خشونت علیه زنان، شاید اولین نوع نقض حقوق بشر در طول تاریخ بوده که تا مدت زمان کوتاهی پیش از اکنون نیز رواج داشته است و در عصر حاضر نیز میتوان موارد زیادی از این نوع خشونت را در سراسر جهان مشاهده کرد! این موضوع جدا از اینکه میتواند یک جامعه را بهصورت کلی ناپایدار و متزلزل کند، باعث ایجاد تاثیرات روانی بد و بسیار عمیقی بر روی خود زنان خواهد شد. خشونت علیه زنان انواع مختلفی دارد اما همه انواع آن ناشی از یک ریشه هستند و دلیل این اتفاق هم میتواند موضوعات مختلفی باشد که با وجود پیشینهای بهدرازای تاریخ برای خشونت علیه زنان، هنوز برخی از دلایل این اتفاق بهخوبی شناخته نشدهاند.
در صورتیکه قصد دارید اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید، تا انتهای این نوشته از درمانکده با ما همراه باشید تا بهبررسی خشونت علیه زنان (Violence against women) و هر آنچه که بهتر است بدانید، بپردازیم.
خشونت علیه زنان را میتوان از روی عنوانش قضاوت کرد؛ این قصه ظاهرا آزار و اذیت زنان است اما موضوع خشونت علیه زنان مفهومی بسیار عمیقتر دارد. بهصورت کلی، خشونت ناشی از جنسیت که بیشتر با نوع خشونت علیه زنان آن مواجه هستیم را میتوان یک اختلال روانی در نظر گرفت که از بین بردن آن نیاز بهیک فرهنگسازی ریشهای و اساسی دارد. این موضوع در چند سال اخیر (تا پیش از همهگیری کرونا) بسیار کمرنگتر از همیشه شده بود اما در دوران قرنطینه بهدلیل فشارهای عصبی و خانه نشینی، این موضوع رشدی جدید پیدا کرد بهنحوی که سازمان حقوق بشر از این امر بسیار نگران شد.
خشونت علیه زنان را تنها نمیتوان آسیبهای فیزیکی در نظر گرفت بلکه انواع مختلفی از این نوع خشونت وجود دارد که بهشرح زیر هستند:
بد رفتاری
اسید پاشی
قتل ناموسی
خشونت جنسی
خشونت فیزیکی
خشونت اقتصادی
تحقیر و توهین بهزنان
خشونت علیه زنان زندانی
نابرابری زنان در دنیای مشاغل
در نظر گرفتن زنان بهعنوان جنس ضعیف
عدم ارائه آزادی لازم بهزنان (در خانواده و اجتماع)
بهصورت کلی، هر نوع خشونتی که بر مبنای جنسیت و بر علیه جنس زن باشد را میتوان خشونت علیه زنان در نظر گرفت و این موارد تنها برخی از موارد رایج بودند.
جالب است بدانید که خشونت علیه زنان یکی از دلایل مهم مرگ در زنان است و هر ساله قربانیان زیادی را میگیرد و بههمین واسطه، بررسی این موضوع بهصورت ریشهای و عمیق اهمیت زیادی دارد. همه انواع خشونت علیه زنان ریشه در جنسیت زدگی دارند اما خود موضوع جنسیت زدگی میتواند دلایل مختلفی داشته و حتی انواع مختلفی هم داشته باشد که تنها یکی از این انواع خشونت علیه زنان است. برخی از دلایل جنسیت زدگی و در نهایت خشونت علیه زنان را میتوان بهشکل زیر تعریف کرد:
نابرابری جنسی
شرایط اجتماعی
سوء استفاده از قدرت
برخی بیماریهای روانی
تفکرات قدیمی و پوسیده
عدم آموزش صحیح در دوران کودکی
همه این موارد میتوانند فرمهای وحشتناکی از خشونت علیه زنان را بهبار بیاورند و بهعنوان مثال میتوان بهقتل ناموسی اشاره کرد. قتل ناموسی شدیدترین نوع خشونت علیه زنان است. این کار همواره با دلایل واهی مانند احساس خیانت از سمت همسر، احساس اینکه زن خانواده باعث ایجاد شرمساری شده و سایر موارد اینچنینی انجام میشود و این در حالی است که در بیشتر مواقع، هیچکدام از این دلایل واهی حتی اثبات هم نمیشوند. همینکه مرد خود را آزاد برای بهقتل رساندن همسر خود بداند، در واقع نه تنها جلوهای برای خشونت علیه زنان بلکه نوعی بیماری روانی است که نیازمند درمان بوده و باید بهآن رسیدگی شود. یا بهعنوان مثال ختنه زنان که ابتدا از سمت دکتر زنان تایید نمیشود و بسیاری موارد دیگر.
اینکه چگونه بتوان از شر خشونت علیه زنان رهایی پیدا کرد، کاملا وابسته بهشرایط فرد است. در صورتیکه این خشونت از سمت پدر، همسر یا سایر نزدیکان و آشنایان باشد میتوان از طریق برخی راهکارهای قانونی و یا مشاورههای روانشناسی برای فرد اعمالکننده خشونت اقدام کرد. اما در صورتیکه این خشونت از سمت جامعه باشد و بهصورت کلی خشونت علیه زنان در یک جامعه عادی باشد، متاسفانه کار خاصی از دست خود فرد بر نمیآید!
خشونت علیه زنان یک موضوع ریشهای است و باید از سمت خود جامعه هدف قرار داده شود و نه تنها زنان یک جامعه؛ البته که زنان میتوانند با دادخواهی نقش موثری در این زمینه داشته باشند. تحت هر شرایطی این باور واهی باید از بین برود که که زنان از مردان ضعیفتر و حتی برابر هستند! اصلا چرا باید زن و مرد را با هم مقایسه کنیم در صورتیکه هر دوی این جنسیتها پایههای اصلی یک جامعه هستند و هر کدام بهنحوی در یک جامعه اثر گذار اند؟ برخی از اقداماتی که یک جامعه میتواند در جهت کاهش خشونت علیه زنان انجام دهد بهشرح زیر هستند:
ارائه حقوق شغلی بر اساس شایستگی
اعمال مجازاتهای سنگین برای این موضوع
آموزشهای پایهای و ریشهای از دوران کودکی
ایجاد حقوق برابر برای حق طلاق و ارث و غیره
ایجاد بنیادهای رسمی برای مبارزه با خشونت علیه زنان
با وجود همه راهکارهای مذکور، متاسفانه باز هم در همه جوامع شاهد خشونت علیه زنان هستیم. افرادی که این خشونتها را تجربهکرده باشند بازماندگان خشونت جنسی نام دارند که متاسفانه در ادامه زندگی خود مسیر سختی در پیش خواهند داشت. یک جامعه که واقعا قصد داشته باشد بر علیه خشونت علیه زنان فعالیت کند، باید برنامه ویژهای برای پناه دادن بهبازماندگان این موضوع داشته باشد.
خشونت علیه زنان، رایجترین خشونت بر پایه جنسیت است که در طول کل تاریخ قابل مشاهده است. این مشکل میتواند دلایل مختلفی داشته باشد و هم بهصورت فردی و هم بهصورت جمعی مطرح میشود. این موضوع باید چه در یک شخص و چه در یک جامعه ریشه یابی و درمان بشود که این امر بهصورت شدید نیازمند درمانهای روانشناختی است.
در صورتیکه برای بررسی بیشتر این مشکلها هر مشکل دیگری قصد مراجعه بهپزشکان متخصص را داشته باشید، میتوانید از طریق سایت نوبت دهی آنلاین درمانگاه برای دریافت نوبت پزشکان متخصص مختلف از روانپزشک گرفته تا دکتر غدد و هر تخصص پزشکی دیگری اقدام کنید.