شعر سیده فاطمه موسوی برای حضرت رقیه (س)

دل غساله هم از پیکر پر تاولت خون شد

|
۱۴۰۱/۰۵/۰۹
|
۱۶:۱۴:۴۱
| کد خبر: ۱۳۵۸۳۲۱
دل غساله هم از پیکر پر تاولت خون شد
سیده فاطمه موسوی در شب سوم محرم شعری برای حضرت رقیه (س) سروده است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری برنا، متن کامل شعر سیده فاطمه موسوی برای حضرت رقیه (س) به شرح زیر است:

غروب از کربلا با پای زخمی از سفر گفتی

تو از هفتاد و دو خورشید سرخ در به در گفتی

چرا گفتی که بابایت بیاید دیدنت در شام؟

نمی دانم چه در کنج خرابه با پدر گفتی؟

خودت از پشت و پهلوی سیاهت باخبر بودی

ولی از زخم های بین راهت بیشتر گفتی

 دل غساله هم از پیکر پرتاولت خون شد

برایش روضه ای از خیمه های شعله ور گفتی

تو زهرای سه ساله در غم خیرالنسا بودی

که از داغ پدر با حضرت خیر البشر گفتی

مگر کنج خرابه خیمه ی شام عزایت بود

سر بابا بغل کردی و از خون جگر گفتی

قفس وا شد ولی نای پریدن رفته بود از تو

برای عمه از درد شکسته بال و پر گفتی...

انتهای پیام/

 

نظر شما