به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ خبرگزاری برنا در نظر دارد در گزارشی مفصل با خانواده تئاتر از بازیگران و نویسندگان گرفته تا کارگردانان و پیشکسوتان، وضعیت تئاتر از گیشه تا تولیدات و وضعیت معیشت را مورد بررسی قرار دهد. در این گزارش با دو تن از خانواده تئاتر از دو نسل و دو جنس متفاوت در عرصه مدیریت، کارگردانی و تدریس، تئاتر را بررسی میکنیم.
مصطفی کوشکی را بیشتر با مدیریت در تئاتر میشناسیم اگرچه او در کارنامهاش کارگردانی و نویسندگی نمایشهای مختلفی دیده میشود و به لطف مدیریت در تئاترهای متفاوت توانسته نمایشهای گوناگونی را با شیوههای جدید در اجرا روی صحنه ببرد اما بیتردید میتوان او را در بحث مدیریت و اقتصاد تئاتر صاحبنظر دانست. به همین دلیل برنا با او در گزارشی همراه شده است که در ذیل میخوانید.
مصطفی کوشکی کارگردان، نویسنده و تهیهکننده تئاتر «توفان»، «اتول سورون» «کوریولانوس»، «سیزده»، «شپش»، «رومئو و ژولیت» و... در پاسخ به این پرسش که آیا سرمایهگذارها در تئاتر برنده میشوند یا خیر به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: باید دید که برنده شدن را چه معنا میکنیم. اگر منظور سوددهی مالی است؛ بله عدهی بسیاری سود میکنند و برنده محسوب میشوند. اما این بین سرمایهگذاران بسیاری را در تئاتر سراغ داریم که از لحاظ اقتصادی سودی نمیکنند اما باز هم برنده میشوند. این افراد با اعتباری که به دست میآوردند خودشان را در این فضا تثبیت کرده و به عنوان سرمایهگذار و تهیهکننده شناخته میشوند.
او ادامه داد: اگر مشخصا بحث ما برد مالی باشد باید بگویم که سرمایهگذارهای بسیاری به این خاطر که شناخت درستی از این فضا ندارند و با تیم درستی همکاری نمیکنند دچار شکست مالی میشوند. در کل مانند همهی کارها سرمایهگذاری در تئاتر هم ریسکهای خاص خودش را دارد.
تهیهکننده و کارگردان نمایش «کوریولانوس» در پاسخ به این پرسش که چه نوع آثاری در نمایش، مخاطب و فروش بیشتری دارد توضیح داد: نمایشهای تجاری که برای عوام ساخته میشوند، نقش تجاری برعهده دارند و از سوپر استارها به عنوان بازیگر استفاده میکنند معمولا در اکثر موارد به سودهی مالی خوبی میرسند. البته این را بگویم که این نمایشها در اکثر مواقع به دنبال سرمایهگذار نمیروند به این خاطر که برایشان قواعد تجاری و سود مالی اهمیت دارد و کسی که به سراغ این سبک نمایشها میرود مشخص است که به این فرمول فکر کرده است.
او اضافه کرد: البته این بین نمایشهایی که با بعد تجاری ساخته میشوند اما به دنبال سرمایهگذار هم میروند وجود دارند. نمایشهای این فرمی بیشتر به دنبال اسپانسر میگردند نه سرمایهگذار. یعنی قرار نیست کسی که در نمایش سرمایه میگذارد در بعد مالی اثر هم سهیم باشد.
کوشکی در خصوص چگونگی بیشتر باز کردن پای سرمایهگذارها به تئاتر گفت: به هرحال سرمایه، ترسو است. امنیت و اطمینان داشتن مهمترین بخش ورود یک سرمایهگذار در این فضا است. اولین جایی که این امنیت را ایجاد میکند دولت است. اما متاسفانه هرچه نظارت دولت نسبت به تولیدات تئاتر بیشتر میشود سرمایهگذارها عقبتر میروند. به این خاطر که مدام پیش خود فکر میکنند آیا این نمایشی که کار میشود روی صحنه میرود یا نه؟ آیا مجوز اجرا میگیرد یا نه؟ آیا نهادهای موازی جلوی اجرای نمایش را خواهند گرفت یا نه؟ همهی اینها چیزهایی است که وقتی یک سرمایهگذار نسبت به آن آگاه است ترجیح میدهد وارد این حوزه پرریسک نشود.
او در خصوص نقش دولت در هنرهای نمایشی عنوان کرد: در ابتدا باید مشخص شود نقش دولت، نهادهای نظارتی و موازی که ارتباطی با تئاتر ندارند اما در تئاتر تصمیمگیرنده هستند چیست. متاسفانه مرکز هنرهای نمایشی هم که به عنوان متولی سیاستگذاری و رتق و فتق امور نمایشها محسوب میشود نه تنها مقاومتی در برابر توقیف و سانسور نمیکند بلکه خودش هم به بازوی سانسور و توقیف تبدیل میشود و خیلی از هنرمندان و تولیدات نمایشی را دچار مشکل میکند.
مصطفی کوشکی در آخر اضافه کرد: تئاتر محصولی فرهنگی، اندیشهمحور و تولیدکننده خرد است که در عین حال میتواند خودش را برای تولیدات سازماندهی کند. آنسوی ماجرا دولت است که باید مانند همهی دنیا نقش حامی را برای هنر و تئاتر داشته باشد. این کار دولت است که از این پتانسیل برای پیشبرد جامعه مدنی استفاده کند. اما متاسفانه با ورودش به نظارت بیشتر و سانسورها دامن میزند و با سفارش دادن به تولیدات فرهنگی بخش زیادی از این تولیدات را از بین میبرد. فکر میکنم نقش حمایتی به معنای درست کردن زیرساخت تئاتر، سالنها، آزاد کردن بخش پروانهها و مجوزها است که میتواند نقش مهمی در فرهنگ و جذب سرمایه داشته باشد.
میکائیل شهرستانی، استاد دانشگاه، کارگردان و بازیگر تئاتر که سالها بازیگر ثابت نمایشهای دکتر قطبالدین صادقی بود و با سریالهایی چون: معمای شاه، پاتوق، پنجره و تله تئاترهایی چون: باغ زیتون، مهمان، شعبدهباز در تلویزیون دیده شد و با فیلمهای «تمرین برای اجرا» و «سایه به سایه» سینما را تجربه کرد در خصوص پولآوری در تئاتر و پیامدهای این سرمایهگذاری در گزارشی با برنا همراه شد.
میکائیل شهرستانی بازیگر نمایشهای «مرگ فروشنده»، «پدر»، «سحوری»، «شاعر»، «مکبث» و... در پاسخ به این پرسش که آیا سرمایهگذارها در تئاتر برنده میشوند یا خیر به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: اگر منظورتان از «بَرنده» اینست که چند برابر سرمایهای را که در نمایش مورد نظرش هزینه کرده، برداشت میکند، عرض میکنم باید کار بسیار خاص باشد. به نوعی که حتی از حمایت و مدیریت تئاتر و رسانهها بهرهمند باشد و در مکانهایی مانند هتلها و... که اصولاً برای تئاتر نیست آن نمایش اجرا شود. یا کسانی را به کار بگیرد که چهرهاند(حتی بیسواد و بنجل) و مردم حاضرند برای یک سلفی با ایشان به سر و کلهی هم بزنند، هزینه کنند و چهارصد یا پانصد هزارتومان هم بپردازند.
او ادامه داد: باید قبول کنیم با اتفاقاتی که طی دو دههی اخیر با سیاستگذاریهای غیر فرهنگی متولیان تئاتر رخ داده و پاندمیهای متعدد که پیداست با سوء مدیریت تمامی هم ندارد و فقر فرهنگی و سرانهی ناچیز کتابخوانی، (در ژاپن برای خرید یک اثر جدید کیلومترها صف بسته میشود ولی در سرزمین مادری میبینیم با تعداد بسیار محدود ۳۰۰ جلد یک اثر پروندهاش بسته میشود چون خواننده ندارد و همان صفها برای مرغ فیریز شده و تخم مرغ و برنج و نان است) تنگی معیشت، و عوامل بیشمار دیگر از جمله کمسوادی در میان تولیدکنندگان فرهنگی و... همگی دست به دست هم داده تا یک نمایش هزینههای خودش را هم به زور درآورد.
شهرستانی عنوان کرد: سال گذشته من به کمک شاگردانم سه اثر تولید کردم و مجبور شدم در سالنی که به همهچیز شباهت داشت جز تئاتر، نمایشهایم را به صحنه ببرم. حاصل کار این شد که مدیریت تئاتر با کلی منّت تنها ۱۰ میلیون تومان کمک هزینه به ما پرداخت کرد که ۴۰٪ آن هم به صاحب تماشاخانه تعلق داشت. یعنی سه نمایش که مجموعاً ۱۸۰ دقیقه تولید فرهنگی بود و بیش از یک سال و نیم وقت و عمر من را گرفت تنها لایق این بود که شش میلیون تومان به بنده تعلق بگیرد.... شاعر میفرماید:
به سراغ ما (تئاتر) میآیید،
نرم و آهسته بیایید و توقع نکنید....
کارگردان نمایش «آگوست در اوسیج کانتی» توضیح داد: همواره تئاتر «جدی، اصیل و عمیق» که با وسواس انتخاب شده، برایش هزینههای معنوی فراوانی اعم از عمرِ عوامل، مطالعات جدی و وسیع انجام شده و مهمتر نگاه اغلب سنجیدهای که برای گزینش و به صحنه بردن آن نمایشها وجود دارد معمولا یا در محاق ممیزی گرفتار میشوند و یا با تنگدستی گروه، فقیرانه روی صحنه میروند که شاید در قیاس با تئاترهای پر زرق و برق که پیشتر عرض کردم در چه مکانهایی به صحنه میروند شانسی نداشته باشند.
او ادامه داد: کسی که به سراغ تئاتر میآید مثل سایر عوامل تولیدکنندهی آن باید در وجودش نوعی جنون آفرینندگی، خلاق و دغدغهی فرهنگی باشد و فکر سود و زیان را کنار بگذارد، که البته با اینتورم غول آسای اقتصادی که روز به روز بیشتر هم میشود و تنگناهای مالی فراوانی که مردم با آن دست به گریبانند توقعی بیجا محسوب میشود.
میکائیل شهرستانی درخصوص چگونگی باز کردن پای سرمایهگذارها به تئاتر گفت: باید دست از فشار و آزردن هنرمند بردارند. از تئاتر نترسند. در هیچ کجای این عالم خاکی تئاتر نتوانسته جنبشی راه بیاندازد. از تئاتر وحشت نداشته باشند و از آن حمایت مادی اگر نمیکنند(که نکردند ونمیکنند) حمایت معنوی کنند. پر و بال بدهند و دست هنرمند را باز بگذارند. تا افرادی که دغدغه هنر دارند جرات کنند پا پیش بگذارند و سرمایهشان را به تئاتر پویا، زنده و قدرتمند بیاورند.
او درباره برگزاری جشنوارههای مختلف برای تئاتر عنوان کرد: همانطور که در مصاحبههای متعددم بارها گفتهام همچنان معتقدم نباید هزینههای بیهوده داشته باشیم و با برگزاری جشنوارههای بی اثر و بیثمر بودجهی تئاتر که مدام هم کم و کمتر میشود را هدر دهیم.
میکائیل شهرستانی در خصوص فعالیت این روزهایش توضیح داد: نمایش «باغ آلبالو» اثر آنتون چخوف را ۶ مهر ماه در تماشاخانهی دا(مهرگان سابق) روی صحنه میبرم و در کنار آن مشاوره کارگردان در نمایش دیگری به نام «چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد» اثر ادوارد آلبی به کارگردانی شیرین فرخندهنژاد را در همان سالن پیش از نمایش «باغ آلبالو» خواهم داشت.
خبرنگار: تبسم کشاورز
انتهای پیام/