به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ گاهی این سوال پیش میآید که آیا سریالهای تاریخی_مذهبی باید اشک در بیار باشد یا پاسخگوی سوالات مخاطبان از اتفاقات و وقایع رخ داده، اما گاهی مخاطب در پیگیری آثار تاریخی به دنبال حس و حالی از فرمت نمایشی آنچه در ذهنش از حوادث وجود دارد میگردد.
اما گاهی در برخی از آثار مذهبی در موقعیت امروز نویسندگان و کارگردانان به دنبال تاثیرات اعتقادی داستانهای مذهبی در آثارشان میگردند.
و گاهی قصههای مذهبی دستمایه شده در سریالهای مذهبی، روایتی غیر مستقیم از وقایعی مانند رخدادهای عاشوراست و داستانهای اصلی و خرده داستانها برداشتی است از آنچه در تاریخ رخ داده.
نویسندگان و محققان حوزه آثار مذهبی و تاریخی در گزارشی با خبرگزاری برنا همراه شدند تا چند و چون تولیدات این ژانر را از زوایای مختلف از جمله میزان تولیدات، مسیر تحقیق و نگارش در این عرصه بررسی کنند.
هومان فاضل: سریال مذهبی به یک ضد قهرمان جدی، یک تحول دراماتیک و یک گرهافکنی احتیاج دارد
هومان فاضل نوسینده سریال «آسمان من» که در کارنامهاش نگارش سریال در کارهای مختلف دیده میشود در گزارش تخصصی برنا با موضوع تولیدات نمایش با محوریت آثار مذهبی_تاریخی به فرمولی متفاوت اشاره میکند و معتقد است: برای ساخت هر داستانی در هر ژانری ابزار خاصی احتیاج داریم. اگر میخواهیم یک قصه مذهبی بگوییم به یک ضد قهرمان خیلی قوی، یک نقطهی تحول و یک گرهافکنی احتیاج داریم و گاهی لازم است داستان ما در بستری عاشقانه روایت شود که همه اینها را وقتی شما از یک قصهی مذهبی بگیرید دیگر چیزی نمیماند. ما قصههایی مذهبی مانند دختر ترسا و شیخ صنعان را داریم که در آن اشارات اخلاقی شده است. وقتی شما نمیتوانید هیچ یک از اینها را بگویید بسنده به نوحه و سینهزنی میکنید. البته اینها هم واجب و بخشی از محرم است اما در کنارش به کارهای دیگری هم نیازمندیم.
هومان فاضل نویسنده سینما و تلویزیون که در آثاری همچون سریال «آسمان من»، «سارق روح» و فیلم سینمایی «فهرست مقدس» فعالیت داشته است در پاسخ به این سوال که چرا در تولیدات کارهای مذهبی به ویژه ماه محرم موفق عمل نکردهایم و مشخصا کنداکتور ما خالی است به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: به نظرم در وهله اول سطح محافظهکاری مدیران به حدی رسیده که کار کردن را برای افرادی مثل من که سالها با تلویزیون کار کردهام غیرممکن کرده است. موضوعات مذهبی موضوعاتی هستند که هم مخاطبان عام هم مخاطبان خاص باید بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. در جامعهی ما محرم آیینی دیرینه است که مردم خود را برای آن آماده میکنند تا معنویتشان قویتر شود. متاسفانه این مسائل تبدیل به خط قرمزهایی شدهاند که تحت هیچ شرایطی نمیتوان درخصوصشان برنامه ساخت.
او ادامه داد: برای مثال اگر بخواهید سریال «شب دهم» را مجدد پخش کنید تلویزیون اجازه نمیدهد. برای ساخت هر داستانی در هر ژانری ابزار خاصی احتیاج داریم. اگر میخواهیم یک قصه مذهبی بگوییم به یک ضد قهرمان خیلی قوی، یک نقطهی تحول و یک گرهافکنی احتیاج داریم و گاهی لازم است داستان ما در بستری عاشقانه روایت شود که همه اینها را وقتی شما از یک قصهی مذهبی بگیرید دیگر چیزی نمیماند. ما قصههایی مذهبی مانند دختر ترسا و شیخ صنعان را داریم که در آن اشارات اخلاقی شده است. وقتی شما نمیتوانید هیچ یک از اینها را بگویید بسنده به نوحه و سینهزنی میکنید. البته اینها هم واجب و بخشی از محرم است اما در کنارش به کارهای دیگری هم نیازمندیم.
نویسنده سریال «سارق روح» عنوان کرد: من خودم سالها پیش درخصوص عاشورا و اینکه هنر چگونه توانسته این واقعه را به تصویر بکشد اثری را ساختم. اگر همین الان بخواهم همان مستند را بسازم به من میگویند چرا این کار را میسازی؟ چرا سراغ این هنرمند رفتی؟ در واقع میزان خواستهها و محدودیتهای تلویزیون باعث شده که شما به یک انسدادی در ایده برسید که همه اینها موجب ایستایی شده که این روزها شاهد نتیجهاش هستیم.
او گفت: یک زمانی وقتی به محرم نزدیک میشدیم خود من با چند طرح به تلویزیون میرفتم حالا یا میشد و میساختم یا قرعه برای ساخت به همکار دیگری میرسید اما حالا این قضیه شدنی نیست. به گونهای شده که انگار تلویزیون همهی این مناسبتها را در خواب میگذراند.
این نویسنده ادامه داد: من در این زمینه فیلمنامهنویسها را مقصر نمیدانم. متاسفانه هر کم و کاستی که پیش میآید گردن فیلمنامهنویسها میافتد. در صورتی که ما فیلمنامهنویسان خوب و با سوادی داریم که عمدهی آنها بیکار و خانهنشین شدهاند. در حوزه نمایش خانگی هم کارگردان محور عمل میکنیم. مثلا کارگردانها را صدا میکنیم و میگوییم اگر طرحی دارید برای ما بسازید. حالا اگر آن کارگردان خودش فیلمنامهنویس هم باشد خودش مینویسد اگر هم نه تیم خودش را جمع میکند. در واقع شما هیچ پلتفرمی را نمیبینید که یک روز تماسی با یک فیلمنامهنویس بگیرد و از او ایده بخواهد.
هومان فاضل در آخر اشاره کرد: شوربختانه موضوع جدیدی که در تلویزیون و بین تهیهکنندگان مرسوم شده این است که به ما میگویند تو مگر تیم نداری که یکی دیالوگ یا سر سکانس برایت بزند؟ من میگویم مگر همبرگر است؟ یعنی نگاه به فیلمنامهنویسی اینگونه شده است. درکل همهی مجموعه تبدیل به آش ملغمهای شده که هیچکس در آن پخته نمیشود به همین دلیل ما شاهد کارهای بیکیفیت شدهایم.
حسین ترابنژاد یکی از نویسندگان متبحر در ژانر سیاسی میباشد و در کارنامه سینمایی و تلویزیونی او آثار متفاوتی چون ضد، دارکوب و سریالهایی چون خانه امن، ترور خاموش و البته در ژانر دفاع مقدس اثری ماندگار مانند شوق پرواز دیده میشود. او که در نگارش فیلمنامه گونههای مختلف درام را تجربه کرده است در گفتوگو با خبرگزاری برنا به مناسبات بررسی تولیدات تاریخی_مذهبی اشاره میکند.
حسین ترابنژاد که به عنوان نویسنده در آثاری همچون سریال «خانه امن»، «معراجیها»، فیلمسینمایی «آبادان یازده۶۰» دست به قلم شده است و در کنار هفتسنگ(طنز)، راه طولانی(اجتماعی)، فوق سری(پلیسی)، مجموعه پردهنشین را برای بهروز شعیبی نوشته است در پاسخ به این سوال که چرا در تولیدات کارهای مذهبی به ویژه ماه محرم موفق عمل نکردهایم و مشخصا کنداکتور ما خالی است به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: از نگاه من راهکاری که تلویزیون چندین بار تلاش کرده تا به سمت آن برود و تا حدودی هم در آن موفق عمل کرده است ترکیب و تفهیم مسائل مذهبی با موضوعات اجتماعی فعلی است. یعنی میخواهم بگویم نباید صرفا رویکردی مذهبی به قضایا داشته باشیم.
او با مثالی ادامه داد: سریال «شب دهم» قصهای عاشقانه و جذاب دارد که با موضوعات مذهبی و سیاسی تلفیق شده است. بنابراین اگر میخواهیم اثری تولید کنیم لزومی ندارد داستانی روایت شود که مستقیم به موضوعات مذهبی اشاره دارد.
نویسنده فیلمسینمایی «ضد» در ادامه عنوانکرد: از ابتدا بنا بر این بوده که برای ماه رمضان سریالهای سرحالی تولید شود که در پسزمینه، معنویت و حس خوب به مخاطب منتقل کنند. بر همین اساس سریالهای ماه رمضان معمولا موفقتر و پربینندهتر از سریالهای ماه محرم عمل کردهاند. این مضمونزدگی در نگاه مدیران که به تبع آن به عوامل هم منتقل میشود موجب شده که چهرهها و سریالهای ماه محرم خیلی موفق دیده نشوند.
ترابنژاد درخصوص افت تولیدات آثار مذهبی اضافه کرد: دلیل این افت شرایط بد اقتصادی کشور و به تبع آن وضعیت بد تلویزیون است که اجازه نمیدهد آثار جدید و متنوعی تولید کنیم. به نقل از یکی از دوستانم(امیر عربی) میگویم و تاکید میکنم که ما ضعف در کار فیلمنامهنویسی نداریم ضعف در کار تهیهکننده داریم. ما نزدیک به هشتاد میلیون نفر در ایران جمعیت داریم، تعداد زیادی از این افراد میتوانند نویسنده باشند. فیلمنامه نوشتن فقط احتیاج به یک قلم و کاغذ دارد. مهم کار تهیهکننده است که اثر درستی را برای ساخت گزینش کند.
سالها نگارش فیلمنامه در ژانرهای مختلف در کارنامه حرفهای فلورا سام فرصتی بود که او جدا از حرفه بازیگری با فضای تولید یک سریال در مقام کارگردان آشنا شود و کم کم با سریالهای «راز پنهان»، «باغ سرهنگ»، «بیقرار» و «مرضیه» روی صندلی کارگردانی نشست و حتی در سینما با فیلم «قرارمون پارک شهر» پرده نقرهای را نیز تجربه کرد. او که بعد از، از دست دادن همسرش مجید اوجی یکی دو سالی است کار نمیکند همزمان با ماه محرم 1401 سریال «مرضیه» را روی آنتن دارد.
فلورا سام بازیگر، کارگردان و نویسنده سینما و تلویزیون درباره ساخت آثار نمایشی در ژانر تاریخی-مذهبی با محوریت تاریخ اسلام در پاسخ به این سوال که آیا به عنوان خالق یک اثر مذهبی باید به این جنس کارها با یک اعتقادی نگاه کرد و در هنگام نگارش حس و حال خاصی داشت یا نه به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: به عقیده من اعتقاد و حس و حال یک نویسنده در هر حوزهای که مینویسد باید با اندیشهی او یکی باشد. یعنی اگر نویسنده به آن چیزی که به نگارش در میآورد ایمان نداشته باشد عملا کار دلنشینی ساخته نخواهد شد. در نتیجه هر زمان که من اثری را مینوشتم در ابتدا خودم به آن اعتقاد داشتم و بعد شروع به تحقیق، بررسی و نگارش میکردم. در خصوص کارهای مذهبی هم موضوع دقیقا همینگونه است؛ در ابتدا کسی که داستانی را به تحریر در میآورد باید روی هدفی که دارد صحه بگذارد واگرنه شاید اثرش کمی مصنوعی از آب در بیاید.
نویسنده سریال «مرضیه» در خصوص اینکه چرا ما نتوانستیم مخاطب را در ژانر مذهبی به خودمان نزدیک کنیم عنوان کرد: پاسخگوی افت و کمبود آثار نمایشی برای ماه محرم یا مناسبتهای دیگر مدیریتهای فرهنگی هستند اما مسئله مهمی که من میتوانم به آن اشاره کنم این است که وقتی به سراغ آثار تولید شده مخصوصا آثار مذهبی میرویم باید محتاطانه عمل کنیم. اینگونه تولیدات مانند لبهی تیغ هستند؛ اگر ما نتوانیم درست روی آن راه برویم بیننده ما را پس خواهد زد و کار را دوست نخواهد داشت. از سوی دیگر اگر کمی به سمت شعارزدگی برویم و یا کاری کنیم که بیننده درکی از آن نداشته باشد اثر ما بیکیفیت و غیرقابل پذیرش خواهد شد.
سام اضافه کرد: من در نگارش آثار ارزشی همیشه این مسئله را در نظر داشتهام که کارهایم از شعارزدگی به دور و به روز باشد. برای مثال همه ما میدانیم که در ۱۴ قرن گذشته چه اتفاقاتی از لحاظ تاریخی_مذهبی رخ داده است اما اینکه آن اتفاق در زمان حال ما چه تاثیری میتواند داشته باشد حائز اهمیت است. خیلیها میگویند ۱۴۰۰ سال پیش یک واقعهای پیش آمده است حالا شما چقدر میخواهید آن را بازگو کنید؟ بنابراین پاسخ به این مسئله اهمیت دارد. ما باید ببینیم که آن اتفاق برای ما در زمان حال چه راهی را باز میکند و یا کلید حل کدام مشکل ما میشود؟ آن زمان است که ما آن واقعه را با به روز کردن مجدد بازگو میکنیم. مانند کاری که من سعی کردم در سریال «مرضیه» اتفاق بیفتید و وقایع عاشورا را با زبان امروزی بازآفرینی و بازگو کردم.
او با مثالی از سریال «مرضیه» ادامه داد: اگر به قصه این سریال توجه کنید متوجه میشوید که شخصیت اصلی قصه ما هرسال در خانهاش تکیه بر پا میکند. حالا مخاطب باید ببینید وقتی که قهرمان قصه ما در شرایطی قرار میگیرد که باید بین حق و باطل انتخاب کند چه راهی را گزینش میکند. باید ببیند که آیا میتواند طرف ظالم را بگیرد و باز به هیئت برود؟ این موضوعاتی بود که باعث شد کسانی که سریال «مرضیه» را میبینند با آن ارتباط خوبی برقرار کنند.
در ادامه فلورا سام از همسرش مجید اوجی و همکاری مشترکشان در سریال «مرضیه»(با بغض) گفت: تمام بچههای پشتصحنه که آن روزها سرکار بودند از نزدیک شرایط جسمی و حال و احوال آقای اوجی را میدیدند و تحت تاثیر قرار میگرفتند. همه عوامل با جان و دل برای کار مایه میگذاشتند چرا که میدانستند یک شخصی با این شرایط پای تعهدات، عشق و کارش ایستاده و به هیچ عنوان عقبنشینی نمیکند.
او ادامه داد: مجید اوجی در ایام بیماری مدام میگفت باید همه بدانند که من به عنوان تهیهکننده سرکار و کنار بچهها هستم. به یاد دارم آن زمان یکی از خبرنگارها که سر لوکیشن آمده بود وقتی پافشاری آقای اوجی برای کار کردن را دید به من گفت: تازه میفهمم که برای زندگی جنگیدن یعنی چه؟ با عشق زندگی کردن یعنی چه؟ حقیقتا اتفاقاتی که در سریال «مرضیه» برای شخصیت مرضیه رخ میداد برای من هم همان حال و احوال در واقعیت پیش آمد.
او در پایان با اشاره به بیماری «ماهچره خلیلی» و خاطراتی از او عنوان کرد: یک شب قرار بود ماهچهره خلیلی سرصحنه حاضر شود ولی چون حالش بد شد او را در ورامین پیش دکتر بردند. بعد از آن به دلیل نبودن دستگاه مناسب درمان، او را به تهران منتقل کردند بنابراین ما مجبور شدیم که آن سکانس را بدون ماهچهره فیلمبرداری کنیم و چون شرایط عقب انداختن کار را نداشتیم یکسری از سکانسها را حذف و شروع به پراکنده کردن کار کردیم. بعد از آن ماهچهره به من گفت که باید برای نمونهبرداری به کارهای درمانش بپردازد. آن زمان به این دلیل که من حال روحی مناسبی به خاطر همسرم نداشتم ماهچهره چیزی در مورد بیماریاش به ما نگفت. فقط بعد از سوالات مکرر گفت: پانکراسم دچار مشکل شده و باید تودهای که خوشخیم است را جراحی کنم. تا آخرین لحظه هیچکس از بیماری و شرایط او خبردار نشد. یعنی آنقدر روحیه بالا و امید به آینده در چشمانش موج میزد که وقتی خبر فوتش را شنیدم اصلا باور نمیکردیم. بدون شک فوت ماهچهره خلیلی یکی از شوکهکنندهترین خبرهای جامعه هنری بود.
خبرنگار: تبسم کشاورز
انتهای پیام/