به گزارش برنا؛ همانطور که ما با مشکلات جدیدی روبهرو میشویم، مشکلات قدیمی را نیز حل میکنیم. برای نمونه، فناوری زمینه اختراع اقتصادی دیجیتال را فراهم کرد و بهدنبال آن انقلاب عظیمی در حوزه صنایع دیجیتال به راه افتاد.
پس مشاغل بهناچار از بین نمیروند و نقشها و مسئولیتها بهدلایل مختلف رشد میکنند. فناوری، تغییرات جمعیتی، شهرنشینی، کمبودها، تغییرات اقلیمی و... از جمله دلایل چنین تغییراتی هستند. در زمان کودکی ما بازیکن حرفهای بازیهای دیجیتال (گیمر) یا ویدئولاگر و یوتیوبر جزو گزینههای شغلی نبودند، اما گزینههای پیشروی کودکان ما کدامها هستند؟
در ادامه با ۱۷ شغلی که احتمالا در ۳۰ سال آینده به واقعیت میپیوندند، بیشتر آشنا میشوید.
بهنظر شما چقدر دیگر زمان میبرد تا فناوری اینترنت اشیا از حوزه فناوریهای پیشرفته و فاز تحقیق و توسعه در دسترس عموم قرار بگیرد؟ ۳ سال دیگر؟ ۱۰ سال آینده؟ احتمالا کمتر. به هر طریق، وقتی این فناوری بهطور کامل عمومی شود، یک نفر باید پاسخگوی برخی سؤالات کلیدی باشد: چه اشیایی متصل شوند؟ آیا یک پیراهن متصل واقعا برای رفع یک نیاز خاص کفایت میکند؟ ما باید بهدنبال جمعآوری کدامدسته از دادهها باشیم؟ چه زیرساختهایی را باید آماده کنیم؟ زیرساختها ایجاد شده است؟ این فناوری چه تأثیر بلندمدتی بر فضای کسبوکار خواهد داشت؟ تجربه کاربری اشیای متصل چگونه است؟ سیستمهای حقوقی چگونه آماده میشوند؟ آیا به مدلهای کسبوکار جدید احتیاج داریم؟
مدیر رایانش لبهای باید برای پاسخگویی به چنین سؤالاتی در هیئتمدیره یک شرکت یا گروه مشورتی آماده باشد.
فرض کنید فروشگاه اینترنتی آمازون یک مرکز خرید واقعی بود. این فروشگاه چقدر وسعت داشت؟ چقدر احتمال داشت ما در آن گم شویم؟ به چه تعداد مشاور فروش برای پاسخگویی به سؤالات مشتریان در زمینه پیداکردن یک محصول و پرسش و پاسخ درباره ویژگیهای آن در روزها و ساعات مختلف نیاز داشتیم؟ کتابهای مدیریت راهبردی و عقل سلیم به ما میگویند بزرگترین مزیت فروشگاههای حقیقی به مجازی کارکنان آنها هستند. با این حساب، وقتی پلتفرمهای فروش آنلاین توسعه مییابند، برندهای دیجیتال مشاوران فروش شخصی یا همان راهنمایان، فروشگاههای دیجیتال اختصاصی را به خدمت میگیرند تا تجربه یک خرید شلوغ و گیجکننده را به خاطرهای خوش بدل کنند.
واقعیت مجازی هنوز تمام ظرفیتهایش را عرضه نکرده است. همچنان واقعیت افزوده پرچمدار این حوزه است و احتمالا این مسیر را ادامه خواهد داد. تجربه واقعیت افزوده افراد با توسعه اقتصاد تجربه و مفهوم گیمیفیکیشن با بهرهگیری از یک خط سیر داستانی خوب میتواند آموزندهتر و کارآمدتر باشد. اینجا محل ورود قصهگویان است. این شغل به نهادها و مؤسسات امکان خلق سناریوهای آموزشی مؤثر (نظامی و غیرنظامی) و فرصتهای بازاریابی جدید میدهد.
واقعیت مجازی بهطور کامل عرضه نشده، اما هنوز نابود نشده است. همانطور که در بالا اشاره شد، بعد از اینکه خط داستانی خود را خلق کردیم، به ساخت دنیای آن نیاز داریم؛ چیزی شبیه به فیلم Inception. مهارتهای مورد نیاز این شغل مشابه طراحان بازیهای ویدئویی است که نحوه عرضه و محصول نهایی بسیار متفاوتی دارد. شاید آموزشهای مختلفی برای دستیابی به این شغل نیاز باشد، اما آموزشهای روانشناسی نقش پررنگتری دارد.
رایانش لبهای، فروشگاههای دیجیتال، واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و... همگی فرصتهای جدیدی را برای فعالان حوزه تبلیغات ایجاد میکنند. شاید در ابتدا پس از صرف یک صبحانه مجازی در محیط واقعیت افزوده از تماشای تبلیغ یک تور مسافرتی لذت ببریم، اما سرانجام به کمک برای جلوگیری از پخش تبلیغات احتیاح داریم. چنین متخصصی باید آنقدر حرفهای باشد تا بتواند تبلیغات را نیز در نقاطی که در درون خود واقعیت مجازی جای داده و با عینکهای واقعیت افزوده قابل مشاهده است، بلاک کند. مثلا «منع تبلیغات در یخچال شما!» را تصور کنید.
شرکتها و کسبوکارهای مختلف بهتدریج بزرگ و بزرگتر میشوند و نسبت به دولتها نیز موضع میگیرند. چنین روندی میتواند به نزدیکی بیشتر میان شرکتها و مشتریان آنها منجر شود. همین حالا هم از برندهای پوشاک گرفته تا شبکههای اجتماعی ما را بهتر از خودمان میشناسند. در چنین دنیای تحت سلطه شرکتها، مأمور اخلاق شغلی شبیه کارشناس مسئولیت اجتماعی شرکتها و نهادهاست که در دنیای آینده بسیار جدی گرفته میشود.
در عصر فیکنیوزها، اعتماد به یکی از بزرگترین دغدغههای شرکتها تبدیل میشود. در چنین شرایطی استخدام نیرویی که به مشتریان درباره اطلاعات خصوصی، ذخایر، رازها و تراکنشهای آنها اطمینان بدهد، چندان دور از ذهن نیست. شاید چیزی شبیه به کارشناس روابط عمومی، اما بسیار جدیتر.
شرکتها باید بهدلیل بهرهبرداری از اطلاعات شخصی من و شما و توسعه الگوریتمهای شخصیسازی تجارتشان هزینه پرداخت کنند. وکیل دادههای شخصی میتواند شخص یا شرکتی باشد که نمایندگی اطلاعات شخصی افراد را برعهده دارد و آنها را در پایگاههای داده متناسب سرمایهگذاری میکند تا به مشتریانش سود بیشتری بدهد. وکلای دادههای شخصی باید اطمینان بدهند که هیچ شخص ثالثی از اطلاعات مشتریان آنها بدون کسب رضایت آنها استفاده نمیکند.
با توسعه فناوریها، توصیههای موکدی وجود دارند که باید بتوان به لایههای زیرین الگوریتمهای پیچیده به زبانی ساده دسترسی داشت. چنین مسئلهای بهویژه با افزایش نفوذ الگوهای هوش مصنوعی به ابعاد مختلف زندگی روزمره و حتی امور دادرسی بسیار حائز اهمیت است. شاید مثال وقوع یک سانحه رانندگی در نزدیکی یک مدرسه ابتدایی نمونه خوبی از کارایی چنین شغلی در آینده باشد. چرا خودرو وارد جمعیت کودکان شد؟ چرا بزرگسالان حاضر در صحنه آسیبی ندیدند؟ آیا ایراد از سیستم ترمز بود یا موتور؟ آیا ایراد از کل خط تولید بود یا مهندسی طراحی ایراد داشت؟ یافتن پاسخ این سؤالات و نظایر آنها در حوادث گوناگون در آینده میتواند برعهده پژوهشگر دادههای فارغالتحصیل رشتههای حقوق و ریاضیات باشد.
درحالیکه پژوهشگر دادهها سرگرم پاسخگویی به سؤالات مطرحشده است، کارآگاه دادهها بهدنبال پاسخ سؤالاتی است که حتی پرسیده نشدند. او به جستوجو در دادههای تولیدشده فناوریهای جدید مانند اینترنت اشیا میپردازد. برای مثال آیا میان کمبود یا کاهش مصرف لبنیات و افزایش جرم و جنایت ارتباطی وجود دارد؟ آیا افزایش پهپادها به کاهش نرخ زادوولد پرندگان منجر شده است؟
اکنون سامانههایی مانند مرکز تماس مشتریان در شرکتهای خصوصی و نهادهای دولتی فعالاند، اما با افزایش کلان دادهها بهتدریج وقت آن میرسد که شرکتهای پیشرفته رویکرد منفعلانه به مسائل و مشکلات احتمالی مخاطبان را کنار بگذارند. شرکتها با رویکرد فعالانه میتوانند براساس پروفایل مشتریان عادات خرید آنها و میزان رضایت عمومی از خدمات و محصولات را درک و برای رفع آسانتر و بهینهتر مشکلات احتمالی اقدام کنند.
براساس برآوردها، اتوماسیون و خودکارسازی روندها در آینده روی مشاغل زیادی تأثیرگذار خواهند بود. اما پیش از تحویل کامل امور به الگوریتمهای رباتیک سؤالات زیادی بدون جواب باقی ماندهاند. ما با چه کسی و به چه نحوی همکاری میکنیم؟ ما چه کسی را خودکار میکنیم؟ چه زمانی این کار را انجام میدهیم؟ آیا جایگزینی کامل رخ میدهد یا بهبود؟ با فراگیرترشدن سامانههای خودکار، اقتصاددانان و جامعهشناسان باید برای یافتن پاسخهای متناسب با این پرسشها به تربیت تحلیلگران تعاملات انسان و ماشین بپردازند.
همه ما بهخوبی میدانیم که برای ارتباط بهتر باید درباره فناوری اطلاعات و فرایندهای اجرایی آن اطلاعاتی کسب کنیم؛ بنابراین همانطور که تسلط به بیش از یک زبان توانایی خوبی تلقی میشود، ترکیب نیازهای کسبوکار با ظرفیتهای حوزه فناوری نیز استعداد خاصی میطلبد. تسهیلگران فناوری اطلاعات در آینده به کمک مدیران پروژهها میآیند تا به آنها در بازکردن گرههای اجرایی پروژهها با ظرفیتهای فناوری کمک کنند.
طراحان شهری دوباره محبوب میشوند! در شهرهای پر از خودروهای هوشمند و پهپادها و دفترهای بهینهسازیشده دنیای پساکرونا، به کمک آنها بسیار نیاز است. برای نمونه اگر خودروها میتوانند خودشان را در جایی بیرون از شهرها پارک کنند، آیا بازهم به اینهمه جای پارک نیاز داریم؟ با دراختیارداشتن دادههای همه تلفنهای همراه شهر، آیا میتوان تعداد کمتر یا بیشتری نیروی آتشنشان به یک منطقه اعزام کرد؟ احتمالات قابل بررسی دراینزمینه بینهایتاند، اما باید آنها را با دقت بررسی کرد. طراحی امروز شهرهای ما بر جهان ۵۰ سال آینده تأثیرگذار خواهد بود.
با رشد و توسعه، شهرها و هوشمندی آنها افزایش مییابد و ما مجبوریم بخشهایی از ارتباطمان با گذشته را قطع کنیم. این امر وظیفه حافظان است که با تهیه نسخهای دیجیتالی، از تصاویر و نقشههای راهها و سازهها حفاظت کنند تا گذشته ما برای همیشه در دسترس آیندگان قرار بگیرد. البته این شغل اکنون نیز بههمت موزهها دنبال میشود، اما بدون تردید نگهداری کامل یک بنا در یک موزه غیرممکن است.
خودروهای اتوماتیک و متصل در آینده پدیده رایجی خواهند بود. پس آیا ما برای هر مسئله کوچکی به حضور در تعمیرگاه نیاز خواهیم داشت؟ اگر مسائل حقوقی و زیرساختی دوقلوهای دیجیتال ادامه یابد، ما بهزودی شاهد خواهیم بود بسیاری از مشاغل نیازمند ارتباط حضوری مشتریان، به خدمات از راه دور تبدیل خواهد شد.
استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر بهتدریج درحال گسترش است و بسیاری از خانهها و محلات شروع میکنند به تولید انرژی مورد نیازشان. برای مثال ممکن است اعضای یک خانه یا محله برای تعطیلات از آن خارج شوند و در نتیجه بتوان انرژی تولیدی را به خانه یا محله دیگری فروخت که در آن زمان میزبان جشن یا مراسم خاصی است. در چنین شرایطی تحلیلگران ریزشبکهها میتوانند برای تخصیص انرژی کافی با بهینهترین الگوریتمهای کوچکمقیاس به کار گرفته شوند.
منبع: Honeypot.io، پلتفرم کاریابی دولوپرهای اروپا