معرفی کتاب؛

«تونل» رمانی آمیخته با جنون و مرگ

|
۱۴۰۱/۰۲/۱۳
|
۰۸:۵۶:۰۱
| کد خبر: ۱۳۲۳۹۳۹
«تونل» رمانی آمیخته با جنون و مرگ
کتاب تونل اثر ارنستو ساباتو، رمان‌نویس بزرگ آرژانتینی است. ساباتو از جمله مهم‌ترین و بـرجسته‌ترین رمان‌نویسان آمریکای لاتین و اد‌بیات اسپانیایی‌زبان است. ساباتو درسال ۲۰۰۷ کاندید جایزه‌ی نوبل بود. چاپ اول کتاب تونل د‌ر سال ۱۹۴۸ با اقبال فراوان منتقد‌ان اد‌بی و تود‌ه‌ی کتابخوان مواجه شد.

به گزارش خبرگزاری برنا، هنگامی که نخستین رمان به یاد ماندنی ارنستو ساباتو منتشر شد، بی درنگ کتابی پرفروش در سطح بین المللی گشت، به بیست و هشت زبان ترجمه شد و ستایش نویسندگان بزرگی چون توماس مان، آلبرکامو، و گراهام گرین را به خود جلب کرد. نشریه لوسوار به آن به منزله «شعر زیبایی از جنون و مرگ» خوشامد گفت، و لوماگازین لی ترر اظهار کرد که «از بوئنوس آیرس نویسندگان بزرگی برخاسته اند: بورخس، کورتاثار، و ساباتوی پیامبر.» به دلیلی نامعلوم، این رمان، که نخستین اثر از بزرگترین رمانهای سه گانه آمریکای لاتین است، پیش از این در انگلیس انتشار نیافته است.

آلبر کامو در یادداشتی بر این کتاب نوشت: «تلخی و تندی، شور و حرارت آن را می ستایم.» توماس مان نیز رومان «تونل» را مورد تحسین قرار داد و نوشت: «گیرا و جذاب!». الکساندر دوما نیز در یادداشتی اینگونه به تحسین این کتاب پرداخت: «به خاطر تحلیل روانشناختی اش عمیقا آن را ستایش می کنم.» گراهام گرین «نمادگرایی ای که بر ژرف ترین و عام ترین زوایای روح انگشت می گذارد.».

کتاب «تونل»، روایتگر داستان هنرمندی به نام خوآن پابلو کاستل است که به خاطر قتل ماریا ایریبارنه بدنام شده، اکنون در زندان، مشغول نوشتن شرحی با جزئیات از رابطه اش با قربانی است. کاستل که از همان لحظه ی اول، مسحور ماریا شده بود، تا ماه ها فقط به او می اندیشید و درباره ی این رویاپردازی می کرد که چگونه ممکن است ماریا را دوباره ملاقات کند. وقتی کاستل یک روز به شکلی اتفاقی دوباره با ماریا رو به رو شد، رابطه ای میان آن ها شکل گرفت که به تدریج، او را متقاعد کرد که پای عشقی دوطرفه در میان است. اما افکار پارانویید و متوهمانه ی کاستل، او را به سوی نابود کردن تنها چیزی کشاند که واقعا برایش اهمیت داشت...

بخش‌هایی از کتاب:

من از خودم می پرسم چرا حقیقت باید ساده باشد. تجربه من کاملا خلاف این را به من یاد داده است، حقیقت تقریبا هیچ وقت ساده نیست، و اگر چیزی بیش از حد واضح و آشکار به نظر می رسد، اگر عملی به ظاهر از منطق ساده ای پیروی می کند، معمولا انگیزه های پیچیده ای پشت سر آن هست.

معمولا احساس تنها بودن در جهان با حس نخوت آمیز تکبر و برتری جویی همراه است. من انسانیت را یکسره تحقیر می کنم، افراد دور و برم به نظرم پست، زبون، کودن، آزمند، خشن، تنگ نظر می رسند. از تنهایی نمی ترسم! آن را خدای گونه می بینم.

انتهای پیام //

نظر شما