خبرگزاری برنا - سعیده اسدیان: میراث غذایی در ایران مثل گرههای یک فرش زربافت ابریشمی است، نمیتوانید بگویید که خوزستان بهترین است یا سیستان و بلوچستان بدترین، هر جایی در ایران فرهنگ، غذا و سوغات مخصوص خود را دارد، هرچند تاکنون گامهای زیادی برای به رخ کشیدن میراث غذایی ایران برداشته شده، اما هنوز فرهنگ غذایی، سوغات، شیرینیها و به طور کلی میراث غذایی در بسیاری از شهرهای ایران ناشناخته باقی مانده است.
خیلی اشتباه است اگر فکر کنیم که تمام جذابیت سفر به بازدید از جاذبههای تاریخی و فرهنگی محدود میشود، درست است که باید در طول سفر از جاده لذت برد و از معاشرت با مردم محلی و تماشای فرهنگ و آداب و رسوم آنها و خرید سوغاتی و یادگاری غافل نشد، اما امتحان کردن غذاهای محلی به تنهایی میتواند هدف یک سفر باشد.
ژاپن در سال ۲۰۱۲ غذایی به نام «واشوکو» را به فهرست میراث فرهنگی جهان در یونسکو پیشنهاد داد و استدلال خود را درباره این پیشنهاد چنین عنوان کرد که خوراک و پخت و پز ژاپنی در انطباق با محیط طبیعی بوده و همیشه با احترام به طبیعت توسعه یافته است، اما در این میان میراث غذایی استانهای مختلف ایران با وجود تنوع بسیار بالا و منحصر به فرد بودن بسیاری از غذاها و شیرینی ها، نه تنها در یونسکو پذیرفته نشده بلکه حتی هنوز در رستورانها و شیرینی فروشیهای داخلی هم حضور محسوسی ندارد.
اما در این میان هنوز افرادی هستند که برای معرفی و احیاء میراث غذایی ایران دست از تلاش برنداشته اند، سروش پرهامی یکی از همین افراد است که علاقه اش به ایران و فرهنگ غذای ایرانی باعث شده تا این روزها در اقامتگاه بومگردی خود، نه تنها میراث غذایی ایران بلکه میراث غذایی سایر کشورهای جهان را به مهمانان خود معرفی کند.
تجربه سفر به کشورهای جهان این بار با غذا
وی که پیش از راه اندازی اقامتگاه بومگردی خود در شیراز راهنمای تور گردشگری بوده، بر این باور است که صنعت خوراک و نوشیدنی رویدادمحور است و در همین راستا هم با حضور مهمانان خود در اقامتگاه بومگردی اش، اقدام به برپایی کارگاههای آموزشی میکند.
پرهامی درباره ایده این کار به خبرنگار گردشگری برنا گفت: روند کار ما با عنوان «ذائقه پردازی» در منو آغاز شد، من به دنبال این بودم تا تجربه سفر با غذا را داشته باشیم به همین جهت برایم مهم نبود کسی بگوید این غذا خوشمزه است یا بد مزه، چون قرار نبود غذا فقط ماهیت شکم پرکنی داشته باشد.
خوراک به تنهایی یک رسانه است
وی با بیان اینکه ما با ۳۰ ملیت شب ملل را برگزار کردیم، افزود: توریستها از صفر تا صد غذا را خودشان تهیه می کردند و تلاش داشتند تا از این طریق فرهنگ غذایی شان را معرفی کنند، خوراک به تنهایی یک رسانه است که میتواند بیش از هر بیلبورد و تبلیغاتی در فضای مجازی موثر باشد. در واقع تلاش ما در اینجا این است که خوراک به عنوان رسانه ای برای گسترش و شناساندن فرهنگ اقوام و ملل جایگاه اصلی خود را پیدا کند.
این فعال گردشگری تصریح کرد: ما در شبهای ملل غذاهایی از شهرها و کشورهای مختلف ایران و جهان داشتیم، مهمانهایی بودند که تلاش داشتند تا با غذا حرف شان را بزنند، به طوری که در یک شب ۲۰ رنگ و مدل غذا داشتیم که در هیچ رستورانی نبود.
یکی از ویژگی های اصلی خوراک ها این است که در بین اقوام مختلف و با مواد اولیه یکسان، خوراک های متنوعی تهیه می شود و همین تفاوت ها تبدیل به جاذبه ای به نام «خوراک اقوام» می شود. مثلاً اگر بادمجان با برنج و ماست و مرغ را در اختیار یک شیرازی بگذارید برایتان شیرازی پلو یا ته چین مرغ و بادمجان درست می کند، ولی همین ترکیب با کمی دست کاری و استفاده از گوشت چرخ کرده و کشمش به جای مرغ، به شما بادمجان پلوی قزوینی را می دهد.
احیای میراث غذایی فراموش شده در ایران
پرهامی ادامه داد: در همین مسیر و به واسطه مهمانها، غذاهایی احیا شد که تقریباً جزو میراث غذایی فراموش شده ما به حساب میآمد، برای مثال «غم بر پلو» در همین رویدادها احیا شد، غذایی که حتی مادربزرگ من هم در دهه ۶۰ شاید یک بار آن را طبخ کرده بود.
وی ادامه داد: این غذا رسپی نداشت و تقریباً جزو میراث غذایی فراموش شده به حساب میآمد، با کمک یکی از دوستانم مستندنگاری کردیم و در حین کار متوجه شدم که برای مثال باید برای این غذا دو نوع رب انار را با هم ترکیب کرد و یا برای تنظیم مزه غذا، از شیره انگور کمک گرفت، کم کم پای این غذا در برخی از رستورانها باز شد و حتی برایش داستان ساختند که با خوردن غم بر پلو، غمها از بین میرود.
به دنبال یک ارزش افزوده در کارم بودم
صاحب این اقامتگاه گردشگری در شیراز درباره استقبال مهمانهای خارجی از «ذائقه پردازی» گفت: شبهای ملل واقعاً بی نظیر بود، تقریباً با ۳۰ ملیت این شبها را چندبار برگزار کردیم و اتفاقات جالبی را شاهد بودیم، برای مثال رفاقتهای پایداری شکل گرفت که پیش از این شاهد آن نبودیم، ما از توریست چشم آبی یک بت ساخته ایم که او از ما جلوتر است، اما این رویداد فرهنگ مهمانها را تغییر داد، دیگر با توریست تنها عکس یادگاری نمیگرفتند بلکه با او وارد تعامل میشدند و فرهنگ و آداب خودشان را معرفی میکردند، درهمین راستا یکی از مهمانهای ایرانی با مهمانی از استرالیا دوست شد و در سفر خود به این کشور، مهمان خانه این توریست بود.
پرهامی تأکید کرد: من به دنبال یک ارزش افزوده در کارم بودم و زمانی که این ایونتها را برگزار میکردم سطح من از اقامت و خوراک بالاتر رفت و همین امر منجر به این شد تا انگیزه ام برای سرو غذاهای جدید از سوی مهمانها بیشتر شود، کم کم سایر قومیتهایی که به اقامتگاه آمدند، متوجه شدند که میتوانند از این ظرفیت برای معرفی فرهنگ خود استفاده کنند و در همین راستا، ما «شب بلوچی» را برگزار کردیم.
اینجا سرو کباب ممنوع است
وی با بیان اینکه معرفی فرهنگ غذایی ایران کار سختی است، گفت: نمیتوان برای ضعف در این حوزه به کسی خرده گرفت، زمانی که گردش مهمان بالایی نداشته باشید انگیزهای هم برای فعالیتهای اینچنینی نمیماند، خوشبختانه من نسبت به سایر اقامتگاهها وضعیت بهتری دارم به همین جهت هم در اینجا کباب را ممنوع کرده ام، چون معتقدم سرو کباب در همه جا صورت میگیرد، اما غذای اینجا باید خاص باشد.
کافی است یک سرچ کوچک در تریپ ادوایزر (TripAdvisor) داشته باشید و نام رستورانهای شیراز را جستجو کنید، هم زمان استامبول را سرچ کنید و میبینید که تفاوت از زمین تا آسمان است.
های سیزن در مرز تعطیلی
این فعال گردشگری تصریح کرد: اگر جریان توریست در کشور قوی بود یک دلگرمی ایجاد میشد تا کارهای بکری انجام شود، اما اینجا استامبول نیست که ۴۰ میلیون توریست داشته باشد، الان با سال ۸۵ که من کارم را شروع کردم همه چیز فرق کرده، آن زمان ما ۹ ماه «های سیزن» داشتیم، اما الان شاید «های سیزن» داشته باشیم، گردشگر داخلی و خارجی هم فرقی ندارد، تازه ما درباره شیراز صحبت میکنیم که وضعیت بهتری دارد.
وی با گلایه از عملکرد اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان فارس گفت: متأسفانه اینجا مشکلات اقتصادی زیاد است، اجاره ۱۰۰ میلیونی ناگهان ۲۵۰ میلیون تومان میشود و فعال این حوزه نمیتواند کاری را که شروع کرده ادامه دهد، متأسفانه وزارت میراث هم کاری نمیکند و کارگردانی کارها به دست استانداری افتاده است.
انتهای پیام/