به گزارش خبرگزاری برنا، دفتر مطالعات اجتماعی مرکز مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی با عنوان «روندپژوهی مهاجرت داخلی در ایران طی سی سال اخیر (1365-1395)» اظهار کرد که با توجه به روند تقریباً ثابت موالید و مرگومیر، مهاجرتهای بیناستانی یکی از تعیینکنندهترین متغیرهای تأثیرگذار بر تغییرات جمعیتی در استانهای کشور است. افزایش شدت مهاجرتها با هر نوع و انگیزهای که باشد با توجه به مقیاس بسیار بزرگ آنها، مدیریت مهاجرت را به مسئلهای جدی فراروی دولتها بدل کرده است؛ ازاینرو مهاجرت داخلی هم میتواند فرصت باشد و هم چالش؛ که در این زمینه، بستر سیاستی و مدیریت مهاجرت نقش بسیار مهم و کلیدی ایفا میکند. در گزارش حاضر به روندپژوهی مهاجرتهای بیناستانی در کشور طی سالهای 1365 تا 1395پرداخته شده است تا تصویری دقیق از تغییرات مهاجرت در بین استانهای کشور برای سیاستگذاری در زمینه تعادل جمعیتی بهدست آید.
طبق نتایج این گزارش، بهطور متوسط سالیانه یک میلیون نفر در داخل کشور در دهههای اخیر مهاجرت کردهاند. با این حال در سالهای اخیر از شدت مهاجرت کاسته شده است. افزایش مهاجرتها و جابهجاییهای جمعیتی بهویژه از مناطق مرزی کشور به سمت مرکز و سکونت آنها در پیرامون شهرهای بزرگ بهویژه پایتخت، یکی از مسائل و چالشهای اجتماعی، جمعیتی و امنیتی حال حاضر کشور است.
در بخش دیگری از این گزارش اشاره شده که مهاجرتهای شهری بهویژه شهر به شهر شکل غالب مهاجرت در کشور بوده است و در بُعد تقسیمات سیاسی کشور، مهاجرتهای درون استانی همیشه بالاترین نسبت مهاجرت را داشتهاند، اما در سالهای اخیر بهصورت چشمگیری بر نسبت مهاجران بیناستانی افزوده شده و این مسئله نشاندهنده کاهش اهمیت فاصله در مهاجرت کشور است، بهطوریکه استانهای کرمانشاه، خوزستان، ایلام همواره دارای نرخ مهاجرت منفی بالایی هستند، درحالی که استانهای تهران، البرز، اصفهان و یزد غالباً بالاترین تراز مهاجرتی مثبت را داشتهاند.
نتایج بررسی سن مهاجران نشان میدهد مهاجرت عمدتاً در سنین 34-15 سالگی رخ میدهد و با افزایش سن از شدت مهاجرت کاسته میشود و با توجه به غلبه گروههای سنی جوان در مهاجرت باید توجه داشت که جمعیت گروههای سنی 34-15 افراد فعال اقتصادی هستند که بهصورت بالقوه در آستانه تشکیل خانواده و ازدواج و باروری هستند. لذا مهاجرت این افراد میتواند علاوهبر تأثیر مستقیم بر حجم جمعیت هریک از دو منطقه، با تحت تأثیر قرار دادن الگوی سنی و در نتیجه میزانهای ازدواج و باروری، جمعیت آتی را نیز متأثر سازد.
این گزارش ذکر کرده که نسبت جنسی مهاجران بالاتر از جامعه مبدا و مقصد است و این نشاندهنده غالب بودن مهاجران مرد است. با وجود این در سالهای اخیر بر تعداد و نسبت مهاجران زن نیز اضافه شده است، بهطوری که در مطالعات بسیاری از عبارت زنانه شدن مهاجرت استفاده میشود.
در این گزارش آمده است که مهاجرت مردان بهویژه مردان جوان ضمن کاهش نیروی کار در مبدأ، تراکمی از نیروی کار در مقصد را ایجاد کرده و میکند که ماحصل آن چیزی جز افزایش نرخ بیکاری در مقصد، گسترش مشاغل غیررسمی و مسائلی از این دست نیست. ازسویی با مهاجرت افراد جوان، روند سالمندی و نیز مضیقه ازدواج برای دختران (با توجه به برتری کمی مردان در مهاجرت) در مبدأ افزایش پیدا میکند.
گزارش مرکز پژوهشها مواردی چون توجه به برنامهریزی مبتنیبر آمایش سرزمین و زیست بوم، کاهش نابرابریهای منطقهای، اعمال برنامههای مناسب اشتغالزایی در مناطق مهاجرفرست، راهکارهای حمایتی برای تأمین امنیت اقتصادی، اجتماعی و رفاهی افراد آسیبپذیر در مناطق روستایی و شهری را از پیشنهادهای سیاستی قابل ذکر جهت ایجاد تعادل جمعیتی در کشور میداند.
انتهای پیام/