آری زنده سوزی سهم مردمی بود که در پایان یک روز از روزهای ماه رمضان برای تماشای فیلم رفتند، اما به جای تماشای فیلم، خود بخشی از فیلمی شدند که نقشش زنده سوختن و جزغاله شدن بود و بهترین پماد سوختگی جهان هم نمی توانست تن های سوخته شان را التیام ببخشد.
عبدالله بیگدلی را هیچگاه نمی توان از یاد برد همانی که خودش را شبیه یک قفس بر روی تن پسر ۱۲ ساله اش درآورده بود تا پسرش نسوزد اما...، آری در آن شب هولناک بوی تن های سوخته در فضای شهر پیچیده بود و فقط میتوانستی بفهمی که اینها بدن انسان هستند که چسبیدهاند به هم، اما اینکه بدن چه کسی به چه کسی چسبیده به طور واقعی قابل تشخیص نبود.
یک برش از تاریخ
یکی از مهمترین حوادث سال ۵۷ که باعث خشمگین کردن مردم و سرعت بخشیدن به انقلاب 57 شد، فاجعه به آتش کشیدن"سینما رکس آبادان" بود. علت خشمگینی مردم، نسبت دادن این فاجعه به عوامل حکومت پهلوی بود، حدود ساعت ۲۱:۴۵ شب بیست و هشتم مرداد طبق آمار دقیق ۶۳۰ نفر از کسانی که به تماشای فیلم گوزنها در آخرین سانس به سینما رفته بودند در آتش سوختند، البته تعداد کشتهشدگان بعدها به بیش از ۶۷۷ نفر افزایش یافت.
بنیان گذار انقلاب اسلامی حضرت سید روحالله خمینی(ره) واقعه سینما رکس را "شاهکار بزرگ شاه برای بدنام کردن انقلاب" خواند، پس از پیروزی انقلاب، شواهدی از سوی"حسین تکبعلیزاده"، متهم ردیف اول واقعه ارایه شد که نشان میداد، آتشسوزی سینما رکس کار رژیم پهلوی و ساواک بوده است، از آن سو نیز در فضای انقلابی سال ۱۳۵۷ مقام های وقت حکومت پهلوی با نسبت دادن این رویداد به" مارکسیستهای اسلامی" آنها را متهم کردند"به جای تمدن بزرگ، وحشت بزرگ" به مردم میدهند، اما مخالفان، ساواک را به تدارک این آتشسوزی، قفل کردن درهای سینما و کارشکنی در آتشنشانی محل متهم کردند، فردای روز حادثه ۱۰ هزار نفر از بستگان قربانیان که در مراسم تشییع گرد هم آمده بودند، ساواک را مسوول این حادثه دانسته و شعارهای تندی علیه حکومت سر دادند.
مخالفان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ بیش از ۳۰ سینما را آتش زدند و بر همین اساس سال ۵۷ را سال سینما سوزی نامگذاری کردند، در سال ۱۳۵۹ فردی به نام حسین تکبعلیزاده که قبل از انقلاب به همین اتهام دستگیر شده بود، اقرار کرد که عامل جنایت او و دو نفر از دوستانش به نام های یدالله فلاح و شخصی به نام فرج بذرکار بودند که پس از آتشسوزی مفقود شدند.
تکبعلی زاده دستگیر و پس از ۵۰ ساعت محاکمه در ۲۰ جلسه و در مدت سه روز، در دادگاهی به اعدام محکوم و در تاریخ پنجشنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۳۵۹ به همراه سروان منوچهر بهمنی(ستوان شهربانی آبادان)، علی نادری(صاحب سینما رکس)، اسفندیار رمضانی دهاقانی(مدیر داخلی سینما رکس)، سرهنگ سیاووش امینی آل آقا(رییس سابق اطلاعات شهربانی آبادان) و فرجالله مجتهدی(کارمند ساواک) به دار آویخته شدند.
واقعه سینما رکس، "آبادان" را خراب کرد، نه جنگ
یکی از هنرمندان پرآوازه آبادانی در این باره می گوید: آبادان را جنگ خراب نکرد، آبادان زمانی از بین رفت که"سینما رکس" سوخت، سینما رکس سوخت و همراهش آبادان سوخت و هیچ وقت خاموش نشد.
بهنام کاوه که هر ساله به مناسبت فاجعه آتش سوزی سینما رکس به اجرای عمومی نمایش خیابانی با موضوع سینما رکس در محل بروز این حادثه می پردازد، افزود: من برای مظلومیت این آدمها نمایش اجرا میکنم، آدمهای بیگناهی که نمیدانستند چه اتفاقی در انتظارشان است و بعد هم که هیچکس نفهمید دلیل این واقعه چه بود. من برای آنها نمایش اجرا میکنم.
این بازیگر و کارگردان نمایش خیابانی اظهار کرد: 28 مرداد روز سینما رکس آبادانه و سینما رکس باید توی این روز یک سانس اکران داشته باشد، حقشه.
پیگیری بازگشت سینما رکس به تقویمبه رغم وعده های بیشمار مسوولان، اما تا کنون مناسبت رکس به تقویم باز گردانده نشد، مطالبهایی که سال هاست اقشار مختلف مردم آبادان اعم از بازماندگان حادثه، هنرمندان، فعالان اجتماعی و... آن را پیگیری کردند، این حداقل خواسته ایی است که مردم آبادان در خصوص این فاجعه خواهان آن هستند.
بزرگداشتی هر ساله
به رغم تخریب بقایای سینما در سال ۱۳۸۴، اما مردم آبادان هر ساله برای بزرگداشت شهدای سینما رکس بر سر مزار شهدای رکس می روند و پس از گلباران، شستشوی قبور و قرایت فاتحه به ارواح طیبه آنها به محل ساختمان سینما رکس که دیگر سینما نیست و چیزی از آن باقی نمانده جز یک پاساژ جایگزین و یک یادمان چند در چند در فرعی پشتی، می روند و به یاد شهدا شمع روشن می کنند و خاطره بازی می کنند و تنها خواسته شان اینست که"رکس باید به تقویم ملی باز گردد".
گزارش: فرزانه یحیی آبادی
عکس: محمد بن رشیدی