تصور اینکه کودکان به دلیل مشکلات والدین و فقر مجبور به کار در سنین پایین شوند، رنج آور است. اما سخت تر از این مسئله آن است که عده ای بر این باورند که کودکان کار، همگی تحت نظر یک مجموعه یا باند کار می کنند و فعالیت های آن ها مدیریت شده و برنامه ریزی شده است.
یکی از ناراحت کننده ترین مسائل اجتماعی که بایستی به آن بیشتر پرداخته شود، مسئله کودکان کار است. این قشر از جامعه جزء آسیب پذیرترین افرادی هستند که می توانند به دلیل شرایط نابهنجار خود به انواع مشکلات جسمی و روحی گرفتار شوند. عدم توجه خانواده ها و بد سرپرستی، بی سرپرستی، مهاجرت، زور و اجبار، اعتیاد و فقر و... از عواملی هستند که باعث می شوند تا یک کودک در سنین پایین تن به کارهای سخت و خارج از توان خود دهد. گاهی برخی نسبت به این بخش از جامعه و فعالیت آن ها دید خوبی ندارند و بر این باورند که پشت تمام این مسائل یک باند کودک کار در میان است که پول های هنگفتی را از مردم جمع آوری می کنند. باتوجه به اهمیت این موضوع تصمیم داریم در ادامه به بررسی فرایند شکل گیری کار کودکان و جزئیات مربوط به باند کودک کار بپردازیم.
کودک کار یا کودکان کار به افرادی گفته می شود که در محروم ترین و سخت ترین شرایط زندگی، ناچار به انجام کارهای سخت و طاقت فرسا هستند. کودک کار به بخش مهمی از مشکلات جامعه اشاره می کند که مهم ترین عامل ایجاد آن فقر است. برای بررسی و ریشه یابی این موضوع بایستی به موارد مختلفی اشاره کنیم که می توانند جزء عوامل مهم در گسترش تعداد کودکان کار باشند. از جمله این موارد عبارتند از:
فقر و مشکلات اقتصادی خانواده ها و سرپرستان کودکان
افزایش جمعیت خانواده ها
عدم برخورداری والدین از سواد و تحصیلات آموزشی
مهاجرت خانواده ها که می تواند از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ باشد. یا از کشوری به کشوری دیگر. ( به عنوان مثال مهاجرت افغانیستانی ها به ایران و...)
اعتقادات و باورهای سنتی
کودک آزاری
اعتیاد والدین
بیماری والدین
فوت یا زندانی شدن والدین
افزایش تورم اقتصادی بازار و...
تمامی این موارد می توانند به نوبه خود نقش مهمی در تشکیل گروه کودکان کار داشته باشند. قشر ضعیف و بی دفاع جامعه که برای گذران زندگی خود تن به هر کاری می دهد و اولین قربانی خانواده محسوب می شود.
تصور اینکه کودکان به دلیل مشکلات والدین و فقر مجبور به کار در سنین پایین شوند، رنج آور است. اما سخت تر از این مسئله آن است که عده ای بر این باورند که کودکان کار، همگی تحت نظر یک مجموعه یا باند کار می کنند و فعالیت های آن ها مدیریت شده و برنامه ریزی شده است. باند کودک کار مبحث داغی است که به تازگی مورد توجه فعالان حقوق کودک قرار گرفته است. اما آیا به راستی این ادعا صحت دارد؟ بررسی ها و نظراتی که در این خصوص به ثبت رسیده اند، حاکی از نقض وجود باندهای سازمان یافته کودک کار هستند هر چند مواردی استثنایی هم گزارش شده است.
این یعنی درصد زیادی از کودکان کار تنها به دلیل محرومیت ها و مشکلات خانوادگی مجبور به کار می شوند. عدم سواد و آموزش کافی، اقتصاد ناامن و متزلزل، اعتیاد و بیماری های غیرقابل درمان و... دلایل محکم تری برای بوجود آمدن گروه کودکان کار هستند. البته بایستی بدانید در این میان کودکانی وجود دارند که به دلیل نداشتن سرپرست در مجموعه های مختلف گرد هم آمده و با هم به فعالیت می پردازند. اما به طور رسمی این گروه ها و مجموعه ها را نمی توان به عنوان باند کودک کار معرفی کرد.
زمینه های شکل گیری کودکان کار از همان دوران کودکی و یا حتی از بدو تولد کودک به وجود می آیند. خانواده هایی که بدون آگاهی، بدون آموزش جنسی صحیح، بدون اطلاعات کافی از مشکلات اقتصادی جامعه و فشارهای موجود در آن اقدام به بچه دار شدن می کنند و در نهایت به دلیل بی کفایتی یا ناتوانی، فرزندان خود را در دوران کودکی وادار به کار در بیرون می کنند. فرایند شکل گیری کار کودکان مراحل مختلفی دارد که می توان آن ها را به دسته بندی های زیر تقسیم کرد:
عدم آموزه های صحیح جنسی و افزایش تعداد فرزندان بدون آگاهی
مشکلات اقتصادی خانواده ها و فقر شدید
اعتیاد و بیماری های زمینه ای والدین
طردشدگی و دورافتادگی کودکان از سوی خانواده ها
تعرض ها و تجاوزات جنسی به کودکان و فراری دادن آن ها از خانه
افزایش تورم اقتصادی در جامعه و تاثیر مستقیم آن بر کیفیت زندگی مردم
عدم وجود برنامه های فرهنگی برای کودکان و والدین جهت فرهنگ سازی
کودک آزاری به روش های مختلف
چیزی که در این بین مسلم است، آن است که شکل گیری پدیده ای به نام کودک کار به طور حتم از کمبودها و مشکلات خانوادگی ناشی می شود. صرفا این خانواده و محدودیت های که برای کودک ایجاد می کند باعث می شود تا او در سنین کودکی به ناچار، تن به کارهای سخت و مشقت آور بدهد. حال اگر در ادامه کودک برای کار به گروه های مختلفی بپیوندد مسئله ای دیگر است. همانطور که در بخش قبل اشاره کردیم، در پاسخ به این سوال که آیا کودکان کار باند دارند یا خیر؟ نمی توان به طور قطع اظهارنظر کرد. اما ذکر همین نکته بس که آمار به دست رسیده، حاکی از آن است که اکثر کودکان کار زیر نظر خانواده و فامیل و آشنای خود فعالیت می کنند.
شاید بهتر باشد روند شکل گیری کودکان کار را از زاویه ای دیگر نیز بررسی کنیم. مشکلات حاکم بر جامعه نقش بسیار مهمی در شکل گیری کار کودکان دارد. یک جامعه هرچه در تبیین مسائل مالی و اقتصادی، مسائل فرهنگی و اجتماعی، آموزه های اخلاقی و زندگی به شهروندان خود دقت و حساسیت بیشتری داشته باشد، قطعا ظهور و بروز موضوعاتی همچون کودکان کار نیز به حداقل ممکن می رسد. یک جامعه زمانی موفق عمل کرده است که بتواند بستری امن برای کودکان خود ایجاد کند.
شرایطی که امکان آموزش و برخورداری از یک زندگی معمولی با حقوق اولیه برای تمامی آن ها وجود داشته باشد. در صورت بی توجهی به ابتدایی ترین حقوق یک کودک، ما شاهد رشد روز افزون کودکان کار خواهیم بود که در سخت ترین شرایط ممکن زندگی می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت، نقش یک جامعه در فرایند شکل گیری کار کودکان بسیار پررنگ است و نمی توان آن را نادیده گرفت.
جدا از این مورد که گاه کودکان کار از سوی مردم به بودن در یک باند متهم می شوند، مشکلات و مسائل مهم تری نیز برای آن ها وجود دارد که در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم:
عدم رشد جسمی مناسب
تمسخر از سوی برخی مردم
افزایش سطح اضطراب و افسردگی در آن ها به دلیل کاهش عزت نفس و اعتمادبنفس
افزایش خشونت
افزایش احتمال ابتلا به اعتیاد در دوران کودکی و نوجوانی
بی توجهی و طرد شدگی از سوی جامعه و دوستان
مشکلات و تعارضات جنسی
قرار گرفتن در یک محیط خشن و نامناسب با سن آن ها
تجربه فشارهای روحی و روانی
تجربه خشونت های جسمی و فیزیکی
امکان گم شدن در خیابان ها
افزایش حس حقارت
در مواردی افزایش حس انتقام از عوامل به وجود آورنده این وضعیت؛ همچون خانواده، جامعه و...
کتک خوردن و تنبیه شدن از سوی خانواده و بروز مسائل اخلاقی منفی در آن ها
شرمندگی بیش از حد در مواجهه با مردم و...