یکی از گروههایی که باوجود داشتن درآمد بالا، هیچ گونه مالیاتی نمیپردازند اینفلوئنسرها هستند؛ افرادی که گاهی میتوانند درآمدی بالای یک میلیارد تومان در ماه داشته باشند و خلاف مشاغل صنعتی و مشابه آن، هزینه خاصی هم برای شغل خود نمیکنند. این در حالی است که کارمندان و کارگران که اغلب حقوق کمتر از ۲۰ میلیون تومان در ماه دارند، پیش از دریافت حقوق، مالیات میپردازند؛ بنابراین بهنظر میرسد عدالت مالیاتی در اقتصاد ایران چندان موردتوجه نبوده است. در سال ۱۴۰۰ با ورود مجلس به این موضوع، بازاریابی اینفلوئنسری بهعنوان پدیدهای نوظهور با درآمد میلیاردی مشمول مالیات شد تا فعالان اقتصادی اینستاگرامی هم مانند کارگران و کارمندان مالیات پرداخت کنند. در جدیدترین اقدام نیز اطلاعات عملکردی اینفلوئنسرها در رسانههای کاربرمحور (مانند اینستاگرام و تلگرام) مربوط به سال ۱۴۰۱ برای تعیین مالیات جمعآوری شد و بهزودی مورد بررسی قرار میگیرد.
با پیشرفت فناوری و رشد روزافزون فعالیتها در فضای مجازی، کسبوکارهای جدیدی در این بستر ایجاد شدند. بازاریابی اینفلوئنسری یکی از این پدیدههای نوظهوری است که درآمد بسیاری برای کاربران حرفهای رسانههای کاربرمحور ایجاد کرده است. آنها با تولید محتوای حرفهای در فضای مجازی و انجام تبلیغات تجاری در قالبهای مختلف رسانهای این درآمد را کسب میکنند؛ از این رو بسیاری از کشورها با در نظر گرفتن بازاریابی اینفلوئنسری بهعنوان یک شغل، علاوه بر نظارت بر تبلیغاتی که منتشر میکنند، در زمینه مالیات نیز مانند سایر مشاغل با آنها برخورد و از درآمد حاصل از تبلیغات آنها، مالیات دریافت میکنند. از جمله این کشورها میتوان به ترکیه، استرالیا، سوئد، نروژ، فنلاند، دانمارک، امریکا، انگلیس، عربستان، مالزی و... اشاره کرد.
در ایران نیز چند سالی است که تبلیغات اینفلوئنسری رونق گرفته و گزارشهایی از درآمدهای نجومی اینفلوئنسرها از محل تبلیغات منتشر شده است. اطلاعات منتشرشده از سایت Heepsy که یک ابزار جستوجو در حوزه بازاریابی در اینستاگرام است، از وجود حدود ۳۵۰ اینفلوئنسر ایرانی (فعال در داخل کشور) با بیش از یک میلیون دنبالکننده و همچنین ۹۳۵ کاربر حرفهای با ۵۰۰ هزار تا یک میلیون دنبالکننده در کشور حکایت دارد. براساس برخی از تخمینها گردش مالی فعلی این شغل در کشور در حدود ۱۰ هزار میلیارد ریال است که باتوجه به روند سالهای اخیر، همچنان در حال افزایش است.
در این راستا، نمایندگان مجلس بندی را در قانون بودجه سال ۹۹ تصویب کردند که براساس آن، درآمدهای کاربران دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده در رسانههای کاربرمحور (مانند اینستاگرام و تلگرام) از محل تبلیغات مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود. همچنین در بند ذ قانون بودجه سال ۱۴۰۰ در خصوص مالیات فعالیتهای اینستاگرامی آمده است که درآمدهای کاربران دارای ۵۰۰ هزار دنبالکننده در رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود. بر همین اساس سازمان امور مالیاتی مکلف شد ظرف ۲ ماه از لازمالاجرا شدن این بند، دستورالعمل اجرایی مربوط به اخذ مالیات از درآمدهای کاربران حرفهای رسانههای کاربرمحور از محل تبلیغات را تهیه کند و به تایید وزیر امور اقتصادی و دارایی برساند. اینفلوئنسرهایی که دارای اطلاعات هویتی نبودند و با اسامی مستعار فعالیت میکردند از طریق شرکتهای واسطهای تبلیغاتی مورد پیگیری و رصد قرار گرفتند؛ از سویی دیگر شناسایی تراکنشهای مشکوک به تجاری یکی از بسترهای شناسایی اینفلوئنسرها را فراهم کرد.
سخنگوی سازمان امور مالیاتی در گفتوگویی با رسانههای جمعی درباره مالیاتستانی از اینفلوئنسرها، اعلام کرد: براساس یکی از احکام بودجهای سازمان امور مالیاتی مکلف شد از یکسری از اینفلوئنسرها با دنبالکننده بالای ۵۰۰ هزار نفر مالیات دریافت کند.
مهدی موحدی بکنظر ادامه داد: اداره مالیات مودیان متوسط در تهران مامور شناسایی اینفلوئنسرهای مشمول مالیاتدهی شد و این اداره وضعیت اظهارنامههای سال ۹۹ و ۱۴۰۰ اینفلوئنسرها با دنبالکننده بالای ۵۰۰ هزار نفر را موردبررسی قرار داد. در نهایت ۵۵۱ کاربر و فعال مجازی دارای بیش از ۵۰۰ هزار دنبالکننده شناسایی شدند که مشمول مالیات بر درآمد میشدند. سخنگوی سازمان امور مالیاتی با اشاره به شناسایی ۱۲۳ اینفلوئنسر با درآمد قابلتوجه، ادامه داد: مجموع تراکنشهای واریزی برای این ۱۲۳ اینفلوئنسر در سال ۱۴۰۰ بیش از ۲.۳ هزار میلیارد تومان بوده است. موحدی بکنظر تاکید کرد: معیار تشخیص درآمد اینفلوئنسرها لزوما واریزی به حساب بانکی آنها نیست و توانستیم از طریق شرکتهای واسط تبلیغاتی این افراد را شناسایی کنیم. وی بیان کرد: ۶۲۸ بلاگر و اینفلوئنسر مورد شناسایی قرار گرفتند و اظهارنامههای مالیاتی آنها اخذ شد و مورد بررسی قرار گرفت. برخی از مالیاتهای تشخیصی اینفلوئنسرها مربوط به پیش از شناسایی درآمدهای این افراد بوده و سازمان درحال صدور برگه متمم است که پیشبینی میکنیم مالیات تشخیصی این افراد حدود ۵۰۰ میلیارد تومان و بیشتر باشد. موحدی بکنظر در پاسخ به سؤالی درباره احتمال جریمه اینفلوئنسرهایی که اظهارنامه خلاف واقع ارائه کرده بودند، بیان کرد: اینفلوئنسرها اگر اظهاراتی خلاف واقع داشته باشند، مشمول جرایم کتمان درآمد خواهند شد.
علی جباری، پژوهشگر اقتصادی معتقد است دریافت مالیات از اینفلوئنسرها نهتنها کار اشتباهی نیست، بلکه با اتخاذ سیاستهایی حتی میتوان بهراحتی این درآمد را شفاف و قابلشناسایی کرد و در کنار آن به تبلیغات مجازی کسبوکارها رونق داد و از آنها حمایت کرد.
جباری در این زمینه گفت: سنگ بنا و مبنای این مصوبه دریافت مالیات از درآمد حاصل از تبلیغات (درآمد حاصل از تبلیغات) اینفلوئنسرها در فضای مجازی است؛ حال اینکه چه افرادی موردبررسی درآمدهای تبلیغاتی قرار میگیرند، برای سهل بودن و امکانپذیری مکانیزم در سال اول اخذ این مالیات، اینفلوئنسرهای بالای ۵۰۰ هزار دنبالکننده موردتوجه قانون قرار گرفتهاند. بدیهی است در یک سیستم مالیاتی ایدهآل تمام درآمدهای افراد قابلرصد و بررسی است و باتوجه به محل، مقدار و نحوه بهدست آمدن درآمد، مالیاتهای گوناگونی با نرخهای متفاوت دریافت میشود. اما آیا تا زمان رسیدن به این سیستم مالیاتی ایدهآل باید به بهانه اینکه در جزییات امکان ایجاد مشکلاتی است، اصل افزودن پایه مالیاتی جدید را زیر سوال برد؟ یا هرکدام را پیگیری کرده و طبیعتا زمانی که سیستم برقرار شد بهراحتی سایر پایهها را به آن بیفزاییم.
وی افزود: بررسی متن مصوبه نشان میدهد، ۳ شرط اصلی برای دریافت این مالیات وجود دارد؛ ۱- افراد باید بالای ۵۰۰ هزار دنبالکننده باشند، ۲- درآمدی که کسب میکنند حاصل از فعالیت در پیج و کانال مجازیشان باشد و ۳- این درآمد از محل تبلیغات باشد. مشخص است که هر کدام از این شروط وجود نداشته باشد، افراد وارد گردونه بررسی نمیشوند. لذا مبنای اخذ مالیات درآمد تبلیغاتی است؛ از این رو این درآمد مانند درآمد بقیه اقشار و کسبوکارهای جامعه از جمله کارمندان، کارگران، معلمان، شرکتها و... مشمول مالیات میشود.
جباری درباره نحوه شناسایی میزان درآمد هر اینفلوئنسر گفت: مبنای کار خوداظهاری است. در کنار این مکانیسم، راهکارهای موثر دیگری وجود دارد که اتفاقا در راستای حمایت از تبلیغات کسبوکارها در فضای مجازی است. استفاده از ظرفیت سامانه مؤدیان مالیاتی یکی از همین راهکارهاست که میتواند در دستورالعمل تهیهشده توسط سازمان امور مالیاتی نیز مورداستفاده قرار گیرد. برای مثال در سالهای اخیر با توسعه فضای مجازی و امکان تبلیغات متناسب با اندازه و حجم کسبوکارهای مختلف یک چالش وجود داشته و آن اثبات هزینههای قابلقبول برای ممیزین سازمان امور مالیاتی بوده است. در واقع باتوجه به اینکه تراکنشها غیرشفاف است، این هزینهها موردتایید ممیزان مالیاتی، بهعنوان «هزینههای قابلقبول» واقع نمیشود؛ با این حساب اختلاف درآمد و هزینهها افزایش پیدا کرده، سود بیشتر در نظر گرفتهشده و درنتیجه کسبوکارها مالیات بیشتری پرداخت میکنند. وی افزود: برای حل این چالش و حمایت از تبلیغات در فضای مجازی، سازمان امور مالیاتی میتواند از ظرفیت سامانه مؤدیان مالیاتی در دستورالعمل اجرایی خود استفاده کند. جباری با تاکید بر مزایای این رویه مالیاتی گفت: اول اینکه هزینه شفاف شده و بهراحتی قابلقبول میشود، درنتیجه مالیات بر سود شرکت با تایید شدن هزینهها کاهش یافته و بهدرستی محاسبه میشود، دوم درآمد اینفلوئنسرها قابل رصد میشود. این پژوهشگر اقتصادی تصریح کرد: دریافت مالیات از سلبریتیهای مجازی نهتنها خطا نیست، بلکه میتواند گامی روبهجلو و ابتدایی در جهت حمایت از تبلیغات کسبوکارها باشد؛ ازاینرو سازمان امور مالیاتی با تهیه و ابلاغ دستورالعملی که مکلف به انجام آن شده، از یک سو میتواند درآمد اینفلوئنسرها را شفاف کند و از سوی دیگر به شرکتها و بنگاههای اقتصادی با استفاده از ظرفیت سامانه مودیان مالیاتی کمک کند.
طبق اعلام سازمان امور مالیاتی، ۵۵۱ کاربر و فعال مجازی دارای بیش از نیممیلیون دنبالکننده دارند؛ از این تعداد ۱۲۳ اینفلوئنسر درآمد ۲.۳ هزار میلیارد تومانی در سال ۱۴۰۰ داشتند و تنها ۱۷ میلیارد تومان یعنی میانگین ۱۳۰ میلیون تومان برای شاخهای مجازی مالیات تشخیص داده شده که ۲۳ نفر از آنها پذیرفتهاند که این مالیات را براساس توافق ماده ۲۳۸ پرداخت کنند و مابقی شانه خالی کردهاند. نکته مهم اینکه درآمد ۲.۳ هزار میلیارد تومانی این افراد که مشمول ۱۷ میلیارد تومان مالیات شده مربوط به عملکرد سال ۱۴۰۰ است و باتوجه به اینکه قطعا درآمد این افراد در سال ۱۴۰۱ بالاتر رفته، پیگیریها نشان میدهد اطلاعات مربوط به عملکرد درآمدی اینفلوئنسرها برای سال ۱۴۰۱ نیز جمعآوری شده و بهزودی موردبررسی قرار میگیرد.