویکردهای اندازهگیری کارایی کنترل بیولوژیک به صورت محصولی – منطقهای ارائه شود. بر این اساس میتوان برنامه استراتژیک محصولی – منطقهای برای توسعه این روش را در کشور ارائه کرد. در میان 3 روش مرسوم کنترل زیستی فقط در کنترل بیولوژیک کلاسیک اقدام به واردات عامل خارجی میشود آن هم برای آفات غیربومی که از مرز قرنطینه گذشته و در کشور مستقر شده باشند. تنها در نوعی از کنترل بیولوژیک کلاسیک به نام New association classical biological control برای آفات بومی از دشمنان طبیعی(عوامل کنترل بیولوژیک ) غیر بومی آن هم طبق شرایطی خاص استفاده میشود.
بنابراین مهمترین مزیت کنترل زیستی عدم وابستگی به واردات نهاده از خارج کشور است.
خوشبختانه دانش بومی و تنوع زیستی کشور ایران اسلامی از این بابت غنی است.
بهرهبرداری از این ثروت و ارزش طبیعی نیاز به برنامهریزی دقیق و عزم ملی سربازان دفاع از امنیت غذایی کشور دارد.
کیفیت دشمنان طبیعی تولید شده در جهان به شکل فزایندهای در حال بهبودی است که این موضوع ناشی از پیشرفت در زمینه فنآوریهای تولید عوامل کنترل بیولوژیک است. هرچند در کشور ما برنامهریزی بیشتری برای توسعه نیاز است که به شکل سریع سیستمهای کنترل کیفیت را بتوان بر اساس آنها بنا نهاد و کیفیت کاربرد عملی کنترل بیولوژیک را از طریق افزایش کیفیت تولید انبوه آنها توسعه داد. تدوین استانداردها و وضع قوانین تکمیلی برای تعیین عملکرد دشمنان طبیعی و نظارت بر کیفیت واحدهای تولیدی فعال اولویت فراوان دارد. شرکتهای دانش بنیان فعال باید با همکاری بخشهای پژوهشی مرتبط رژیمهای غذایی کاراتر و بهتری را ارائه دهند که کیفیت دشمنان طبیعی را تضمین کند. ارزیابی محیطهای مناسب تولید، افزایش سطح اتوماسیون سیستمهای پرورشی و شیوههای مناسب انتقال و رهاسازی نیز از موضوعات مهمی است که در برنامه استراتژیک توسعه کنترل بیولوژیک کشور باید مورد توجه ویژه قرار گیرند.