باتوجه به فضای رقابتی که امروزه در سازمانها و کسب و کارهای مختلف دیده میشود، نوآوری سازمانی و انگیزه بالای نیروی انسانی، اهمیت بسیاری پیدا کرده است. این مزیتهای رقابتی از طریق مدیریت منابع انسانی که رویکردی جامع و راهبردی برای مدیریت کارکنان است، به دست میآید.
اما مدیریت منابع انسانی دقیقا چیست؟ چرا به این نوع مدیریت نیاز داریم؟ یک مدیر منابع انسانی چه وظایفی دارد؟ اگر علاقهمندید پاسخ این سوالها را بدانید، پیشنهاد میکنیم ادامه مقاله را از دست ندهید.
به مجموعه فعالیتها، اقدامات و برنامههای استراتژیکی که با هدف بهرهوری کارکنان سازمان انجام میشود، مدیریت منابع انسانی (human resource management) گفته میشود. از جمله این فعالیتها و اقدامات میتوان به جذب و استخدام کارکنان جدید، آموزش همکاران، ارزیابی عملکرد و گزینش کارکنان، پاداش دادن به آنها و بهطورکلی، ایجاد محیطی پویا و سالم برای کارکنان اشاره کرد.
در تعریف مدیریت منابع انسانی باید گفت، این مدیریت استراتژیک به سازمان کمک می کند تا طبق یک برنامه زمانی بلندمدت و با کمترین هزینه، کارکنان برای دستیابی به اهداف استراتژیک سازمان، بیشترین بهرهوری و کارایی را داشته باشند.
معمولا در سازمانهای کوچک، موقعیت شغلی با عنوان مدیر منابع انسانی وجود ندارد؛ ولی بههرحال این وظیفه را مدیر اجرایی یا مدیرعامل سازمان برعهده خواهد داشت. در مقابل، سازمان های بزرگ، دارای یک واحد مستقل با عنوان واحد مدیریت منابع انسانی هستند و برای مدیر منابع انسانی، یک موقعیت شغلی مجزا تعریف میگردد.
در واقع این وظایف میتواند تنها بر عهده یک فرد نباشد و دپارتمان یا واحد مشخصی در سازمانها برای آن در نظر گرفته شود.
کارکنان یک سازمان که از آنها با عنوان منابع انسانی یاد میشود، اصلیترین داراییهای هر سازمانی محسوب میشوند. در نتیجه مدیر منابع انسانی هم که وظایفش با کارکنان گره خورده است، نقش مهمی در موفقیت سازمان خود خواهد داشت. هماهنگی بین بخشهای مختلف و کارکنان سازمان و شکلدهی به فرهنگ سازمانی موثر، مهمترین دلایل نیاز به این مدیریت در محیطهای کاری مختلف هستند که در ادامه درباره هر یک از این دو، توضیح خواهیم داد.
یک مدیر انسانی توانمند به هماهنگی و یکپارچگی بین کارکنان یک سازمان و بخشهای مختلف آن کمک میکند. این هماهنگی و یکپارچگی باعث میشود همه اعضای سازمان با احساسی مشترک در مسیر دستیابی به اهداف مجموعه قدم بردارند. بدیهی است که در این فضای کاری، احتمال رسیدن به موفقیت، بیشتر خواهد بود.
در حالت کلی، فرهنگ سازمانی و ارزشهای موجود، شرایط سازمانی و به طور خاص رفتار مدیریتی، نقش موثری در رسیدن به اهداف سازمان خواهند داشت. برای دستیابی به این اهداف، فرهنگ و ارزشهای سازمانی باید در میان کارکنان نیز وجود داشته باشد. یک مدیر انسانی موفق در تحقق این امر، تاثیر بسیاری خواهد داشت.
یکی از سوالات متداول در زمینه مدیریت منابع انسانی، شرح وظایف مدیر یا بهطورکلی وظایف بخش منابع انسانی است. در ادامه به تعدادی از مهمترین وظایف این بخش اشاره خواهیم کرد.
برنامه ریزی برای مدیریت منابع انسانی به این شکل است که در ابتدا باید دو رکن اساسی شامل تقاضای منابع انسانی و عرضه منابع انسانی تحلیل شوند. بعد از تجزیه و تحلیل این اطلاعات، مدیر بخش منابع انسانی موظف خواهد بود بر اساس اهداف سازمان، مشخص کند که این سازمان در آیندهای معین (بهعنوانمثال 5 سال آینده) به چند نیروی انسانی و با چه مهارتهایی نیاز خواهد داشت.
پس از این مرحله، مدیر منابع انسانی باید برنامهریزی کند که این کارکنان، از چه منابعی و با چه بودجهای تامین خواهند شد.
یکی دیگر از وظایف مدیر منابع انسانی، سازماندهی امور و برنامههای مربوط به کارکنان سازمان است. از جمله کارهایی که باید برای انجام این وظیفه صورت بگیرد، میتوان به شفافسازی جایگاههای شغلی، تعیین و تقسیم وظایف کارکنان، فراهمکردن بسترهای موردنیاز برای ورود کارکنان جدید و نظم بخشیدن به امور کارمندان اشاره کرد.
اگر افرادی نامناسب در یک سازمان، استخدام و مشغول به کار شوند، دستیابی به اهداف و رسیدن به موفقیت برای آن سازمان، بسیار دشوار خواهد بود. در نتیجه، یکی از مهمترین وظایف مدیر منابع انسانی، استخدام و جذب کارکنان توانمند و مناسب است. برای رسیدن به این هدف باید در هنگام بررسی رزومهها و مصاحبه شغلی، به شایستگی افراد برای موقعیتهای شغلی موردنظر توجه کرد.
گذراندن دوره های آموزشی مرتبط مانند دورههای نرم افزار موردنیاز، داشتن تجربههای کاری موفق در موقعیت شغلی مشابه و داشتن مهارتهای سخت و نرم موردنیاز شغل موردنظر، از جمله عواملی هستند که باید توسط مدیر چک شوند تا در نهایت بتوان فرد مناسبی را استخدام کرد. استفاده از آزمونهای شخصیت شناسی نیز راهکار موثری برای رسیدن به این هدف محسوب میشود.
آموزش به توانمندسازی منابع انسانی و افزایش بهرهوری آنها کمک بسیاری میکند. به همین دلیل کارکنان در موقعیتهای شغلی مختلف، نیازمند یادگیری منظم و بالابردن سطح دانش خود با کمک مدیر منابع انسانی هستند.
در نتیجه، مدیران منابع انسانی باید بتوانند بستر آموزشی مناسبی را برای کارکنان تازهوارد، کارکنان باسابقه و کارکنانی که در آستانه تغییر موقعیت شغلی هستند، فراهم کنند. این کار به پویایی سازمان و حل مشکلات شغلی کارمندان، کمک خواهد کرد.
یک مدیر منابع انسانی موفق، باید پس از فراهمکردن بستر آموزشی برای کارکنان، بر روند پیشرفت آنها نیز نظارت کند. علاوه بر این، باید با استفاده از راهکارهای مناسب از جمله سیستمهای پاداشدهی و افزایش حقوق و دستمزد، انگیزه مضاعفی در کارمندان به وجود آورد.
همانطور که پیشتر توضیح داده شد، اهداف و ارزشهای هر سازمانی، تعیینکننده رفتار و عملکرد کارمندان آن است. در نتیجه، مدیر بخش منابع انسانی باید در فرایندهای مختلف از جمله ورود کارکنان جدید، مرخصی، استعفا یا اخراج، از ارزشهای سازمان حفاظت کرده و از انحراف یا تغییر فرهنگ آن سازمان جلوگیری نماید.
در هر محیط کاری، افرادی با علایق، شخصیت و نگرشهای متفاوت در کنار یکدیگر قرار گرفته و یک مجموعه کاری را تشکیل میدهند. بدیهی است این تفاوتهای انسانی میتواند اختلافات و چالش های مختلفی را به وجود آورد.
مسئول اصلی رسیدگی به این اختلافات در محیط کار، مدیر منابع انسانی است. او باید با استفاده از مهارتهایی همچون همدلی، حل مسئله، تفکر خلاق و گفتوگوی مثبت، به اختلافات رسیدگی کرده و مانع از تشدید آنها شود.
در این مقاله به همه آنچه باید درباره مدیریت منابع انسانی بدانیم، از جمله تعریف مدیریت منابع انسانی، دلایل نیاز به این مدیریت و وظایف یک مدیر منابع انسانی، پرداختیم. برنامهریزی، سازماندهی امور و برنامهها، استخدام و جذب کارکنان، آموزش منابع انسانی، نظارت بر پیشرفت و پاداشدهی کارکنان، حفاظت از فرهنگ سازمانی و رسیدگی به اختلافات، از جمله وظایف این مدیر است.
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که یک مدیر انسانی توانمند میتواند از طریق بالابردن کارایی و بهرهوری کارکنان، در دستیابی به اهداف و موفقیت سازمان، تاثیر بسیاری داشته باشد. پس برای رسیدن به این موفقیت، در ابتدا باید بتوان یک مدیر منابع انسانی حرفهای استخدام نمود.