چالش‌های زیست مدرن برای زنان

|
۱۴۰۲/۰۸/۰۶
|
۱۲:۱۴:۰۱
| کد خبر: ۲۰۱۲۰۲۰
چالش‌های زیست مدرن برای زنان
یکی از اهداف مهم دشمن برای تخریب خانواده با تمرکز بر وضعیت زنان استفاده از جنگ نرم است جنگی که با استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزار‌های مربوطه به منظور تاثیر گذاری بر عقاید، فرهنگ، سیاست، احساسات، تمایلات، رفتار و مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه‌هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مورد هدف قرار میگرد و در نتیجه بنیان نظام فرهنگی یک کشور از بین می رود.

 به گزارش خبرگزاری برنا، یکی از اهداف مهم دشمن برای تخریب خانواده با تمرکز بر وضعیت زنان استفاده از جنگ نرم است جنگی که با استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزار‌های مربوطه به منظور تاثیر گذاری بر عقاید، فرهنگ، سیاست، احساسات، تمایلات، رفتار و مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه‌هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مورد هدف قرار میگرد و در نتیجه بنیان نظام فرهنگی یک کشور از بین می رود. از آنجا که مسئله زنان و خانواده در کشور ما یکی از مهم‌ترین مسائل جامعه در سه سطح اقتصادی، سیاسی و اجتماعی محسوب می‌شود و همچنین تحولات زندگی زنان به عنوان الگو در خانواده جزء بارزترین تغییر و تحولات در جامعه ی اسلامی و جامعه ی ایران است باید به این نکته توجه ویژه ای شود چرا که یکی از نمونه های جنگ نرم تغییر و تحولات هویت زنان از طریق پیام های ضد ارزشی در خانواده و جامعه است و این هدف بزرگی برای دشمن محسوب می شود.

دشمن راهکارهای متفاوتی برای تخریب زنان و بی ارزش نشان دادن آن ها دارد بنابراین او دست به هر کاری می زند برای نابود کردن نظام خانواده به واسطه زنان. در قدم نخست تلاش بر این می شود که پایه و ریشه تفکرات اسلامی و سنتی را نابود کند و تلاش میشود تا نشان دهد سبک زندگی غربی با تأکید بر استقلال و آزادی فرد بنا شده است و اگر غیر باشد دچار ناسازگاری و نادیده گرفتن نیازهای اجتماعی می‌شود دقیقا همان چیزی که فرهنگ ایرانی اسلامی بنا کرده است.

دشمن با تفکر بر این که فرهنگ خانواده ایرانی با ارتباطات قوی در خانواده منجر بر سقوط او می شود سعی بر این دارد تا به واسطه ی عوامل مختلف همچون تبلیغات در رسانه ها نظام خانواده ایرانی را بر هم بزند این عوامل با پخش فیلم ها و سریال های ضد ارزشی با تاکید بر بی هویت نشان دادن افراد خانواده، گفتمان های ضد ارزشی با تمرکز بر نابود سازی ریشه ی خانواده های ایرانی همچنین از طریق تبلیغات و سایر برنامه ها که پیام غیر مستقیم خود را همراه دارد تلاش بر این میکنند تا روابط اجتماعی، فرهنگی را کاهش بدهند. تفکر غرب بر این است که باید به زن نگاه دست دوم داشت چرا که این مرد است که در تمدّن غربی، به عنوان جنس برتر محسوب می شود و تمدّن غربی ، تمدّن مردسالار است، بنابراین نتیجه این می شود که زن سعی میکند الگوی خودش را مرد قرار بدهد و مرد میشود الگوی زن، زن به دنبال کارهای مردانه می رود و از هویت خود دور می شود.

این سرگردانی در درون زن او را دچار تشویش می کند که در نهایت اضطراب های درونی ناشی از این بی هویتی منجر به این می شود که از ارزش خود بکاهد و دست به هر کاری بزند، که البته این عمل در نگاه غرب آزادی طلبی زن را تعریف می کند. در وافع بنا بر گفته ی مقام معظم رهبری آنچه امروز دستگاه‌هاى سیاسى غرب ترویج میکنند، همان جاهلیتى است که بعثت پیغمبر براى زدودن آن  از محیط زندگى بشر به‌ وجود آمد. نشانه‌هاى همان جاهلیت، امروز در دنیا، در این تمدن رایج فاسد غربى، مشاهده میشود؛ همان بى‌عدالتى، همان تبعیض، همان نادیده گرفتن کرامت انسان، همان عمده کردن مسائل جنسى و نیازهاى جنسى.

قدم بعدی در رواج تعارضات سبک زندگی غربی این است که تمایل زنان به اشتغال و کار بیرون از منزل، بیش ‏از گذشته شده است. زمانی که زن بیشترین زمان خود در خارج از منزل می گذراند در نتیجه خستگی خود را وارد خانه می کند و از انجام وظایف همسر داری و فرزندان خود غافل می شود این روال آنقدر ادامه پیدا میکند تا منجر به سبک زندگی در خانواده می شود و در دوره های بعد فرزندان کم ترین زمان را در خانواده خود میگذرانند در نتیجه افراد خانواده به سبب عملکرد زن و ایجاد چنین سبکی روابط ضعیف و سستی با هم دارند که این اتفاق صدمات جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت. در غرب اکثریت زنان در اثر فشار های کاری و با این تفکر که زن باید مستقل باشد دچار آسیب های جسمی، روحی و عاطفی شده اند چرا که از عدم پاسخ درست به نیازهای خود محروم شده اند و از بی هویتی خود رنج می برند.

آنچه که باید به آن توجه داشت بازگو نکردن این رنج و آسیب ها از سوی غرب است و برعکس این بی هویتی را آن قدر ترویج می کنند که به یک سبک مدرن شناخته شده است و متاسفانه تلفات این سبک مدرن به خانواده های ایرانی سرایت کرده است. ترویج سبک غرب در خانواده های ایرانی به نوعی به ساختار شکنی اصولی روابط دست می زند، این ساختار شکنی آن قدر گسترده است که به انتقال نقش والدین و فرزندان منجر شده است بدین منظور که تضعیف نقش و جایگاه والدین و ارتباطات خانوادگی عمیق‌تر شده است.

این ساختار جای خود را به رسانه و تکنولوژی هایی داده است که بار معنای آن تقریبا هیچ است، بدین معنا هیچ که پیام های ضد اخلاقی آن بیشتر از پیام های مثبت گرایانه است. و به ندرت میشود در رسانه های غربی محتوایی را دید که تفکر ضد اخلاقی و ضد ارزشی در غیاب آن نباشد. بنابراین آن چه واضح است تغییر سبک زندگی اسلامی و ایرانی توسط غرب است که به‌عنوان مهم‌ترین چالش در جامعه ایرانی مورد توجه واقع شده است اما آنچه در دیدگاه مقام معظم رهبری مورد حمایت واقع شده این است که همه ی افراد در جامعه اسلامی باید مانع نفوذ این تفکر چه در جامعه و چه در خانواده شوند و راه حلی برای دفع آن باید پیدا کنند.

همان طور که رهبر معظم انقلاب بارها تاکید کرده اند که باید مسائل ارزشی اسلام در جامعه‌ی ما احیاء بشود. مسائلی همچون حجاب که مایه افتخار یک کشور و شان و منزلت یک زن در جامعه ی اسلامی به حساب می آید. این که الگوی یک زن ایرانی اسلامی در جایگاه ویژه ی خود حضرت زهرا سلام الله علیها باید باشد حرفی نیست و باید هم چنین باشد همان طور که الگوی غربى امروز اروپایی، برخاسته و زاییده از الگوی باستانی رومی و یونانی آنهاست. تا بوده زن غرب وسیله‌ ای برای تکلیف و التذاذ مرد بوده و همه چیز تحت‌الشعاع این بود، امروز هم غرب این را می خواهد در جامعه ی اسلامی بر پا کند . دنیای غرب در بنیان های اخلاقی و اعتقادی بسیار سست و ضعیف است و قصد بر این دارد که ضعف خود را تحمیل بر نظام فرهنگی، اجتماعی جامعه ی ایرانی اسلامی کند و متاسفانه جایگاه خود را در بعضی کشورها به سبب قدرت رسانه ها پیدا کرده است. 

نویسنده: مهدیه‌سادات نقیبی پژوهشگر حوزه زنان


 انتهای پیام/ 

نظر شما