شباهت ماجرای حرّ بن ریاحی با فطرس مَلک

|
۱۴۰۳/۰۴/۲۰
|
۱۱:۴۷:۲۹
| کد خبر: ۱۵۰۳۵۷۰
شباهت ماجرای حرّ بن ریاحی با فطرس مَلک
حر و فطرس هر دو به دست امام حسین علیه‌السلام شفاعت یافتند و لذا افتخارشان این است که آزادشده اباعبدالله علیه‌السلام‌ هستند.

به گزارش خبرگزاری برنا؛ ماجرای شفاعت فطرس ملک توسط امام حسین علیه‌السلام از داستان‌های مشهوری است که پشتوانه روایی متقنی دارد، منتها به صورت‌ها و عبارت‌های مختلف نقل شده اما کلیت ماجرا همان نقل مشهور است. برخی روایات گویای آن است که فطرس از ملائک حامل عرش و برخی روایات او را از ملائک کروبین معرفی می‌کنند. در بین روایت‌های مختلف به روایتی از امام صادق علیه‌السلام که شیخ قولِویه در کامل‌الزیارات نقل کرده اکتفا می‌کنیم.

ابراهیم بن شعیب میثمى نقل می‌کند شنیدم امام صادق علیه‌السلام فرمود «هنگامى که حسین بن على متولّد شد، حق تعالى به جبرئیل امر فرمود که در ضمن هزار فرشته دیگر به زمین فرود آید و از طرف خدا و خودش به رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله تهنیت بگوید. حضرت فرمود: محل فرود آمدن جبرئیل جزیره‌‌اى بود در میان دریائى و در آن جزیره مَلکی به نام فطرس می‌‌زیست که از حاملان عرش محسوب می‌شد و حق تعالى او را بر انجام کارى مبعوث کرد و چون وى در به جا آوردن آن سستى کرد،‌ بالش شکسته شد و در آن جزیره افتاد و مدت 600 سال خداوند را عبادت می‌‌کرد تا امام حسین علیه‌السلام متولد شد. به هر صورت فطرس به‌ جبرئیل عرضه داشت: کجا می‌روی؟ جبرئیل فرمود: خداوند متعال بر محمّد صلّى اللَّه علیه و آله نعمتى عنایت فرموده و من را براى گفتن تهنیت از جانب خودش و خودم به نزد آن جناب فرستاده اکنون محضر مبارک آن حضرت می‌‌روم. فطرس عرضه داشت: اى جبرئیل، من را با خودت ببر شاید رسول خدا براى من دعاء فرماید. حضرت فرمود: جبرئیل فطرس را با خود برد و هنگامى که به مکان رسول خدا رسید، فطرس را بیرون گذارد و خودش محضر مبارک آن حضرت مشرّف شد و از ناحیه خدا و خود به حضرتش تهنیت گفت و سپس حال فطرس را گزارش داد. رسول خدا فرمود: اى جبرئیل او را داخل کن.

جبرئیل او را داخل کرد و وى حال خود را براى آن جناب بازگو کرد. پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله برایش دعاء کرد و فرمود: بال شکسته خودت را به این مولود (در روایتی دیگر، گهواره ایشان) بکش و به جاى خودت برگرد. حضرت فرمود: فطرس بال شکسته‌‌اش را به  امام حسین علیه‌السلام (در روایتی دیگر گهواره ایشان) کشید و سالم شد و به هوا پرواز کرد و (با خوشحالی) گفت: اى رسول خدا، این ماجرا حتمى است که امّت شما عن‌قریب این مولود را خواهند کشت و در مقابل حقّى که این مولود بر من دارد، ملتزم هستم هر زائرى که او را زیارت کند، زیارتش را به آن حضرت رسانده و هر سلام‌‌کننده‌‌اى که به حضرتش سلام کند، سلامش را به محضرش ابلاغ کرده و هر کسى که به ایشان سلام گوید، آن را به حضورش عرضه کنم. این را گفت و بالا رفت.» (کامل الزیارات، ص66)

بر این اساس، فطرس مَلکی بود که بر اساس یک خطا بال خود را از دست داد و مدت‌ها با حالت استغاثه به دنبال راهی برای شفاعت خود بود و با علمی که  از آینده داشت، می‌دانست روزی باید به دست فرزند پیامبر آخرالزمان شفاعت یابد؛ لذا امام حسین باب نجات او شد.

اما در ماجرای حر بن یزید ریاحی می‌خوانیم که ایشان در میدان نبرد با حالتی پریشان سپری می‌کرد و به گفته‌ی خود وی، خود را مابین بهشت و جهنم می‌دید، اما دوست داشت در مسیر حق باشد. نقل است حرّ پس از آنکه به سپاه امام پیوست، گفت خدا مرا فداى تو کند، من همان درمانده هستم که تو را از بازگشت به وطنت جلوگیرى کردم و در راه، همه‌جا قدم به قدم با تو آمدم و نگذاشتم از مسیر خارج شوی و تو را در این مکان وحشتناک و خونخوار فرود آوردم و خیال نمى‌‌کردم این مردم حق جد تو را رعایت نکنند و تو را با این حال گرفتار کنند و به خدا سوگند اگر از هدف آنها باخبر بودم، هیچ گاه چنان رفتارى با تو انجام نمی‌دادم؛ اینک از در توبه و انابه در آمده و از خدا مى‌‌خواهم از کرده من درگذرد. شما که سیدى کریمید، درباره من چه اندیشه دارید؛ آیا توبه مرا مى‌‌پذیرید؟ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا صَاحِبُکَ الَّذِی حَبَسْتُکَ عَن‌ الرُّجُوعِ وَ سَایَرْتُکَ فِی الطَّرِیقِ وَ جَعْجَعْتُ بِکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ الْقَوْمَ یَرُدُّونَ عَلَیْکَ مَا عَرَضْتَهُ عَلَیْهِمْ وَ لَا یَبْلُغُونَ مِنْکَ هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمْتُ أَنَّهُمْ یَنْتَهُونَ بِکَ إِلَى مَا أَرَى مَا رَکِبْتُ مِنْکَ الَّذِی رَکِبْتُ وَ إِنِّی تَائِبٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِمَّا صَنَعْتُ فَتَرَى لِی مِنْ ذَلِکَ تَوْبَة.

امام حسین فرمود: بله، خدا توبه ترا مى‌‌پذیرد. از اسب پایین بیا. فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ ع نَعَمْ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْکَ فَانْزِل‌. حرّ عرض کرد هر گاه سواره باشم بهتر از آنم که پیاده شوم. آرزومندم به من اجازه فرمایى هم اکنون به پیکار با این مردم بى‌‌وفا بپردازم، آخر الامر که پیاده خواهم شد. امام فرمود هر کارى که در نظر گرفته‌‌اى انجام بده، خدا تو را در کنف رحمت خودش پایدار بدارد. فَاصْنَعْ یَرْحَمُکَ اللَّهُ مَا بَدَا لَکَ.

حر و فطرس به دست امام حسین علیه‌السلام شفاعت یافتند و لذا افتخارشان این است که آزادشده اباعبدالله هستند. فطرس مَلکی بود که در یکی از جزایر دنیا و به دور از خلایق گرفتار بود و اذن نداشت به سرزمینی دیگر یا آسمان‌های بالاتر برود. حرّ نیز سال‌ها از عمر خود را در گمراهی و ضلالت سپری می‌کرد و مسیر خود را نه تنها نیافته بود بلکه مسیر به‌سوی عمق جهنم را در پیش گرفته بود، اما خداوند پایان کتاب زندگانی او را مصادف با دستگیری و شفاعت از سوی امام حسین علیه‌السلام کرد و مسیرش از عمق جهنم به‌سوی آسمان‌ها تغییر یافت. 

فطرس پس از جدایی از بیت وحی و امام حسین علیه‌السلام عهد بست عبد و غلام حلقه به گوش آن خاندان شود و بر این عهد پابرجا ماند و حرّ نیز از زمانی که با امام حسین علیه‌السلام عهد بست، تا پای جان پای قول خود ایستاد تا به مقام شهادت دست یافت. 

انتهای‌پیام/

 

 
نظر شما