به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ مهدی قنبر نویسنده و منتقد سینما در باره سریال « سرزمین مادری» نوشت: سریال «سرزمین مادری» ساخته کمال تبریزی مجموعه درامی تاریخی است که پس از مصائب فراوان و دوره طولانی ممنوعیت در پخش، چند ماهی است که در قالب تلوبیون و تلویزیون پخش خود را آغاز کرده است.
این مجموعه تلویزیونی در سه فصل کودکی، جوانی، احتمالاً میانسالی و کهنسالی در قالب درامی نهچندان عاشقانه به دورههای زندگی شخصیت اصلی داستان یعنی «رهی» میپردازد و در خلال این روایتهای تاریخی دورههای مختلف زندگی شخصیت اصلی را از دوران مصدق، ملی شدن صنعت نفت، فرار شاه از کشور، کودتای ۲۸ مرداد تا دوران انقلاب و پسازآن را با تعابیر و تفاسیر فیلمساز به نمایش میگذارد.
شخصیت «رهی» به نوعی روایتگر شیوههای زندگی اقشار مختلف جامعه آن دوران نیز محسوب میشود. زیرا در دوره کودکی «رهی»، مخاطب با تفکرات کمونیستها «حزب توده» و نیز سلطنتطلبان و اقشار فئودال جامعه و در ادامه با ورود رهی به خانواده «اوستا حسین کاشیکار» با نگرش و تفکر اقشار سنتی و دینی آشنا میشود.
این سریال سه تفکر قالب و رایج جامعه که در تقابل باهم بودهاند را به نمایش میگذارد. حضور «رهی» در هر سه خانواده براساس پیوندهای خونیاش رقم میخورد. تأکیدی بر این نکته که تفکرات، اختلاف نظرات و نگرشها رایج در این دوره تاریخی همگی در دل یک کل واحد به نام ایران شکل میگرفتند نگرشهایی که تمامی آحاد جامعه با پوست و خون خود آن را درک کرده و در هر دورهای همواره یکی از این رویکردها بر آن دیگری مسلط میشود. در مواردی نیز ممکن است گروهی خارج از این خانه برشدت و حدت آن بیفزایند.
سریال مذکور اگرچه سالها در گنجه تلویزیون خاکخورد اما پس از پخش و با توجه به تاریخی، سیاسی و اجتماعی بودن و درام عاشقانه نصفه و نیمهای که معلول سیاستهای کلان در حوزه ساخت برنامههای تلویزیونی سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است، بازهم توانسته مخاطبان خود را جلب کند. بهجز موضوع داستان فیلم چند عامل اصلی در این اقبال عمومی تأثیرگذار بودهاند. نخست آنکه امروز در کویر و بیابان برهوت سریال سازی صداوسیما شاهد سریالی شدیم که هم بیشک به لحاظ ساخت و روایت چند سر و گردن از بهترین و خوشساختترین برنامههای تلویزیونی امروز! بالاتر است. پس مخاطب را نیز به دلیل روایت و اوج و فرودهای قصه به خود جلب میکند.
سریال «سرزمین مادری» در چارچوب و دستهبندی آثار اصطلاحاً «بیگ پروداکشن» و تاریخی قرار میگیرد. سابقه نشان داده که ملت ما از سریالهای تاریخی به ویژه تاریخ معاصر با هر رویکرد و نگاه سیاسی که ساخته شود استقبال میکند. این ویژگی در سریال «سرزمین مادری» هم وجود دارد. این امر نکته دومی است که باعث اقبال آن شده است.
از سوی دیگر این سریال سرشار از بازیگرانی است که مخاطب برای دیدن بازهایشان باید بلیت بخرد و به سینما برود. همچنین امروزه به دلیل وجهی نگری تلویزیون و انتخاب سلیقهای آن این بازیگران دیگر یا تمایل ندارند با تلویزیون همکاری کنند و یا اگر هم تمایل داشته باشند مدیران تلویزیون به دلایل مذکور و حذف چهرههای برجسته و توانا تمایل به همکاری با آنها را ندارند.
اتفاقی که در دیگر بخشها و برنامههای پلاتویی، مسابقات و سرگرمی و مهمتر از همه سریال سازی و تولیدات نمایشی شاهد آن هستیم. ازاینرو همین نکته یعنی حضور بازیگران حرفهای و صاحبنام در این سریال و البته در کنار کارگردان نامآشنای آن سبب شده تا سریال «سرزمین مادری» در جذب مخاطب موفق باشد.
سریال «سرزمین مادری» اگرچه سریالی است که به تاریخ معاصر کشور میپردازد اما این سریال نیز به مانند بسیاری از آثار مشابه که برهه خاصی از تاریخ معاصر را به نمایش میگذارند خواسته و یا ناخواسته از سمتوسو و جهتگیری در روایت تهی نیست. زیرا هرقدر به رخدادهایی تاریخ معاصری که چهرههای تأثیرگذار و وقایع آن همچنان منشأ اثر هستند و فعالیتهایشان در اذهان عمومی جزو بحثهای داغ روز است همواره منجر به جهتگیریهای مختلف میشود. ازاینرو هر فیلمساز و صاحبنظری به خواست و دریافت خود و یا به اجبار نگرشهایی را وارد روایتهای تاریخی میکند که این امر منجر به حاشیههایی برای فیلم و فیلمساز میشود.
«سرزمین مادری» نیز از این نگرشهای سفارشدهندگان و یا اعتقادات کارگردان تهی نبوده است. زیرا برخلاف آثار مشابه که دو تفکر ملی و مذهبی را در جریان کودتای ۲۸ مرداد در تقابل با تفکر کمونیستی و سلطنتطلب معرفی میکنند به دلیل وجود محوری بودن خانواده مذهبی «رهی» روایت جدیدی را مطرح و نقش مذهبیان را در این جریان پررنگتر کرده و درنهایت مصدق را فردی معرفی میکند که از احساس ملیگرایانه مردم در تصمیمات سیاسی سوءاستفاده میکند. جالبتر اینکه یک کودک ۸ تا ۱۰ ساله به این موارد و چالشها پی برده و اشراف یافته است. گویا بزرگان و سیاسیون وقت از درک آن عاجز بودهاند. این روایت و تفسیر جدیدی از تاریخ معاصر کشور در خصوص کودتای ۲۸ مرداد و دکتر مصدق است که تاکنون مفسران و مورخین تاریخی درباره آن چنین اظهارنظری نکردهاند.
سریال «سرزمین مادری» داستان و روایتی شخصیت محور دارد. در این خصوص نیز قصه بهدرستی روایت میشود. یعنی اتفاقها از زاویه دید شخصیت اصلی یعنی «رهی» پیش میرود. بهاینترتیب هر سکانس، پلان، روایت و اتفاقی که در سریال شکل میگیرد رهی در آن حضور دارد. حتی اگر رهی داستانی را نداند و یا از آن مطلع نشود بیننده نیز از آن اطلاع پیدا نمیکند. به عنوان مثال داستان و سرنوشت روزنامه فروش جوان چون برای رهی مشخص نمیشود درنتیجه رها شده و برای مخاطب نیز در ادامه داستان باز نمیشود. همینطور اگر قرار است رهی در جریان موضوعی قرار گیرد به طبع مخاطب و بیننده نیز به نوعی از آن اطلاع پیدا میکند مانند داستان دعوای عموهایش درباره سهم ارث اضافی که اقدس الملوک برای فرزند سومش در نظر گرفته است را «رهی» ابتدا از طریق پسرعمو و سپس با پیگریهای حقوقیاش مطلع شده و بیننده نیز از آن آگاهی کسب میکند.
نقاط اوج و فرود قصه نیز در هر قسمت، از نکات جالبتوجه داستان است. قصه و روایت سریال هرکجا که از ریتم میافتد و نیاز به اوج، احساس میشود نویسنده میکوشد با رجعت به گذشته و اشاره به دوران کودکی و ورود چهرههای شناخته شده آن دوران داستان را به جلو هل دهد.
این رجعت می تواند با بازگشت خانواده بهادریها و ماجرای شاپرک دخترعموی رهی و یا مطرح شدن داستان ارثومیراث او و گاهی نیز حضور شخصیتهایی مانند «ناصر قصاب» و«حاج مصطفی» در شکل و شمایلی جدید شکل بگیرد.
در فصل دوم قصه روایت رابطه شاپرک با رهی در مراسم خواستگار و ازدواج اوهمواره یکی از عناصر محرکه داستان است که بر زندگی و روابط حال رهی سایه میاندازد تا داستان دوباره اوج بگیرد. به نظر میرسد فصل اول سریال «سرزمین مادری» و شروع پرقدرت و اتفاقهای مختلف آن و نیز بازیهای خوب بازیگران فصل اول آنقدر پتانسیل بالا و قدرت فراوانی داشتهاند که فیلمساز بتواند برای پیش برد دو فصل بعدی هم از آنها سود ببرد. زیرا مخاطب میخواهد بداند بالاخره اتفاقهای فصل نخست کی به نتیجه میرسد و رهی بهحق و حقوقش خواهد رسید.
سریال «سرزمین مادری» اگرچه به لحاظ ساخت و حضور بازیگران اثری است که به نسبت تولیدات امروزی تلویزیون در جذب مخاطب موفق است اما همانطور که در ابتدای پخش آن در سال 92 که بانام «سرزمین کهن» به دلیل اظهارات نسنجیده، برخی از اقوام کشور را دلآزرده کرد؛ در تحریفهای تاریخی معاصر و کنایه افترا به شخصیتهای تأثیرگذار با جهت گیری و سمت سوهای اثبات نشده تاریخ معاصر اثری پرتکلّف است. این امر ارزشها و تواناییهای حرفهای و تکنیکی اثر و کارگردان را تحتالشعاع قرار میدهد.