ابراهیم حقیقی: هیچ فیلمی نمی‌تواند تمام درون یک هنرمند را بیان کند

|
۱۴۰۲/۰۹/۳۰
|
۱۵:۲۷:۱۲
| کد خبر: ۲۰۳۴۴۵۵
ابراهیم حقیقی: هیچ فیلمی نمی‌تواند تمام درون یک هنرمند را بیان کند
مستند «رخ» برداشتی آزاد از زندگی و آثار علی‌اکبر صادقی، هنرمند و نقاش معاصر ایران با حضور این هنرمند و جمعی از هنرمندان هنرهای تجسمی، سینما، تیاتر و موسیقی عصر چهارشنبه ۲۹ آذرماه در تالار وحدت نمایش داده شد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ این مستند به کارگردانی سام کلانتری و  تهیه‌کنندگی آرش صادقی توسط بنیاد علی‌اکبر صادقی ساخته شده است. 

سام کلانتری، کارگردان مستند «رخ» پس از اکران فیلم گفت: من آدم خوشبختی هستم که ساخت این فیلم به من سپرده شد و در چنین فضایی با شما حرف می‌زنم.

ابراهیم حقیقی: هیچ فیلمی نمی‌تواند تمام درون یک هنرمند را بیان کند

آقای صادقی من خیلی خوشبختم که به من اجازه داده شد کارگردان فیلم شما باشم. 

کلانتری در ادامه از مستانه مهاجر، تدوینگر، آرش صادقی، تهیه‌کننده و دیگر عوامل فیلم قدردانی کرد و با تشکر از حاضران در مراسم اکران فیلم گفت: ممنون که شب قبل از یلدای خود را با ما بودید.

آیدین آغداشلو در ادامه مراسم با اشاره به سابقه دوستی خود با علی‌اکبر صادقی از دوران مدرسه گفت: شاید امسال هفتاد و دومین سال دوستی من با علی‌اکبر صادقی لواسانی از مدرسه جم قلهک تا امروز باشد. از دور و نزدیک شاهد پیشرفت او بودم. از مدرسه جم قلهک تا دانشکده هنرهای زیبا هر کدام راه خودمان را رفتیم بدون اینکه دیگری را گم کنیم. وقتی که در مدرسه جم قلهک هم‌شاگردی بودیم سالی یک نمایشگاه داشتیم. او همواره اول می‌شد و من دوم می‌شدم. الان هم همین‌طور است.

ابراهیم حقیقی: هیچ فیلمی نمی‌تواند تمام درون یک هنرمند را بیان کند

آغداشلو در ادامه با اشاره به استقلال علی‌اکبر صادقی گفت: اکبر صادقی از مستقل‌ترین نقاشان یکصد سال اخیر است، استقلال خود را پافشارانه حفظ کرده است. با هیچ باد و نسیمی این طرف و آن طرف نشد و به چیزی که معنای آن را بازگو می‌کرد، تکیه کرد. او به جریان پرقدرت و پر اهمیت نقاشی قهوه‌خانه‌ای و هنر ایرانی و سنت پشت و تکیه دارد. روایت او از این سنت روایتی شخصی است که ادا درنیاورده است. از جوانی حیرت می‌کردم که او که قادر است شبانه‌روز کار کند و خم به ابرو نیاورد. تماشای نقاشی که در این فیلم نشان داده شد برای من بسیار لذت‌بخش بود که چگونه برای جهان جدید روایتی جدید از نقاشی قهوه‌خانه‌ای را بازگو می‌کند. این پس زمینه، پشت او را گرفت و نگه داشت. اکبر صادقی نماینده تداوم بخشی از هنر ایرانی است که در طول زمان پوست انداخت و شکل گرفت و نقاشان قهوه‌خانه‌ای میراث خود را به‌درستی به او دادند. از اینکه امروز هم بدون لرزش دست، هاشور را بر بوم می‌کشد لذت می‌برم. 

در ادامه ابراهیم حقیقی گفت: اگر آیدین عزیزم هفتاد و چند سال با علی‌اکبر صادقی دوستی داشته است دوستی من و اکبر صادقی به پنجاه و چند سال می‌رسد. تصور می‌کنم هیچ فیلم یا روایتی نمی‌تواند تمام درون یک هنرمند را بیان کند، غیرممکن است. ما باید با آشنایی و دم‌خور بودن درک کنیم. خوش‌شانس بودم که از نزدیک با این عزیز نازنین زندگی کردم و از استادانم بسیار آموختم. همیشه به شور کار آنان نگاه می‌کنم. همچنین یعقوب امدادیان عزیز. فکر می‌کنم ایشان یکی از پرکارترین نقاشان ایرانی هستند. چطور می‌توان در فیلم این را روایت کرد تا کسی درک کند. بین آن منهای بی‌نهایت و به‌علاوه بی‌نهایتی که اکبر درباره طول عمر و تولد و مرگ در فیلم گفت، فاصله کوتاهی است که این عمر را به سلامت گذراندن و هنرمندانه زیستن پیچیده و مشکل است، اما این عزیزان موفق شدند این کار را انجام دهند. این سلامت زیستن را باید بیاموزیم.

ابراهیم حقیقی: هیچ فیلمی نمی‌تواند تمام درون یک هنرمند را بیان کند

رامین حیدری فاروقی، پژوهشگر تاریخ و‌ منتقد در ادامه مراسم گفت: در سخنان صاحب‌نظران هم به سنت اشاره شد هم به دشواری فیلم ساخت درباره یک هنرمند یا روایت کردن کار یک هنرمند. کار عاقلانه‌ای که این فیلم  کرده است که از سر ذوق و آگاهی کل گروهی تولید فیلم است، و بازیگوشی که در سام کلانتری سراغ دارم -که اگر دوست فرزندان علی‌اکبر صادقی هم نبود، بهترین انتخاب بود برای کارگردانی این فیلم- درک احوال و لحن آدمی است که مثل سنت و آگاهی حاکم بر تاریخ حکمت این سرزمین، هم به لحاظ دل و هم به لحاظ عقل آنقدر خردمند بودند که هم بدانند آدم به سادگی آشکار نمی‌شود و هم آنقدر آگاه بودند که خود را آشکار نکنند. چنانکه ملامت خریدند خود را به دیوانگی و جنون زدند تا از زیر بار داوری انسان‌هایی که آماده داوری نیستند، رهایی پیدا کنند.

او ادامه داد: این لحن شوخ‌طبع و این احوال گریزپایی که فیلم انتخاب کرده بهترین گامی است که می‌توانست برای اجرای این ترانه به دست بگیرد. همه در این با هم در توافق بودند. یک شعبده‌بازی، یک بازی رنگ، یک بازی ریتم، یک در توافق کامل بودن با اراده آرتیست که در اثر به عنوان آرت‌ورک، خودش حاضر است.

انتهای پیام/

نظر شما