به گزارش برنا؛ عصر روز گذشته. دقایقی پس از آغاز دربی تهران. گوشها تیز میشود:
«متاسفانه حجم تبلیغات آنقدر زیاد است که چشم بینندگان تلویزیونی آزار میبیند و باعث گیج شدن آنها میشود. ایکاش در این زمینه تمهیداتی را شاهد باشیم!»
اشتباه نکنید! این جملات که در نگاه اول یک انتقاد منطقی به نظر میرسد از سوی یک مسئول رسمی بیان نشده. بر زبان آورنده این انتقاد کسی نیست جز دستفروش تبلیغات در رسانه ملی. کسی که احتمالا بیشتر از سلام در زندگی، حرفهایش با «ستاره مربع» آغاز شده و همان سلامها را هم با اسپانسرینگ کسی بر زبان آورده.
در روزی که باشگاههای فوتبال توانستند تبلیغات محیطی که حقشان بود را بدست آورند حالا باید پاسخگوی کسی باشند که اگر در هر جملهاش یک اسپانسر نباشد، آن جمله به فعل نخواهد رسید و چه عجیب که در همان دربی مذکور ابتدا دقایقی متمادی تبلیغ پخش میشود و در حین بازی زیرنویسها کادر قابل مشاهده را کوچک میکنند. آقای احمدی، این زیرنویسها را با گوش میبینند؟ آنها برای چشم آزار دهنده نیستند؟ حتما باید مسابقه پیشبینی که تا یک هفته بعد از بازی (یا نمیدانید پیشبینی چیست یا نمیدانید فوتبال چند دقیقه است) برقرار است، در کار باشد تا به جای چشمها، مغز و اعصاب از تکرار هزار باره تبلیغاتش خط خطی شوند؟ باید تبلیغ اپلیکیشنهایی که حتی نام آن بیان نمیشود و آن را «فوتبالی» مینامید در کار باشد تا شما سهمی ببرید و به درآمد دیگران کاری نداشته باشید؟
حال برگردیم به انتقاد اولیه. آیا تبلیغات در بازی روز گذشته زیاد از حد نبود؟ اگر به تصاویر پانورامای منتشر شده از بازی دقت کنیم، ورزشگاه آزادی را یک دفتر نقاشی میبینیم که در هر طرفش صنفی یادگاری نوشته اما سوال اصلی اینجا است که آیا در دربیهای پیشین این تبلیغات نبود؟ چهره اصلی 3 دربی اخیر به نظر شما شرکت تولید لوله بوده یا تولید کننده درب و پنجره؟ پس این یک بام و دو هوا برای حالا که باشگاهها در حال درآمدزایی هستند تا دستشان در جیبشان باشد چیست؟
ایکاش رطب خوردهای که از هر ثانیه فوتبال طلا دشت میکند منع رطب نکند و بگذارد همانهایی که دنبال حقشان هستند نه چیز دیگری، به آن برسند. شاید فوتبال هم به آن درآمدش رسید و بالاخره پس از مدتی انسانهای درست به جایگاهشان در تلویزیون برگشتند. شاید اعصاب ما بینندگان هم کمتر خطخطی شد!
انتهای پیام// 3