به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ در ابتدا باید گفت که بسیار نیکو و پسندیده است که در مورد وقایع و شخصیتهای تاریخ دینی و مذهبی از صدر اسلام تا صدها سال پسازآن کار کنیم. این مهم، جنگها و وقایع و رخدادها تا زندگینامه ائمه علیهماالسلام و بزرگان دین و مذهب و بزنگاههای تاریخی را شامل میشود. راقم این سطرها در سالهای قبل در مقالات و نقدهایی که برای کارهای مذهبی و دینی نگاشتهام این نکته مهم را گوشزد کردهام که کارهای مذهبی نباید تنها در مناسبتهای دینی و مذهبی روی صحنه بروند و این مهم نباید فقط از طریق جشنوارههای دینی صورت پذیرد بلکه میباید در طول سال نمایشهای مذهبی مانند کارهای دیگر روی صحنه بروند تا مخاطب آزادانه انتخاب کند و ایضاً کسانی که به دنبال کارهای مذهبی یا دینی هستند بتوانند در طول سال از این نمایشها دیدن کنند و اینگونه نباشد که فقط در ایامی خاص که ویژه مناسبتهای دینی و مذهبی است، این نمایشها روی صحنه بروند. هرچند که باید گفت نباید کارهای مذهبی مونوپل افراد و ارگانهای خاصی باشد و دیگران نتوانند بهسادگی به سوی اینگونه نمایشها بروند؛ شاید یکی از دلایلی که دیگر هنرمندان تئاتر کمتر به نمایشهای مذهبی میپردازند، همین نکته باشد.
نمایش «هتل ریتاج» یکی از نمایشهای مذهبی است که در ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) در تئاتر شهر روی صحنه رفته است؛ نمایش درواقع قصهای آشنا دارد یعنی موضوع حول محور مفقود شدن کتابی خطی میگردد که در آن اثبات شده است باغ فدک ارثیه حضرت فاطمه (س) بوده است.
هتلی در مدینه محل اتفاقات نمایش است، یک دکتر نسخهشناس ایرانی در ایام حج عمره این کتاب را از طریق یکی از دوستان عربش که در ایران طلبه بوده است، به دست میآورد. کتاب بهطور مرموزی مفقود میشود، حال در این میان، داستان پسر دکتر و همسر او نیز بهصورت موازی پیش میرود. پسر او شبانه به قبرستان بقیه میرود جهت زیارت قبور متبرکه ائمه (ع) مدفون در بقیه، حالا پلیس یا همان شرطه به دنبال اوست. پلیس شبانه وارد هتل شده و به اتاق او یورش میبرد و به همسرش سیلی میزند و او را مورد ضربوجرح قرار میدهد. همسرش مانند حضرت فاطمه (س) سیلی خورده و پهلویش کبود میشود. نویسنده این را مابهازای اتفاقی که برای حضرت فاطمه (س) افتاد میگیرد که باید گفت قیاسی معالفارق است.
شاید بتوان گفت بخش تاریخی نمایش یعنی گدازشهای زمانی خوب از آب درآمده با بازیهایی روان، اصولاً بازیها چه در بخش معاصر و چه بخش تاریخی و چه بازیگران حرکات فرم همگی روان و قابلقبول است. بهویژه بازی محسن افشار، سیروس اسنقی، مهدی جواهرپور، علیرضا عمرانی و بازیگر نقش مدیر هتل، پیمان خراسانی. در این میان بازیگر نقش محسن پسر دکتر آریا بهکل از جریان نمایش خارج است و بدون دلیل عصبانی است و بازی غلوشده و تصنعی را ایفا میکند هرچند که تلاش دارد نقش را ایفا کند ولی چندان موفق نیست.
اما باید گفت که متن هنوز کار دارد مثلاً هنگامیکه دکتر آریا «محسن افشار» و پسرش روی صحنه هستند البته منطقی به نظر میرسد که دیگر افراد مانند ابوذر یا مدیر هتل فارسی عربی صحبت کنند، در این میان دو دانشجوی پزشکی مسلمان اهل نیجریه که در فرانسه تحصیل میکنند و برای حج عمره آمدهاند نیز حضور دارند؛ حالا زمانی که دکتر آریا و پسرش یعنی دو ایرانی در لابی هتل نیستند دیگر چه لزومی دارد که همه با زبان فارسی عربی یا مخلوطی از انگلیسی–فارسی-عربی صحبت کنند؟ اصلاً دو دانشجوی پزشکی از کجا فارسی میدانند؟ چرا انگلیسی یا عربی صحبت نمیکنند؟ حتی ابوعتیق، تاجر انگلیسی (سیروس اسنقی) که ظاهراً عرب مسیحی یا یهودی است نیز چرا عربی یا انگلیسی حرف نمیزند؟ حالا میتوان پذیرفت که ابو عتیق چون تاجر است و شاید با ایرانیان نیز مراوده دارد مثلاً میتواند با فارسیای دستوپاشکسته صحبت کند اما این امر در خصوص دیگران نافذ نیست؛ و باز مشکل کماکان وجود دارد چرا هنگامیکه هیچ ایرانیای در لابی هتل نیست، باز هم همه فارسی-انگلیسی-عربی دستوپاشکسته بلغور میکنند؟
از سویی زمانی که دانشجوی پزشکی که عربزبان است و به جلوی صحنه میآید و کتاب را میخواند ما آنچه را که او میخواند یعنی راوی و دیگران را در طرف دیگر صحنه میبینم یعنی به گذشته و به درون کتاب میرویم اما باز راوی و دیگران با زبان فارسی صحبت میکنند؛ درحالیکه این به لحاظ دراماتیک درست نیست. وقتی دکتر آریا کتاب را میخواند و ما از دریچه ذهن او به تاریخ پرت میشویم کاملاً منطقی و درست به نظر میرسد که او و دیگران فارسی صحبت کنند، چون دکتر آریا ایرانی است و زبانش فارسی. از سویی زمانی که ابوعتیق به هتل میآید کتاب مفقود شده است؛ چگونه او قبلش با کارگر هتل هماهنگ کرده تا کتاب را برایش بدزدد؟ اصلاً از کجا میدانسته که دکتر آریا نامی در هتل اقامت دارد و کتابی خطی را خریده و میخواهد در ژنو سخنرانی کند؟ از طرفی دیگر سخنرانی در ژنو برای چیست؟ دکتر آریا چه چیزی را و در چه کنفرانسی در ژنو میخواهد ارائه دهد؟ در ژنو چه کنفرانسی و در خصوص چه موضوعی برگزار میشود که دکتر آریا به استنادهای این کتاب که در خصوص فدک است، نیاز دارد؟ اگر در کنفرانس کشورهای اسلامی بود باز منطقی به نظر میرسید چه چیزِ فدک و ارثیه حضرت فاطمه (س) برای اعضای آن کنفرانس در ژنو (که در اجرای فعلی نمیدانیم) مهم است؛ که طبعا این موارد به متن و کارگردانی برمیگردد.
باید گفت اصولاً هدف نهایی از کارهای مذهبی و دینی طی سالیان اخیر دچار برخی نقصانها شده و نیازمند بازنگری جدی است. در واقع با وجود تلاش بسیار و نیت خالصانه هنرمندانی که پای کارهای مذهبی ایستادهاند؛ خیلی کار ویژهای محسوب نمیشود افرادی که اعتقادات مذهبی دارند به دیدن این کارها بیایند؛ مهم این است که افرادی را به سالن جهت دیدن نمایشهای مذهبی بکشانیم که اعتقادات مذهبی محکمی ندارند. اصولاً هدف از نمایشهای مذهبی میباید روشنگری باشد و سره را از ناسره جدا کردن. نه آنکه همان روایات و قصههایی را که ریشههای چندان محکمی ندارند یا جزو اصول ثقه نیستند و سالیان سال تکرار شدهاند، به صحنه بکشیم. به نظر میرسد زندگانی غنی و زیست شخصی و اجتماعی ائمه و شخص حضرت زهرا(س) زمینهساز صدها برداشت هنری ناب برای ترویج الگوی زیست تراز اسلامی برای هر عصر و دورهای است؛ باید دست از روایت پیشتر گفته شده برداریم. ما باید خلقیات، زندگینامه، وقایع، افکار، عمق ایمان و اعتقاد، نوع زندگی و تعامل با همسر و فرزندان و... آن بخش از زندگی فاطمه زهرا را که تاکنون در هالهای از ابهام مانده است یا کمتر بازگو شده به صحنه بیاوریم.
نمایشهای مذهبی چه در خصوص وقایع و اتفاقات و زندگی شخصیتهای دینی و مذهبی و بزرگان و علما و... میباید به گونهای کار شود که اولاً دراماتیک و تئاتری و نمایشی باشد، دوما به لحاظ تاریخی درست و صحیح باشد و به تعبیری بر اساس منابع معتبر و با مشورت کارشناسان عرصه تاریخ، در ارائه متن نهایی، راه را بر هر گونه شائبهای بندد. سوماً روشنگری کند تا آنچه تابهحال غلط و اشتباه بوده مشخص و از اذهان پاک شود. چهارم با امروز به لحاظ مسایل فرهنگی و اجتماعی و انسانشناسانه نسبت درست و بهروز و مطابقت داشته و در جهت رشد و اعتلای فرهنگ دینی و اعتقادی و انسانی گام بردارد.
یادداشت از: سید علی تدین صدوقی
انتهای پیام/