به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری برنا، امکان ندارد این روزها شبکههای اجتماعی را مرور کنید و خبری از حضور ستارههای فوتبال دنیا در عربستان نبینید. امکان ندارد در رسانهها چیزی در این رابطه نخوانید و البته امکان ندارد با مشاهده اخبار مربوط، به فکر فرو نروید.
عربستان در حال سرمایهگذاری روی فوتبال خود است و برای این مساله از هیچ هزینهای واهمه ندارد. تمام هجمههای رسانهای را هم به جان خریده است. آیا این پروژه بازدهی دارد؟ آیا آینده فوتبال آنها روشن است؟
آغاز ماجرا؛ تصاویر تغییر داده میشود
اولین قدم در راستای تغییر تصویر ساخته شده در رسانههای غرب را قطر برداشت. آنها میزبانی جام جهانی را گرفتند، لیگ قهرمانان آسیا را میزبانی کردهاند و حالا جام ملتهای آسیای بعدی را هم در کشور خود برگزار میکنند. آنها توانستند هواپیمایی قطر را روی لباس مشهورترین تیمها قرار دهند و بنیاد قطر اسپانسر را اسپانسر بارسلونا کنند. این ماجرا برای اماراتیها هم وجود داشت و پای آنها هام با سرمایهگذاری توسط گروه فوتبال سیتی و مالکیت تیمهایی چون منچسترسیتی، نیویورک سیتی و ملبورن سیتی به فوتبال باز شد.
پس از این اتفاق مهم (در همان ابتدا در زمان اعطای میزبانی به قطر) بود که دیگر کشورها هم به تکاپو افتادند و سردمدار این ماجرا عربستان بود. قبل از عربستانیها البته چین روی به استخدام ستارههای تقریبا تمام شده فوتبال اروپایی گرفته بود که البته پروژه آنها تمام و کمال شکست خورد. چینیها کوچکترین موفقیتی در لیگ قهرمانان به دست نیاوردند و در رقابتهای ملی حتی یک برد مهم هم کسب نکردند. هرچند که این انتقاد به آنها وارد بود که ستارههای تمم شده چون الشراوی، هالک و لاوتزی را جذب کردهاند. نه فوق ستارهای چون رونالدو را.
در نهایت عربستان تصمیم به جذب ستارهها گرفت تا در دراز مدت به هدف خود در این پروژ برسد؛ هدفی چون میزبانی جام جهانی.
پروژه عربستانیها چگونه پیش رفت؟
الهلال عربستان به عنوان پرافتخارترین و بزرگترین باشگاه آسیا قبل از این ماجرا همواره روی به استخدام ستارهها میآورد. چه در فصول اخیر که قبل از حضور رونالدو، آنها گومیس، جووینکو و ویلهلمسون را جذب کرده بودند و چه در دوران قدیم که الاتحاد دونادونی مسن را جذب کرده بود و العین، عابدی پله را.
اصل پروژه اما رسما از حضور رونالدو آغاز شد. کریستیانو بیشتر از یک ستاره، برای عربستان یک سفیر در نظر گرفته میشود. کسی که با چند صد میلیون دنبال کننده در شبکههای اجتماعی، به طوری ویژه رصد میشود و چه در آلاسکا و چه در هند. هرچند پیش از آن، سرمایه گذاری مالی عربستانیها با خرید نیوکاسل آغاز شده بود اما از آن پس عربستانیها دیدند با پول همهچیز «میشود». پس از این اتفاق آنها روی به جذب ستارهها، به شیوهای متفاوتی نسبت به دههها گذشته گرفتند و مستقیما دست روی ستارههای شاغل در اروپا گذاشتند. ابتدا کریم بنزما رسما الاتحادی شد و پس از او روبن نوز ۲۶ ساله و کولیبالی به الهلال عربستان پیوستند تا ما یک مساله را باور کنیم؛ این بار پروژه عربستانیها جدی است. همین حالا هم البته روزی نیست که نام یک بازیکن جدید برای حضور در عربستان در رسانهها مطرح نشود.
آیا آینده متعلق به عربستانیها است؟
تیمهای ایرانی بارها قدرتهای کشورهای عربزبان حاشیه خلیج فارس را با حضور ستارگان شکست دادهاند اما عمدتا بر حسب اتفاق و با چاشنی تعصب بوده است. پرسپولیس السد را با ژاوی درون زمین و بیرون زمین برد اما آیا همیشه این غیرت بر کیفیت پیروز میشود؟ استقلال ۳ بار پیاپی الهلال را برد اما حالا ۲ شکست پیاپی مقابل این تیم دارد که روند نزولی موفقیتها را نشان میدهد. پس میتوان این نتیجه را گرف که اگر ما هم دست نجنبانیم، زیر ساختها را فراهم نکنیم و کم کم روی به جذب ستارههای باکیفیت (نه الحاجی گروها، پریراها و کامسوباها) نیاوریم، دیگر به عنوان قدرت اول قاره شناخته نمیشویم. هرچند که همین حالا هم آخرین گل قهرمانیمان در رقابتهای بینالمللی را محسن گروسی با تیم پاس در جام باشگاههای آسیای سال ۱۳۷۱ به ثمر رسانده. کسی که این روزها ۵۵ سال سن دارد!
خوشبینی به آینده
تمام مربیان خارجی که به ایران آمدهاند به این قضیه واقف بودهاند که ایران معدن استعداد است. به همین علت یکی از مشکلات عمده ما برای رقابت با پول و ستارهها، استفاده بهینه از بازیکنان و جذب صحیح ستارههای خارجی است. پرسپولیس در تمام ادوار لیگ برتر حتی یک بازیکن هم در سطح لوکادیا نداشته اما همان لوکادیا در ۶ ماه حضور در ایران تاثیری به مراتب بیشتر از همه خریدهای خارجی داشته. دیاباته توانست با استقلال آقای گل شود حتی ریکاردو آلوز ارزانقیمت باعث رشد فوتبال تبریزیها شود. پس میتوان امید داشت به مرور زمان مشکلات حل شود و به پایشان برسیم. این مساله اما در گرو برنامهریزی با دقت و صبر و حوصله است اما اگر همین کار را هم انجام ندهیم، تا یک قرن عقب خواهیم افتاد.
یادداشت: علی رضایی
انتهای پیام/