اختصاصی برنا

سکوت سرمربی سابق تیراندازی جانبازان و معلولین پس از یک سال شکست؛ بعید می‌دانم به تیم‌ ملی برگردم

|
۱۴۰۱/۰۳/۱۵
|
۰۴:۳۳:۲۴
| کد خبر: ۱۳۳۶۰۷۹
سکوت سرمربی سابق تیراندازی جانبازان و معلولین پس از یک سال شکست؛ بعید می‌دانم به تیم‌ ملی برگردم
حسین امیری، سرمربی سابق تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین درباره موارد مختلف و اتفاقات گذشته این رشته ورزشی توضیحات مهمی را بیان کرد.

 به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری برنا؛ تیم ملی پاراتیراندازی کشورمان در پارالمپیک توکیو تنها با یک طلای ساره جوانمردی به کار خود پایان داد. در کنار ساره جوانمردی رقیه شجاعی و سمیرا ارم هم حضور داشتند که نتایج چندان جالبی را کسب نکردند.

لازم به ذکر است که ایران در رشته پاراتیراندازی 2 سهمیه در بخش آقایان هم کسب کرده بود که با دخالت فدراسیون جانبازان و معلولین این 2 ورزشکار خط خوردند تا سرمربی تیم ملی هم زبان به اعتراض بگشاید اما این اعتراضات تا قبل از اعزام تیم ملی به مسابقات پارالمپیک اثر بخش نبود و تیم ملی پاراتیراندازی کشورمان تنها با 3 نمابنده راهی توکیو شد.

حال پس از گذشت حدود یکسال از پارالمپیک توکیو، حسین امیری، سرمربی سابق تیم ملی پاراتیراندازی کشورمان با خبرنگار برنا به گفت و گو نشسته است که در ادامه می خوانید:

بعد از مسابقات پارالمپیک تصمیم گرفتید با فدراسیون همکاری نکنید، چرا این تصمیم را گرفتید شاید همه بگویند قرارداد شما تمام شد و کنار رفتید، اما رفتارها و صحبت‌ها این چنین نبود و چرا تا به امروز هم حرفی در این خصوص نزده‌اید؟

من تا به امروز سکوت کردم و نخواستم حاشیه ای را برای تیم ملی و بازیکنان ایجاد کنم چرا که آرامش برای همه ورزشکاران مهم است مخصوصا رشته تیراندازی که رشته بسیار حساسی است و ورزشکار باید تمرکز لازم را برای انجام کار خود و تمرین خود داشته باشد. از آن جایی که در جامعه ما دروغ زیاد گفته می شود نتوانستم حریف دروغ گویی دیگران شوم اما می توانستم جلوی دهن خودم را بگیرم تا سر فرصت درباره خیلی از مسائل حرف بزنم. بعد از اتمام قراردادم دیگر مایل به همکاری با تیم ملی نیستم، من به خاطر زحمت تیراندازها همه چیز را به جان خریدم تا زحمات آن ها به هدر نرود و راهی مسابقات پارالمپیک توکیو شوند. اگر مسابقات پارالمپیک نبود من 2 ماه قبل از این مسابقات از سمت خودم کناره گیری می کردم. در مدتی که مجبور بودم همه چیز را تحمل کنم قرص های اعصاب می خوردم کدام مربی در آستانه مسابقات حساسی مانند پارالمپیک از تحت فشار قرار گرفتن قرص اعصاب و فشار خون مصرف می کند؟

ما در مسابقات پارالمپیک می توانستیم بهتر از آن چیزی که بودیم ظاهر شویم، 2 نفر از تیراندازان خوب که در بخش مردان حضور داشتند را خط زدند و نگذاشتند آن برنامه و هدفی را که دنبال می کنم را پیش ببرم. سمیرا ارم که همه می دانستند ضعیف است را به صورت حمایتی در لیست قرار دادند و نتیجه این ورزشکار هم در مسابقات بسیار روشن بود. جایگزینی که برای سمیرا ارم من در نظر داشتم آماده بود و کمترین نتیجه این تیرانداز حضور در فینال مسابقات 10 متر بود. به کاری که می کنم ایمان دارم و مطمئن بودم که نفر جایگزین ارم بدون شک در فینال مسابقات می توانست حضور داشته باشد و چه بسا نتیجه بسیار خوبی را هم می توانست برای تیم ملی به ارمغان بیاورد اما به هر شکلی که بود نگذاشتند من کار و برنامه خودم را برای مسابقات پیاده کنم.

IMG_20220604_143916_469

دخالت‌های فدراسیون در کارهای تیم ملی باعث شد شما حدود 2 سال و نیم پیش استعفا دهید، از همان زمان از دخالت‌ها فدراسیون دل خوشی نداشتید؟

این بار اول نیست که چنین اتفاقی می افتد، 2 سال و نیم پیش هم همین کار را کردند که من استعفا دادم. در آن زمان همه احساس کردند که با افراد خاصی هستم و در باند کسی قرار گرفته ام اما این چنین نبوده و من هیچ وقت در باند کسی نبوده ام. وقتی نمی‌گذارند من برنامه ها آموزشی و اردویی خودم را انجام دهم چطور می توانم به کارم در این شرایط کنار بیایم؟ در کارهای فنی و کارهای آموزشی من دخالت نکنند پول هم نمی خواهم برای رشد تیراندازها هم که شده مجانی کار می‌کنم هیچ اشکالی ندارد اما وقتی نگذارند کارم را در تیم ملی انجام دهم ماهانه 10 هزار دلار هم بدهند هیچ ارزشی ندارد چرا که وقتی نتوانم خروجی مثبتی داشته باشم کار کردن در تیم ملی بیهوده است. زمانی که خودشان تحلیل می کنند و برای کارها تصمیم گیرنده بودن من به عنوان سرمربی در این شرایط خوب نیست. فدراسیون می خواهد کسی بر سر تیم ملی باشد که با فدراسیون هماهنگ باشد. در واقع سرمربی نمی‌خواهند بله قربان گو می خواهند. منم تا روزی که قرارداد داشتم به جز چشم گفتن چاره ای نداشتم اما به اجبار چشم گفته ام. قرارداد من 31 شهریورماه به اتمام رسید و از آن به بعد هم هیچ علاقه ای به کار کردن تیم ملی را ندارم.

گاهی صحبت‌هایی درباره تیراندازی و ورزشکارانش می‌شود که تنها تحلیل فردی است، این تحلیل‌ها چگونه صورت می‌گیرد؟

شما اگر از من در خصوص والیبال نشسته بپرسید اطلاعاتی ندارم که در اختیار شما بگذارم ولی درباره تیراندازی 10 روز هم بخواهند حرف می زنم. تیراندازی یک درک خاصی دارد که هر کسی که با تیراندازی آشنا باشد می تواند آن را متوجه شود، زمانی که ساره جوانمردی در دومین مسابقات خود در پارالمپیک که نتوانست نتیجه بگیرد هرکسی با توجه به نداشتن اطلاعات و آشنا نبودن ریز تیراندازی به صورت کلی یک تحلیلی را می‌کند. در صورتی که من سرمربی که ریز اتفاقات و مسائل تیراندازی را می دانم و باید به آن توجه کنیم تا در مسابقات بعدی برای ورزشکار اتفاق نیفتد و بتواند نتیجه خوبی را بگیرد.

در تیراندازی می گویند 3 عامل آمادگی جسمانی، آمادگی تاکتیک و تکنیک و آمادگی روانی در موفقیت و عدم موفقیت نقش دارند در صورتی که یک عامل قوی تر از این موارد هم وجود دارد که در آن مدت با آن روبرو بودم، عامل پشتیبانی و مجری طرح های اجرایی تیم ملی است، مثلا اگر من بخواهم اردو برون مرزی داشته باشیم و یا مدت اردوی تیم ملی را بیشتر کنیم مستقیم نمی توانم آن را اجرا کنم باید به صورت پیشنهاد به فدراسیون ارائه دهم و در صورت موفقت اجرایی شود. عامل اصلی در کار وجود دارد فدراسیون است غیر از آمادگی جسمانی، آمادگی تاکتیک و تکنیک و آمادگی روانی در درجه اول فدراسیون است که تأثیرگذار است.

قبل از اعزام به مسابقات پارالمپیک توکیو در خصوص اعزام بعضی از ورزشکاران با فدراسیون به اختلاف خوردید و حتی اجازه اعزام 2 ملی‌پوش را هم به شما ندادند، چرا؟

من قبل از اعزام به مسابقات پارالمپیک توکیو گفتم ارم آماده مسابقات نیست و جایگزین او را هم اعلام کردم اما مسئولان فدراسیون دلایلی آوردند که من سرمربی قانع نشدم و فقط به اجبار قبول کردم چون فرصتی هم نبود برای انجام کاری که بتوانم انجام داد. شما نگاهی به لیست مسابقات پارالمپیک بیاندازید می بینید ساره جوانمردی در اول جدول بود و آخر جدول را هم سمیرا ارم را بود که نتیجه گرفته بود. در بادی هم ساره جوانمردی رکورد جهان را شکست در مقابل سمیرا ارم در جدول یکی مانده به آخر جدول قرار گرفت. حتی در تهران که بودیم به فدراسیون اعلام کردم که خدیجه رستمی باید جایگزین ارم شود اما دلایلی که به من اعلام می کردند فقط خودشان را قانع می کرد.

در کل کاروان پارالمپیک دو جانباز را داشتیم، آن ها برترین ها خود بودند و بدون شک در مسابقات پارالمپیک توکیو فینالیست می شدند. دو جانباز تیرانداز تیم ملی هر دو 70 درصد جانبازی داشتند و بنیاد شهید هم قبول کرده بود نصف هزینه اعزام این تیرانداز ها را پرداخت کند اما فدراسیون حتی جنباز بودن این 2 ملی پوش را هم در نظر نگرفت. شما نگاه کنید من مربی چقدر باید زحمت بکشم تا یک تیرانداز را به این مرحله برسانم؟ من با ملی پوشان کار کردم زمان گذاشتم تا بتوانم به نقطه ای برسانم که خیالم از عملکرد آن ها راحت باشد. سوای این ملی پوشان بازیکنانی بودند که من آن ها را آماده کرده ام تا در میدان ها مختلف برای کشورمان افتخار آفرینی کنند تیراندازانی که دیده نشده اند. همه چیز را به فدراسیون گفتم وقتی برای حرف هایم ارزشی قائل نشدند دیگر برایم مهم نیست ((صلاح مملکت خویش خسروان دانند)) 2 جانبازی که کسب سهمیه کرده بودند را به راحتی خط زدند. آن ها هم به زمین و زمان شکایت کردند اما نتوانستند کاری از پیش ببرند.

IMG_20220604_143905_539

بعد از پارالمپیک انتقادهای زیادی هم به عملکرد تیم ملی شد، چرا با توجه به اعلام شما به فدراسیون به اعزام سمیرا ارم به پارالمپیک توکیو پا فشاری شد؟

من برای کسب نتیجه به یادماندنی تدارک های زیادی دیده بودم اما کاری کردند که اتفاق برای من و تیم ملی تیراندازی رخ ندهد. من از این که دیگر نمی‌خواهم با تیم ملی همکاری داشته باشم ذوقی ندارم. من فقط برنامه ای را برای تیراندازی داشتم که دوست داشتم عملی شود و به بار بنشیند. تکلیفم با خودم مشخص است چرا که می دانم در تیم ملی چه کارهایی را انجام دادم و چه کارها و برنامه هایی را داشتم تا به قله های موفقیت برسیم. در این چند سال حق کسی را در انتخابی های تیم ملی نخورده ام و خدا شاهد است و همه تیراندازان دیده اند عملکردم را که چگونه انتخاب کردم. 2 تیرانداز جانباز تیم ملی در خط خوردن از مسابقات پارالمپیک توکیو من را مقصر می دانند در صورتی که خدا می داند که هیچ چیز دست من نبود.

من نامه هایی را که برای حضور این بازیکنان به فدراسیون زده ام را دارم و هیچ کس نمی‌تواند که من آن ها را از تیم ملی خط زده ام. من حسین امیری بلد نیستم برای کسی فیلم بازی کنم. قبل از مسابقات پارالمپیک توکیو به فدراسیون اعلام کردم که آمدن سمیرا ارم به مسابقات پارالمپیک به صلاح نیست، حتی با خود ارم هم صحبت کردم گفتم 3 ماه استراحت کن تمرینات را از سر بگیر تا تفکراتت تغییر کند و بعد از آن اردوی تیم ملی برای تو مهیا است و بیا و برای حضور در مسابقات تمرینات خودت را ادامه بده اما پا فشاری به حضور او از جای دیگری آب می خورد. هنوزم که هنوز است من برای حضور در پارالمپیک قانع نشده ام.

پیامد اتفاقات بعد از پارالمپیک برای شما و تیراندازان تیم ملی چگونه بود و آیا در آینده باز هم به تیم ملی بر می‌گردید یا خیر؟

پس از آن اتفاق مهدی زمانی سلاح ملی خود را به فدراسیون تحویل داده و تیراندازی را بوسید و کنار گذاشته است. می دانید یک مربی چقدر زحمت می کشد تا ورزشکاری به نقطه ای برسد که بتواند در فینال رقابت های بین المللی حضور داشته باشد؟ با این شرایط نمی شود کار کرد. خیلی از ورزشکاران خارجی با تماس های ویدئویی از من می خواهند تا اشکال را رفع کنم. بدون اقرار می گویم که در زمینه فعالیت خودم جزو بهترین های دنیای تیراندازی جانبازان و معلولین هستم. در تیم ملی فضایی را ایجاد کرده ام که هر کسی هم به جای من بیاید نمی تواند کار کند چرا که به قدری سطح کار را در تیم ملی بالا نگهداشتم که هیچ کس نمی‌تواند آن را مدیریت کند. تا به امروز هم ناراحت هستم که نتوانستم در کنار ملی پوشان بمانم. تیرانداز کشتی گیر و یا وزنه بردار نیست که بتواند از قدرت بدنی خود استفاده کند و به مدال برسد.

یک تیرانداز باید کاملا از نظر روحی و روانی اماده باشد که تیرش به هدف بخورد و کسب مدال کند. کاری که فدراسیون با من کرد که خورد شدم من هیچ وقت با دل خوش تیم ملی را تا پارالمپیک توکیو همراهی نکردم، برای ملی پوشان تنها یک هنر پیشه خوبی بودم تا بتوانم همه اتفاقات را در درون خودم نگهدارم تا تیراندازها دچار مشکل نشوند. هرچه که بود تیراندازی معلولین برای من تمام شده است و با این شرایط کار نکنم وجدانم راحت تر است و می توانم زندگیم را در آرامش باشد. من در آژانس کار کنم برایم خیلی بهتر است تا اینکه به نحوی کار کنم که وجدانم ناراحت است. با این حال من نمی دانم چه بشود که بار دیگر به تیم ملی برگردم، بعید می دانم با سیستم کنونی که بر فدراسیون حاکم است بتوانم ادامه همکاری بدهم.

خبرنگار: محمدرضا رمضانپور

انتهای پیام//

نظر شما