به گزارش برنا؛ تقریبا در هر کجا که انسان زندگی میکند، سگهای خیابانی هم وجود دارند. این سگها معمولا یا حیوانات خانگی رها شده هستند یا سگهای وحشی هستند که برای پیدا کردن غذا و مکانی مناسب برای زندگی وارد محل زندگی انسانها میشوند.
در حال حاضر کشورهای بسیاری در دنیا با معضل جمعیت بسیار بالای سگها دستوپنجه نرم میکنند و آنها به دنبال راهحلهایی برای کنترل جمعیت سگهای خیابانی هستند. هر کدام از این کشورها برای برخورد با این حیوانات سرگردان، روشی اتخاذ کردهاند که گاه بیرحمانه است.
اما برخی از کشورها هم با تخصیص بودجه مناسب توانستهاند، سگهای خیابانی را با روشی معقول و بهتر کنترل و از معابر جمعآوری کنند.
از روشهایی که در دنیا برای برخورد با معضل جمعیت سگها بهکار گرفته شده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کشورهای بسیاری برای کنترل جمعیت سگهای ولگرد، دست به کشتار جمعی و بیرحمانه آنها میزنند. از این کشورها میتوان به آلبانی، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، مولداوی، اوکراین و هند اشاره کرد. در این کشورها معمولا شهرداریها با استخدام پیمانکار، سگهای ولگرد را معدوم میکنند. حتی در برخی از کشورها مانند هند، خود شهروندان گاهی با روشهای بسیار ظالمانهای مانند استفاده از برق، سگها را میکشند.
جمعیت سگها در هند، بسیار اسفبار و زیاد بود. این حیوانات در شهرهایی مانند بمبئی (مومبای) موجب مشکلات بهداشتی فراوان و همینطور مرگ افراد بسیاری در اثر بیماری هاری شده بودند. در واقع در سال ۲۰۰۱ میلادی، سالانه بیش از ۲۰هزار نفر بر اثر بیماری هاری جان خود را از دست دادند. به همین دلیل برنامه «بگیر و بکش»، در هند بهراه افتاد. اما نتیجه کار رضایتبخش نبود.
این اقدام هم در آمریکا که بیش از ۲,۷ میلیون سگ ولگرد در خیابانهای خود دارد، صورت گرفت. شهرداریهای آمریکا، بهدلیل اینکه تمام پناهگاههای سگها پر شده و دیگر جایی برای نگهداری آنها ندارند، دست به کشتار سگها میزنند. اما آنها هم در کنترل جمعیت سگهای خیابانی چندان موفقیتی حاصل نکردند.
این تجربهها نشان داد، اول از همه، ممکن است از بین بردن سگها در دفاع از خود و دیگران کاری توجیهپذیر باشد اما این روش برخورد با کنترل جمعیت سگها هرگز انسانی نیست و بنابر کمپینهای فعالان حقوق حیوانات باید روشهای دیگری بهکار گرفت.
دوم اینکه، تجربه تمام این کشورها ثابت کرده است، کشتن حیوانات ولگرد مانند سگها، نمیتواند مشکل جمعیت آنها را حل کند. در واقع با وجود اینکه کشتار سگ در هند دهههاست انجام میشود، اما این کشور هنوز بیشترین تعداد سگهای ولگرد را دارد.
همینطور بررسی آن دسته از کشورهای اروپایی که با روش کشتار سگها، قصد کنترل جمعیت این حیوان را داشتند نشان از شکست آنها در مهار تعداد سگهای ولگرد در خیابانهایشان دارد.
روش دیگری که برخی از کشورها در خصوص کنترل جمعیت سگهای ولگرد بهکار میگیرند، گرفتن سگها، عقیمسازی، واکسیناسیون و رهاکردن آنهاست. بنابر بررسیهای کشورهایی که این روش را برای کنترل جمعیت سگها بهکار بردهاند، از تعداد سگهای ولگرد تا حد زیادی کاسته شده است. در واقع کشورهایی چون یونان، بلغارستان، مالت، ایتالیا، صربستان، پورتریکو و اسپانیا با این روش، زاد و ولد و در نتیجه جمعیت سگها را کنترل کردهاند.
در سریلانکا هم سیاست «بدون کشتن» در مورد سگها اجرا میشود و آنها با عقیمسازی و واکسیناسیون، جمعیت این سگها و بیماریهای آنها را کنترل میکنند.
در روسیه هم تعداد سگهای ولگرد زیاد است و مثلا در مسکو حدود ۵۰ هزار سگ خیابانی وجود دارد. در گذشته، حدود سال ۱۹۰۰ میلادی، سگهای خیابانی در روسیه با روش کشتار دستهجمعی معدوم میشدند اما امروزه این روش بهدلیل بینتیجه بودن انجام نمیشود و روش عقیمسازی و واکسیناسیون را بهکار برده میشود و این روش تا حد زیادی جمعیت این سگها را کنترل کرده است.
در برخی از کشورها به دارندگان سگهای خانگی گواهینامه میدادند و کسی حق نداشت هیچ سگی را بدون داشتن گواهینامه نگهداری کند. البته این روش هم در کنترل جمعیت سگهای خیابانی چندان تاثیر مثبتی نداشت.
مثلا، در تایلند هم دهه ۱۹۹۰ برای کنترل جمعیت سگها، ابتدا آنها را طی برنامه کشتار دسته جمعی، از بین میبردند اما از آنجاییکه این رفتار خشونتآمیز با اصول بودایی سازگاری نداشت، متوقف شد. بعدها تایلندیها هم شروع به ثبت نام سگهای خانگی و دادن گواهینامه کردند که البته باز هم نتوانستند از تعداد سگهای خیابانی کم کنند. چراکه بیشتر دارندگان سگ از ترس پرداخت جریمه، سگهای خود را رها کردند و این وضعیت، شرایط سگهای خیابانی را بدتر کرد.
مسئولان تایلند، بعدها در کنار دادن گواهینامه از برنامه عقیمسازی سگها تبعیت کردند. در این میان قوانینی هم مبنی بر غذا ندادن به حیوانات خیابانی تدوین شد. درضمن آنها پناهگاههایی هم برای سگهای خیابانی در نظر گرفتند و سگها تا پایان عمر در آن پناهگاهها زندگی میکردند.