یکی از مشکلات جدی در حوزه انرژی در سالهای اخیر، تمرکز بیشتر روی عرضه بهجای تقاضا بوده، در ۲۰ سال اخیر که برنامههای توسعهای بیشتر در کشور اجرا شده، تمام برنامههای توسعهای بهجای مدیریت تقاضا، بر تولید و عرضه انرژی تمرکز داشته است. این باعث شده است ما شدت مصرف انرژی بالایی در مقایسه با میانگین جهانی داشته باشیم، در حالی که ایران اقلیم معتدلی دارد، اما ایران در فهرست ۱۰ کشور مصرفکننده بالای انرژی است؛ در حد کشورهای کانادا و روسیه که اقلیم سرد دارند. علاوه بر شدت بالای مصرف انرژی در ایران، عمده انرژی در بخش غیرمولد استفاده میشود، این باعث شده است تا شکاف عرضه و تقاضا سالبهسال بیشتر به بحرانی برای تامین انرژی تبدیل شود. در ۲۰ سال گذشته، برای تامین روزافزون انرژی کشور به میدان گازی پارسجنوبی بهعنوان یک منبع قابلتوجه وصل بودیم، اما این میدان تا ۳ سال آینده با کاهش افت فشار روبهرو خواهد شد.
نقشآفرینی نفت بهعنوان منبع درآمد برای کشورهای صادرکننده از اهمیت بسزایی برخوردار است و بررسی میزان وابستگی بودجه کشورها به درآمدهای نفتی میتواند دولتها را در سیاستگذاریهای پولی و مالی و برنامههای زیربنایی و توسعهای کمک کند. تحقق افزایش تولید گاز طی یک دوره ۸ساله به روزانه ۱.۵میلیون مترمکعب و رسیدن تولید نفت به رقم ۵.۷ میلیون بشکه از برنامههای وزارت نفت بوده که از ابتدای دولت سیزدهم برای اجرای آن اقدامهای شاخصی انجام شد. اما در کنار موضوعات یادشده، بهینهسازی مصرف انرژی بهاندازه تولید آن از اهمیت زیادی برخوردار است و باید هرطور که شده جلوی اتلاف انرژی را گرفت، چراکه هزینههای زیادی را به کشور تحمیل میکند. اگر در درازمدت صرفهجویی انجام بگیرد و توسعه مخازن انجام شود، ایران میتواند از فرصتها استفاده کند و این مسئله تنها منوط به شرایط کنونی نمیشود و در صورت فراهم شدن شرایط، میتواند از مزایای توسعه صادرات بهره ببرد.
مصرف بهینه باید اتفاق بیفتد و در کنار آن نیز، توسعه مخازن صورت بگیرد؛ علاوه بر این، حفظ و پایداری شرایط موجود و توسعه سرمایهگذاری نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است که اگر محقق شود، میتوانیم آینده خوبی را برای صنعت نفت و گاز ترسیم کنیم. هر زمانی ایران انرژی مازاد داشته باشد، این فرصت برایش وجود دارد که به بازارهای اروپایی راه پیدا کند. همچنین، امکان صادرات گاز ایران به اروپا وجود دارد، اما باید به بحث مدیریت مصرف، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، توسعه و پایداری تولید گاز و سرمایهگذاری در مخازن جدید توجه شود.
از طرفی، باید روی این مسئله فکر شود و اگر با روش فعلی پیش برویم، امکان صادرات گاز به اروپا وجود نخواهد داشت، در شرایط کنونی، طبق اعلام مسئولان صنعت گاز به ۱۵۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز داریم. اگر سیاستگذاریها بهدرستی انجام شود، میتوانیم تا ۲۰۰ میلیارد مترمکعب در سال، صادرات گاز به اروپا داشته باشیم. درحالحاضر باتوجه به تحولات سیاسی در دنیا، بازار انرژی تحتتاثیر نوسان عرضه قرار گرفته، در نتیجه بینظمی در عرضه و توزیع انرژی اتفاق افتاده است که میتواند نیاز صنایع، مصارف خانگی و کارخانهها را بهطورکلی به انرژی بیشتر کند.
مرتضی بهروزیفر، نایبرئیس انجمن اقتصاد انرژی ایران و عضو هیاتعلمی موسسه مطالعات بینالمللی انرژی در رابطه با ضرورت توجه به بهینهسازی مصرف انرژی و جلوگیری از اتلاف آن به صمت توضیح داد: مصرف انرژی در کشور باتوجه به حجم اقتصادی موجود بسیار بالا است، اما به این معنی نیست که مصرفکنندگان، عامدانه انرژی را هدر میدهند، چراکه برای مثال، شهروندان در ایران از خودروی استاندارد و سیستم حملونقل مناسب و کممصرف برخوردار نیستند. همچنین، عایقبندی و بهینهسازی در ساختوساز رعایت نمیشود. از سوی دیگر، تجهیزات تجاری و خانگی که با نرخ بسیار بالاتر از سایر کشورهای دنیا بهفروش میرسند بسیار پرمصرف هستند و باعث اتلاف شدید انرژی میشوند. با این جریانات چه انتظاری میتوان داشت که انرژی در کشور ما بهینه مصرف شود؟
وی در ادامه افزود: رتبههای دوم و سوم ذخایر گاز و نفت جهان در اختیار ایران است و باید جایگاه بسیار بالاتری در بازارهای انرژی دنیا داشته باشیم، اما متاسفانه این جایگاه را نداریم. این موضوع اول به این دلیل است که ما بهخاطر مشکلات موجود نتوانستیم در بالادست هزینه کنیم و به فناوری و دانش فنی روز دسترسی داشته باشیم. مورد بعدی که حائزاهمیت است اینکه نتوانستهایم مبنای اقتصاد کشور را برپایه بهینهسازی مصرف انرژی قرار دهیم. در نتیجه، این موضوعات باعث شد تا متناسب با ذخایر خودمان تولید انرژی در کشور ما صورت نگیرد. اگر برای چنین چالشهایی در کشور چارهجویی و برنامهریزی نشود، در نهایت کشور باوجود منابع عظیم نفتی و گازی به یک واردکننده انرژی در سالهای آینده تبدیل خواهد شد.
بهروزیفر گفت: اکنون پارسجنوبی بهعنوان بزرگترین پالایشگاه گازی دنیا با کشور قطر مشترک است که این کشور با تلاشهای بیوقفه، کسب دانش فنی بهروز و فرصتطلبی از این میدان گازی نهایت استفاده را میبرد و در مدت کوتاهی تبدیل به یک قدرت اقتصادی بزرگ در دنیا شده است؛ اما کشور ما قدر این فرصت را نمیداند و در حد نیاز از این میدان گازی برداشت میکند. اگر کشور ما در استفاده از ذخایر گازی خود تعلل کند و نهایت استفاده را نبرد، در نهایت هر سال شاهد کاهش تولید و ناترازی در بحث انرژی میشویم. از طرفی، هرچند ذخایر نفتی و گازی زیادی در کشور ما وجود دارد، اما بهدلیل تحریمهای مختلف، بهویژه تحریمهای غرب، چالشهای بزرگی برای ورود تکنولوژی و سرمایهگذاری خارجی به این بخش به وجود آمده است.
نایبرئیس انجمن اقتصاد انرژی ایران در پایان به صمت گفت: وزارت نفت باوجود در اختیار داشتن شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، نهاد اصلی اصلاح مصرف نیست و حتی قرار گرفتن این شرکت در زیرمجموعههای وزارت نفت اشتباه است. در کاهش هدررفت انرژی، نهادهای متعددی از جمله وزارت صمت، سازمان ملی استاندارد، وزارت راهوشهرسازی و وزارت نیرو نقش دارند. برای مثال، وزارت صمت در زمینه افزایش بهرهوری در صنعت و نوسازی تجهیزات و دستگاهها، تولید و واردات وسایل برقی و گازی کممصرف، تولید خودروهای استاندارد و مواردی از این دست مسئول است. وزارت راهوشهرسازی وظیفه نظارت بر اجرای مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان و توسعه حملونقل عمومی را دارد. وزارت نیرو مسئول افزایش راندمان نیروگاهها و فرهنگسازی در این زمینه است. نهادهای دیگری نیز در این امر دخیل هستند که باید به بهینهسازی مصرف انرژی و کاهش هدررفت آن بپردازند.
حسن مرادی، کارشناس انرژی و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی درباره رویکرد دولت در راستای جلوگیری از اتلاف انرژی در کشور به صمت گفت: اتلاف انرژی در کشور ما تبدیل به یک چالش بزرگ شده است، چراکه جدا از مصرف زیاد شهروندان، در بسیاری از ادارات و نهادهای دولتی اتلاف انرژی بهوضوح دیده میشود و هیچ نهادی آنطور که باید به این موضوع ورود نمیکند. هدررفت نفت و گاز در بخش کلان وجود دارد و غیرقابلچشمپوشی است و سرمایههای زیادی را هدر میدهد؛ اما جدا از این مسئله، زمانی که دولت تلاش میکند تا شهروندان اصول صرفهجویی در مصرف انرژی را رعایت کنند، ضرورت دارد نهادهای دولتی نیز در این اقدام پیشقدم شوند و جلوی هدررفت انرژی را بگیرند.
وی در ادامه توضیح داد: اتلاف انرژی در کشور شامل هدررفت گاز فلر در پالایشگاهها، وجود وسایل گرمایشی و سرمایشی غیراستاندارد، نشتی دستگاهها، هدررفت انرژی در ساختمانها و... میشود. اگر اسراف انرژی کنترل شود، مسلما رقم بسیار زیادی صرفهجویی صورت میگیرد و کسری بودجه احتمالی رخ نمیدهد. همچنین جلوگیری از اتلاف انرژی در کشور باعث خواهد شد تا پیشروی طرحهای عمرانی و توسعهای سرعت بیشتری به خود بگیرد و به رشد اقتصادی کمک زیادی شود؛ چراکه درآمد اصلی کشور ما از تولید و فروش نفت و گاز و فرآوردههای نفتی بهدست میآید.
این کارشناس به صمت توضیح داد: درحالحاضر جدا از موضوعات ذکرشده، نهتنها دولت و مجلس اقدام موثری برای جلوگیری از اتلاف انرژی در کشور نکردهاند، بلکه با سیاستگذاریهای غلط در مسیر این اقدام مهم و سودمند سنگاندازی میکنند. نمونه یکی از این سیاستگذاریهای غلط، تصویب قانون عدمتغییر ساعت کشور بود که میتوان از آن بهعنوان یکی از عقبماندهترین مصوبات مجلس یاد کرد، چراکه با تغییر ساعت، حداقل بهاندازه نیروگاه بوشهر از هدررفت انرژی جلوگیری میشد.
کشور ما بهدلیل جایگاه جهادی خود باید در برابر برخی موضوعات ایستادگی و ساعت کاری ادارات به ۶ صبح تغییر کند، با این اقدام نهتنها بازده کارمندان بالاتر میرود، بلکه با کاهش مصرف انرژی در ساعات پایانی شب صرفهجویی قابلتوجهی صورت میگیرد. در تصویب تغییر ساعت کاری ادارات، مجلس کوتاهی کرد و با دادن اختیارات غلط به دولت باعث شد تا همان ساعت قبلی شروع فعالیت کاری ادارات باقی بماند و از ساعت ۸ صبح تغییر نکند.
این کارشناس در ادامه اظهار کرد: متاسفانه مصرف گاز خانگی گاهی بهعلت عادتهای غلط و گاهی در بین اقشار مرفه جامعه بهدلیل مالکیت خانههای ویلایی و استخردار بهشکل غیرمتعارف است؛ باید افراد مرفه با دقت بسیار شناسایی شوند و تعرفههای پرداختی آنها با سایر افراد کممصرف تفاوت قابلتوجهی داشته باشد. از سوی دیگر، طی سالهای گذشته قرار بر عایقبندی موتورخانهها بود، شاید ۳۰ الی ۴۰ درصد موتورخانهها از عایقبندی برخوردار نیستند و این یک فاجعه محسوب میشود که لازم است با اعزام افراد متخصص به منازل و بررسی موتورخانهها، میزان مصرف و استاندارد بودن آنها مشخص شود.
مرادی در پایان گفت: در کل باید تاکید کرد که ضرورت دارد تا یک اصلاح ساختاری در بحث صرفهجویی و جلوگیری از اتلاف انرژی شکل بگیرد و بهینهسازی از ساختار دستچندم فاصله بگیرد، زیرا شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، ذیل شرکت ملی نفت است و شرکت ملی نفت مسئله اصلی خود را افزایش تولید تعریف کرده است، بنابراین بهینهسازی در شرکت ملی نفت موردتوجه قرار نمیگیرد و به یک نهاد مستقل برای این مهم نیاز است.
میزان هدررفت انرژی در کشور با ارقام متفاوتی اعلام میشود که بسیار تاسفبرانگیز است، در حالی که بررسی ترازنامه انرژی سال ۱۳۹۸ بهعنوان آخرین ترازنامه منتشرشده نشان میدهد که ایران سالانه معادل ۵۰۰ میلیون بشکه نفتخام هدررفت انرژی دارد. با احتساب قیمتهای فعلی و در نظر گرفتن ۹۰ دلار برای هر بشکه نفتخام، میزان هدررفت انرژی کشور رقمی در حدود ۴۵ میلیارد دلار خواهد شد. البته این رقم مربوط به سال ۱۳۹۸ است و در ۲ سال گذشته افزایش داشته؛ اما باوجود این، بعید است که میزان هدررفت انرژی کشور به ۶۰ میلیارد دلار نیز برسد؛ اما گذشته از اینکه میزان هدررفت انرژی در کشور چقدر است، باید به این سوال پاسخ داد که چرا این میزان اتلاف انرژی در کشور رخ میدهد و چه نهادی مسئول اصلاح این شرایط است.
کارشناسان معتقدند که تلاشها برای جلوگیری از هدررفت انرژی و سرمایهگذاری برای توسعه صنعت نفت و گاز کافی نیستند و نمیتوان ناترازیهای موجود در زمینه انرژی را تنها به یک سمت ربط داد و باید تمامی نهادها برای حل این چالش پیشقدم شوند.
منبع:صمت