به گزارش خبرگزاری برنا؛ قدیمیها میگفتند آدمهایی که «نه» توی کار میآورند به درد دوستی و معاشرت نمیخورند. آدمهایی که مدام جلوی یک حرکت تازه را میگیرند و برای هر قدمی که برمیدارند، هزارتا غرولند و اخم و دعوا کنار میگذارند.
آدمهای سمی که نهتنها فضا را مسموم میکنند بلکه باعث مسمومیت اطرافیانشان هم میشوند. آدمهایی که اخم و سگرمههای درهمرفته از خصوصیات ظاهریشان است و انرژی منفی و سنگ انداختن و حسادت و دروغگویی و... از خصوصیات باطنیشان. روانشناسان معتقدند برای شاد بودن و احساس شادی حقیقی در زندگی باید در انتخاب اطرافیانتان دقت کنید.
آدمهایی که صبح تا شب با آنها برخورد دارید و هر قدم و سخن آنها میتواند لبخند را از روی لبتان و شادی را از وجودتان بگیرد. اگر دنبال شادی هستید و میخواهید روند شاد بودن را در زندگیتان حفظ کنید، باید یکسری آدمها را از زندگیتان حذف کنید.
آدمهای سمی که مخالف درجهیک شادی شما هستند؛ اما این آدمها را چطور میتوان شناسایی کرد و چطور میتوان برای همیشه روی اسمشان خط قرمز کشید؟ در این شماره مجله تندرستی و در پرونده ویژه شادی برای شما راهکارهایی داریم که میتوانید با بهکارگیری آنها، آدمهای سمی را بشناسید و برای همیشه از زندگیتان کنار بگذارید.
آنها هر کاری را که انجام بدهید، قضاوت میکنند. فرقی نمیکند با چه نیتی این کار را انجام داده باشید یا نتیجه کارتان چه باشد، آنها در هر شرایطی به موضوع نگاه بدبینانهای دارند و آن کار را هر طور که دلشان بخواهد قضاوت میکنند. آنها معتقدند هر کاری سزاوار قضاوت است و هیچ کاری را بدون نقد نمیگذارند.
آدمهای سمی فقط ظاهر دارند. یعنی چی؟ آنها در ظاهر با شما ادعای رفاقت و دوستی دارند اما وقتی به کمکشان احتیاج دارید، هیچ دستی بهسوی شما دراز نمیشود.این افراد وقتی در این شرایط قرار میگیرند، زمین تا آسمان با آدمی که قبل از آن بودهاند، فرق میکنند.
این افراد متکبر و خودبین هستند. آدمهای متکبر هم احترامی برای فرد مقابلشان قائل نمیشوند. هر چیز را اول برای خودشان میخواهند. مثلاً وقتی با کسی به مسافرت میرود، بهترین صندلی و راحتترین جا را برای نشستن و خوابیدن انتخاب میکند. او در جمع، اول خودش و منافع خودش را میبیند و هیچ اهمیتی به دیگران نمیدهد.
آنها بههیچوجه نمیتوانند موفقیت شما را ببینند. نهتنها نمیتوانند موفقیت شما را ببینند بلکه کاری میکنند که شما از انجام آن کار حذر کنید. آنها از اینکه شما یک قدم به جلو بردارید و برای تغییر شرایطی که دارید، تلاش کنید، احساس خطر کرده و سعی میکنند با حرفها و راهنماییهایشان شما را در وضعیتی که هستید، نگه دارند. تشخیص این آدمها اصلاً کار راحتی نیست؛ اما اگر کمی دقت کنید میتوانید این آدمهای سمی را از روی حرفهایی که میزنند و شما را دعوت به ایستایی و ماندن در آن وضعیت میکنند، بشناسید. وضعیتی که شما دوستش ندارید و میخواهید آن را تغییر بدهید.
آدمهای سمی اصلاً از موقعیتی که دارند، مطمئن نیستند. برای همین برای حفظ آن یا بهتر کردن آن، چه در محیط کار و چه در جمع خانوادگی و فامیل و دوستان مدام در حال خبرچینی و دوبههمزنی هستند. آنها همیشه احساس ناامنی میکنند و برای اینکه به رسمیت شناخته شوند، دست به هر کاری میزنند و هر حرفی از زبانشان درمیآید. آنها خیلی راحت میتوانند یک کلاغ را چهل کلاغ کنند، حرفی را وارونه جلوه دهند و حقیقت روشنی را بهراحتی کتمان کنند.
این آدمها خیلی ریز و نامحسوس عمل میکنند. از شادی و پیروزی شما خوشحال نمیشوند و وقتی شکست میخورید، ظاهر میشوند و با لبخند به شما دلداری میدهند. آنها هیچکس را بالاتر و موفقتر از خودشان نمیدانند. هر حرکت و پیروزی از طرف شما برای آنها یک شکست بزرگ است. حتی دیدهشده بعضی از آنها حالشان بد میشود و تا یک هفته نمیتوانند به سرکار بروند یا آن فرد پیروز را از نزدیک ببینند.
آدمهای سمی بهراحتی دروغ میگویند. در این کار مهارت دارند تا حرفشان را بزنند. مثلاً اگر از آنها نظر بخواهید که صادقانه به شما جواب بدهند خیلی راحت دروغ میگویند. مثلاً لباسی را که اصلاً به شما نمیآید، کاملاً برازنده شما میدانند و برعکس لباسی که خیلی شما را زیبا و برازنده جلوه میدهد، آنقدر به نظرشان زشت و از مد افتاده است که سریع نظرتان عوض میشود. بعضی دروغها ممکن است به شما ضرری نرساند اما آدمهای سمی فقط برای ناراحتی و نابودی شما دروغ میگویند؛ حواستان باشد.
انگار که کنترل دستشان باشد، دلشان میخواهد کانالهای زندگی شما را آنها عوض کنند. خیلی دوست دارند آدمها مطیعشان باشند. آنها در این مورد خیلی رو بازی نمیکنند. با حقهبازی کاری میکنند که همیشه از آنها نظر و حتی اجازه بخواهید. باید حواستان باشد اگر وا بدهید و کنترل زندگیتان دستشان بیفتد، دیگر بهسختی میتوانید به زندگی عادیتان برگردید.
آدمهای سمی از شما استفاده میکنند. خیلی زیرپوستی و زیرکانه هم این کار را انجام میدهند. مثلاً وقتی با چنین آدمی به خرید میروید، میگوید کیف پولش را جا گذاشته و بهحساب شما خرید میکند. بعد از آن هم به روی خودش نمیآورد که به شما بدهی داشته است.
با هم که به رستوران میروید قبل از آوردن صورتحساب به بهانه شستن دستهایش به دستشویی میرود و بعد از حساب کردن سروکلهاش پیدا میشود.در جمعهای خانوادگی و جشنهای تولد و عروسی با دیگران در کادو شریک میشود اما سهمش را هیچوقت نمیپردازد.
آدمهای سمی بههیچوجه مسئولیت کاری را که انجام دادهاند، نمیپذیرند و خیلی راحت دیگران را مقصر معرفی میکنند. آنها هرگز اشتباهشان را قبول نمیکنند و برای اینکه ثابت کنند اشتباه نکردهاند، بقیه را متهم میکنند. آدمهای سمی حتی ممکن است یک ماه سرکار یا در جمعهای دوستانه ظاهر نشوند از بس که میترسند مسئولیت کارشان را به عهده بگیرند.
فقط کافی است با آدمهای سمی به سفر بروید. چنین آدمی را هیچچیز و هیچ جا خوشحال نمیکند.
مدام در حال غر زدن و گله کردن هستند. یا سردشان است یا گرمشان است یا از غذای رستوران خوششان نمیآید یا دلشان میخواهد بروند بازار و خرید کنند یا... آنها همیشه موضوعی برای شکایت کردن دارند. حتی اگر با تور هم به مسافرت بروند، آخر سر از مسئول تور شکایت میکنند که آنها را فقط دور شهر چرخانده و هیچچیزی ندیدهاند. آدمهای سمی در مهمانی و جشنها هم چیزی برای ناراحتی و گله و شکایت پیدا میکنند.
آدمهای سمی همیشه خودشان را شکستخورده و ناکام میدانند. البته دلیل این ناکامی هم دیگران هستند و هیچوقت خودشان را مقصر نمیدانند.
آنها معتقدند مردم همه بیکار نشستهاند تا جلوی موفقیتشان را بگیرند. آنها چمدان آرزوهایشان را میگذارند وسط و بالای سر آن عزاداری میکنند و دیگران را مقصر اصلی ناکام ماندن و نرسیدن به آرزوهایشان میدانند. آرزوهایی که خودشان حتی یکقدم کوچک هم برای رسیدن به آن برنداشته است. آنها دوست دارند همیشه در مقام یک ناکام باشند.
شادی حق مسلم همهی ماست؛ اما آدمهای سمی هم همهجا هستند. پس باید با استفاده از راهکارهایی نیروی آنها را خنثی کنید.
آدمهای سمی را باید از زندگیتان حذف کنید، پس دنبال این نباشید که به او جواب بدهید یا با بحث کردن قانعش کنید. آنها هیچ حرفی توی گوششان نمیرود و تا به هدفشان نرسند، دست برنمیدارند، پس تا جایی که میشود از مجاب کردن و شکست دادن آنها بپرهیزید و جمع را ترک کنید.
متأسفانه بعضی از این آدمهای سمی از نزدیکان و عزیزان ما هستند که بههیچوجه نمیشود آنها را از زندگی حذف کرد. پس باید زمان با آنها بودن را مدیریت کنید. مثلاً اگر خواهرتان افکار سمی دارد، سعی کنید کمتر با او صحبت کنید یا کمتر از او نظر بخواهید.
فکر میکنید با نصیحت کردن میتوانید آنها را از سمی بودن دربیاورید؟ نه، نمیشود؛ و فقط یک متخصص و روانشناس میتواند به این آدمها کمک کند، پس هیچوقت وقتتان را برای نصیحت و موعظه به این آدمها هدر ندهید. در این مورد هیچ امیدی به موفقیت وجود ندارد، فقط مجبور میشوید زمان بیشتری با یک آدم سمی بگذرانید.
میخواهید در نقش فرشتهی نجات ظاهر شوید و زندگی آنها را دگرگون کنید؟ باور کنید که نمیتوانید. شما نه روانکاو هستید و نه متخصص اعصاب و روان. شما یک انسان معمولی هستید که در بهترین حالت میتوانید درست رفتار و زندگی کنید و این انرژی مثبت را به کسانی که دریچهی زندگیشان را برای دریافت آن باز گذاشتهاند، منتقل کنید. اگر میخواهید مثل سوپرمن او را به راه راست هدایت کنید، باید بگوییم که امیدی برای موفقیت شما وجود ندارد و با این وقتگذرانی خیرخواهانه خودتان را در معرض سمی شدن قرار میدهید.
یادتان باشد. شما همیشه در اولویت هستید، نه دیگران، پس همیشه باید راحتی و سلامت خودتان را در نظر بگیرید. شما همیشه نباید به تماس تلفنی فرد سمی یا حرفهای او پاسخ بدهید. این شما هستید که به دیگران اجازه میدهید در کارتان دخالت کنند و کنترل زندگیتان را در دست بگیرند، پس حواستان باشد اول همهی جوانب را در نظر بگیرید و بعد به رابطه با فرد سمی ادامه بدهید. در اینگونه روابط باید رودربایستی را کنار بگذارید.
انتهای پیام/