به گزارش برنا؛ «ظلالسلطان» لقبش بود و اسمش «سلطان مسعود میرزا» بود و چند دهه حاکم اصفهان و مناطق اطرافش بود و به شکار علاقه داشت و قشونی بزرگ برای شکار تدارک دیده بود و خودش نوشته است: «من ۱۰۰ نفر تفنگچی از میرشکارهای بسیار خوب اصفهان را با جیره و مواجب نوکر شخصی خودم کرده بودم... و به قرب[نزدیک، حدود] ۲۰۰ میرشکار هم به غیر از این یکصد نفر که نوکر شخصی و پارکابی است...علاوه بر این ۶۰۰ نفر از فوج مخصوص خودم ... در موقع شکار... [حاضر] بودند». به همه جای ایران هم میرفت و به کارش افتخار میکرد و نوشته است: «از نجف آباد شکارکنان به کرون و از کرون به فریدون [رفتیم]... ۲۱۵ آهو شکار شد... در شاهبلاغ در آنجا هم... ۷۰ عدد من زدم از قوچ و میش و بز و پازن و گرگ و بهقدر ۵۰۰ عدد این هفت هزار قشون که همراه من بودند [شکار کردند]»
ظلالسلطان یکبار هم که رفته بود میانکاله بلایی سر حیات وحش آورد که چندگونه حیوانی ازجمله ببر و پلنگ و مرال و شوکا و گاومیش در این شبهجزیره منقرض شد و نوشته است: «وارد دهانه جزیره شدیم. آنقدر... ببر و مرال و قرقاول و شوکا دیدیم و شکار کردیم... این اردوی به این بزرگی و عظمت به قدر چهل روز در این جزیره کوچک ماندیم، شخصی نبود از تفنگچی و سرباز و سوار که شکاری نزده باشد، آنچه میرزا محمد خان، منشی من یادداشت کرده بود به حکم من از این قرار است: ۶ هزار قرقاول به ساری به دوستان خودمان در شهر فرستاده شد، به جز دزدیده شدهها و به آمار نیامدهها، ۳۵ ببر، ۱۸ پلنگ، ۶۳ گاو و گاومیش اهلی که وحشی شده بودند، ۱۵۰ مرال که گاو کوهی میگویند در این ۴۰ روز توقفِ ما در آن جا کشته شد... در این ۴۰ روز صدای تفنگ از هم نمیبرید و دیگر روزهای آخر شکارها قربی نداشتند».