به گزارش خبرگزاری برنا، لیلا اسدی طی یادداشتی با عنوان "با کاروان حسین همراه شو" نوشت:
موسم حج بود، حسین بن علی(ع) احرام به حج بستند، در روز هشتم ذی الحجه عمرو بن سعید بن العاص با جماعت بسیار به بهانۀ حج به مکه آمدند او از شخص یزید مأمور بود که حسین (ع) را گرفته و به نزد او برای بیعت برند یا او را به قتل برسانند.
از آنجا که امام بر باطن ایشان مطلع بود احرام حج را به عمره تبدیل کردند و سپس با اهل بیت و یاران خود از مکه بسوی عراق خارج شد و در آسمانهای هفت گانه هنگامی که کاروان حسین قصد هجرت کرد شور و غوغایی بر پا شد و جمله افلاکیان به آب دیده به بدرقه حسین در آمدند.
این ماه ذی الحجه سال ۶۱ هجری چه رخدادهایی را در دل خود به آبستن دارد، حسین را چی میشود که با اهل بیت خود راهی کارزاری است که نتیجهاش برای او چون خورشید روشن است.
آخر حسین که سر الله است ید الله است عین الله است چگونه اهل بیتش را با خود همراه این سفر بی بازگشت میکند جز این نبود که حسین تسلیم الله بود و همراه کردن اهل بیتش هم دستور خداوند حکیم بود به قول شاعر ؛
بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب
ور نه این بی حرمتی را کی روا دارد حسین
این کاروان که داد یک تاریخ از آدم تا ظهور مهدی فاطمه را با خود به همراه دارد
در اواخر ذی الحجه نزدیک سرزمینی میشود که نام کربلا را با خود دارد، در این مسیر تعدادی با امام ملاقات میکنند ازجمله فرزدق، شاعر معروف، او به ملاقات حسین ع آمد و امام حسین به او فرمود برای من از اوضاع مردم عراق بگو! او گفت دلهای مردم با شما است و شمشیرهای آنان با بنی امیه، امام به او فرمود مردم بنده دنیایند و دین تنها بر زبانشان جاری است از آن سخن می گویند تا وقتی که معیشتشان بگذرد؛ امّا در وقت سختی دیندار واقعی اندک است!!
و فرزدق پس از واقعه عاشورا به عمق سخن امام رسید، حسین می دانست به استقبال چه واقعهای میرود. او مامور به تکلیفی بود که با معبود خود در الست با اله خود عهد بسته بود میثاقی که هیچ یک از اولاد آدم آن را تاب نیاوردند و نپذیرفتند جز حسین ع ، که با اشتیاق آن را قبول کرد که جمیع ملائک هفت آسمان از آن زمان تا به ابد در حیرت آن به ذکر یا حسین مشغولند.
آسمانیان گواه بودند و هستند که چه کسانی با کاروان حسین تا رسیدن به مقصود همراه شدند و میشوند ! وچه تعدادی هم حسین امام زمان وقتشان را به جهت حب به دنیا رها کردند و میکنند!
روزشمار ماه ذی الحجه سال ۶۱ هجری آرام آرام به پایان میرسید و کاروان حسین بن علی هم لحظه به لحظه غربال می شد ، عده ای از حسین جدا میشدند و عدهای با او همراه. آنان که با امام خود همگام شدند جملگی به این صفات متصف بودند و یا می شدند ! خداجویی ،ولایت مداری، ایثار ، شجاعت و بصیرت
عجیب تر ازآن گاهی هم حسین ع شخصا با پیکی افرادی که حتی با او میانه ای خوبی نداشتند می خواست تا بااو در این کاروان همراه شوند و به چه اندازه این حرکت امام می تواند دلبرانه باشد برای مریدان حسین یا مولاتی انظر الینا.
از جمله آن افراد زهیر بن قین بجلی است ابتدا او حاضر به ملاقات با امام نشد اما همسر ش به او گفت:فرزند پیامبر تو را فرا خوانده و کسی را به دنبالت فرستاده و تو از رفتن خودداری می کنی!زهیر از جای برخاست و به سوی امام رفت.
آری نگاه حسین کار خودش رابا زهیر کرد او شتابان از خیمه امام به درشد درحالی که چهره اش مسرور بود به خیمه خود شد وبه همسر و کسان خود گفت : من جان خود را برای کشته شدن در راه حسین آماده کرده ام، این کاروان لبریز از راز و رمزها و حوادثی بود و هست که بشر از درک آن عاجز است.
عاقبت کاروان حسین در دوم محرم سال ۶۱ هجری به کربلا رسید واصحاب حسین ع در سه مرحله به ایشان ملحق شدند:
۱ عده ای از آنان عاشقانی صادق بودند که لحظه ای از همراهی او دست برنداشتند. از همان شهر مدینه، همراه کاروان امام حرکت کرده بودند به مانند عباس بن علی ستار ه درخشان آسمان ادب و وفاداری.
۲ کسانی که در بین راه (در فاصله مکه تا کربلا) به حسین ع پیوستند، به این جهت که به مقام شناخت امام خود رسیدند و دعوت آن حضرت را پاسخ دادند.
۳ افرادی که در سرزمین کربلا به خدمت امام درآمدند برخی از این گروه، از ابتدا با هدف پیوستن به سپاه امام ،با لشگر عمر سعد همراه شدند و توانستند بعد از ورود به سرزمین کربلا، به سپاه حسینی بپیوندند.
ولی عده ی دیگری از این گروه، اصلا از سربازان لشگر عمر سعد بودند.
در دسته دوم گروه سوم تعدادی بودند که مشمول این دعا شدند
اللهم رزقنا حسن العاقبه
این که تا لحظه آخردر کاروان سید الشهدا افرادی داخل آن می شدند که هیچ امیدی به آنان در هدایت نبود که به گواهی تاریخ حیرت آفرین است.
برای نمونه ابوالحتوف که با برادرش سعید بن حرث مذهب خوارج داشتند ! ! وتا روز عاشورا در لشکر عمر سعد بودند و بر علیه امام می جنگیدند اماهنگامی که اصحاب امام شهید شدند و صدای یاری خواهی حسین بن علی بلند گردید ، شمشیرهای خود را غلاف نموده وبه سوی امام رفتند و پس از پیوستن به حسینبا دشمنان او جنگیدند و سر انجام هر دوبرادر در یک مکان به شهادت رسیدند.
داستان این دو یار امام درآن لحظات آخر آن واقعه عظیم بسیار عبرت انگیز است از این رو تشخیص حق از باطل و بصیرت به آن می تواند آنقدر حائز اهمیت باشد که دو تن از گروه خوارج را به هدایت امام برساند.
در روز واقعه دهم عاشورا اشقیاء و یاغیان تاریخ حسین بن علی را به شهادت رساندند آنان گمان داشتند با کشتن حسین فریاد دین خواهی و ستم ستیزی و داد خواهی خاموش می شود.
اما غافل از آنکه کاروان حسین هنوز هم در راه است با مکتبی بنام امام حسین و ملتی بنام امام حسین ،به عصر ظهورِ وارث غدیر و منتقم کربلا رسیده است.
آنچه نباید شیعیان از آن مغفول بمانند این است که به فرموده امام حسین ع در وقت سختی دیندار واقعی اندک است و از اینرو کاروان سید الشهدا همچنان در حال غربالگری است.
حواسمان باشد آنان که به کاروان حسین داخل نشدند و به ندای یاری امام زمانشان پاسخی نداند مشمول این آیه قرآنند "خسر الدنیا والآخرة ذلک هو الخسران المبین" پس ای مسلمان با سلام به فرمانده ات مهدی عج امام حی ات ولبیک به او با کاروان حسین همراه شو.
انتهای پیام/