متاسفانه علیرغم همه آمارهای ضد ونقیض از کاهش معضل ویران کننده بیکاری در لرستان در دولت تدبیر و امید اما همچنان تنها این کاهش را می توان فقط بر روی کاغذ به صورت ویژه لمس کرد و عملا توفیق جدی در روند نزولی و سینوسی این پدیده مهلک در استان کم تر توسعه یافته و برخوردار لرستان مشاهده نشده است.
البته در بحث کشنده و هولناک بیکاری جوانان در لرستان عوامل تاثیر گذار و موثر بسیاری وجود دارد که بارها کارشناسان حوزه اشتغال و دولت مردان برای رفع آن نسخه های شفا بخش زیادی را تجویز کرده که متاسفانه تاکنون این نسخه ها برای بیماران جوان لرستانی شفا بخش نبوده و جوانان لرستانی همچنان چشم انتظار مساعدت و برنامه ریزی های مدون مسئولان دولتی و نمایندگان مردم برای رفع این معظل جدی به عنوان مطالبه جدی و اصلی جوانان خواهند بود.
در این میان سهم جوانان تحصیل کرده و فارغ التحصیل دانشگاهی به مراتب از دیگر جوانان بسیار بیشتر شده و با روند رو به رشد این جوانان به سوی بازار کارعملا بسیاری از جوانان تحصیل کرده لرستانی در برابر سد بزرگ بیکاری سرخورده و منزوی شده و امیدواریم با چاره اندیشی مناسب برای رفع این معضل تدابیر ویژه ای اتخاذ شود
بیشتر افراد جویای کار و فارغ التحصیلان هیچ رغبتی برای ورود به شغل های تولیدمحور، بازارمحور و محصول محور ندارند و بیشتر افراد دوست دارند که ضمن استخدام در یک مجموعه، به امور اداری روزمره و پشت میزنشینی بپردازند،تا در جامعه برای امر مهارت آموزی، فرهنگ سازی و بسترسازی مناسب صورت نگیرد و مهارت آموزی و ضرورت بهره گیری از آموزش های فنی و حرفه ای به یک باور درونی در مردم تبدیل نشود و از تولیدگران، صنعتگران، کارآفرینان به نحو شایسته، علمی و عملیاتی حمایت به عمل نیاید، نمی توان به آینده اشتغال و کارآفرینی، امیدوار بود.
علی رغم گسترش دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در اقصی نقاط کشور، متأسفانه خروجی این مراکز صرفاً مدرک تحصیلی است که تنها سطح توقع فارغ التحصیلان را بالاتر برده و انرژی کار را از آن ها گرفته است.
در گذشته می بایست برای ورود به مراکز آموزش عالی سخت تلاش کرد و تنها نخبگان به این مراکز راه می یافتند و بعد از فارغ التحصیلی دغدغه اشتغال نداشته اند، در حال حاضر در هر کوچه و خیابانی مرکز آموزش عالی تأسیس شده و جوانانی که می توانند بهترین دوران زندگی خود را به کسب مهارتی بپردازند، به نوعی عمر خود را تنها صرف حفظ کردن برخی مطالب تئوری کرده و پس از فارغ التحصیلی به این فکر می کنند که برای ورود به بازار کار بایستی مهارتی کسب کنند.
متأسفانه استانی غیرصنعتی، توسعه نیافته و تقریبا کم جمعیتی همچون لرستان با بیشترین حجم بیکاران مواجه است و می طلبد که متولیان و مسؤولان امر و رسانه ها، با ترویج فرهنگ کسب و کار، مهارت آموزی و ایجاد کارگاه های کوچک تولیدی اقتصادی و زودبازده، دین خود را به خیل جمعیت بیکار استان ادا کنند.
آمار بیکاری نیروهای دانشآموخته دانشگاهی بیشتر از افرادی است که مدرک دانشگاهی ندارند زیرا متاسفانه توقع شغلی بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی، بالاست و انتظار دارند در همان رشته تحصیلی خود، اشتغال داشته باشند.
اغلب این افراد هم انتظار دارند که در یک دستگاه دولتی و عمومی استخدام شوند، در حالی که واضح است فضای اداری کشور، ظرفیت جذب همه فارغالتحصیلان دانشگاهی را ندارد، اما اگر فرهنگ کارآفرینی در کشور نهادینه شود و فرد برای اشتغال خود به استخدام سازمانهای مختلف دل نبندد، قطعا بسیاری از مشکلات اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی هم حل خواهد شد.
اینکه گاهی گفته میشود اگر اشتغال وجود ندارد، پس چرا باید همچنان دانشجو جذب کنیم، این موضوع هم درست نیست. باید در نظر داشت که ارتقای سطح دانش و تحصیلات دانشگاهی در کشور به خودی خود امری مبارک و پسندیده است، اما نیاز است که در این راستا، اصلاحاتی در حوزه آموزش عالی انجام شود تا این افزایش سطح سواد دانشگاهی در کشور به اشتغال هم منجر شود.
مثلا نیاز است کیفیت آموزشهای دانشگاهی ارتقا یابد و این آموزشها، هماهنگ با نیازهای بازار کار باشد. یعنی بهجای افزایش کمیت، اگر کیفیت آموزش عالی را به شکلی هدفمند توسعه دهیم، قطعا برای رفع مشکلات اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی گام بزرگی برخواهیم داشت.
مشکل عمده اشتغال استان را می توان شمار زیاد دانش آموختگان مراکز آموزش عالی و رواج مدرک گرایی در این مراکز عنوان کرد علی رغم فلسفه این مراکز که آموزش حرفه برای ایجاد شغل است، متأسفانه برخی افراد صرفاً برای کسب یک مدرک به این مراکز مراجعه می کنند که به عنوان یک آفت به فنی و حرفه ای سرایت کرده است.
در ذهن و اندیشه بخش قابل توجهی از جوانان،اشتغال به معنای نشستن بر روی صندلی در ادارات دولتی،نیمه دولتی یا خصوصی معنا پیدا می کند،در صورتی که با تقویت و تبیین فرهنگ کار و فرهنگ سازی در این خصوص می توان بخش عظیمی از جمعیت جوان و بیکار جامعه را به سمت مشاغل خاص در حوزه زراعت،تولید و صنعت سوق داد که تحقق و حصول این امر نه تنها باعث اشتغالزایی و کاهش مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی می شود،بلکه چرخ توسعه،پیشرفت و رونق کشور را نیز با سرعت و شتاب هر چه بیشتری به حرکت وا می دارد.
واردات بی رویه،عدم حمایت کافی و جدی از فعالان حوزه زراعت و کشاورزی از عوامل بسیار تاثیرگذار در این بی میلی و بی رغبتی به مشاغل مورد اشاره محسوب می شود.
برخی از جوانان با ذکر و اشاره به مثال ها و نمونه هایی متعدد از بستگان و آشنایان خود،بر این موضوع تاکید می کنند که زراعت و کشاورزی زیان ده است و فعالیت در مشاغل دیگر نیز مستلزم تامین سرمایه کافی خواهد بود و این عوامل به نوعی باعث عقب نشینی و بی میلی جوانان برای فعالیت در این حوزه ها می شود.
می طلبد دستگاه ها و نهادهای فرا دستی با اتخاذ تدابیر هوشمندانه و موثر،بستر و زمینه لازم را برای حمایت هر چه بیشتر از عرصه زراعت و کشاورزی و تولید فراهم کنند که در چنین شرایطی ، فعالیت افراد علاقه مند به این حوزه و موفقیت آنها در چنین عرصه هایی،به الگویی مبدل خواهد شد که بخش قابل توجهی از جوانان دیگر را نیز به مهارت آموزی و مهارت افزایی برای فعالیت در بخش اشاره شده تشویق و ترغیب می کند.
نباید این نکته مهم و ظریف را فراموش کرد که رفع معضل بیکاری را باید با تجدید نظر در سیاست های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جستجو کرد، امری که نسخه شفابخش آن در داخل کشور قابل حصول است و قطعا با آموزش و فرهنگ سازی صحیح و قاعده مند،رفع بروکراسی پیچیده اداری، ارائه تسهیلات و بسترهای تشویقی موثر و تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی می توان بخش قابل توجهی از معضل بیکاری را در کشور ریشه کن کرد و در چنین شرایطی قطعا حرکت در مسیر رشد،توسعه و شکوفایی با سرعت و شتاب هر چه بیشتری همراه خواهد شد.
یادداشت: امیر محمود داودی نژاد