در این بین، توسعۀ فناوریهای دیجیتال به حدی اثربخش بود که تمام شاخصها را بازتعریف کرد و اقتصاد جهان را وارد یک مرحلۀ تازه کرد. مرحلهای که در آن هر اقدامی در حوزۀ علم و فناوری باید پیوست اقتصادی میداشت و در درازمدت یا کوتاهمدت به خلق ارزش ختم میشد. این بود که اقتصاد دیجیتال را به نوعی انقلاب صنعتی چهارم نامیدند. اقتصادی که بر پایه اینترنت و فناوریهای مبتنی بر دادههای هوش مصنوعی و سایر فناوریهای مرتبط و مشابه استوار است. جالب اینکه این اقنلاب حتی زمینههای سنتی اقتصاد را نیز فراگرفته و حالا در کسبوکارهای سنتی هم اقتصاد دیجیتال و فناوریهایی مانند هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار برای خلق ارزشافزوده، تسریع فرایندها، بهبود کارکرد و ارتقاء دستاوردها کاربرد فراوانی دارند.
افزایش و تعمیق ارتباط بین حلقههای خلق ارزش، از خط تولید کالا یا خدمات گرفته تا زیرساختها و بعد بازار، تنها یکی از کارکردهای اقتصاد دیجیتال است که میتواند با شبکهسازی اقتصادی بر مبنای تعریف منافع مشترک، حس وفاداری را در همۀ حلقهها حفظ و ارتقاء دهد. مزیت منحصربهفرد دیگر این اقتصاد، سهولت دسترسی به اطلاعات است. این تسهیل سبب میشود فرایندها با اطلاعات بهتر و جامعتر برنامهریزی و انجام شوند؛ در نتیجه ضریب موفقیت به شدت افزایش مییابد. از دیگر مزیتهای اقتصاد دیجیتال میتوان به سرعتبخشی و شتابدهی اشاره کرد. موضوعی که با توجه به نقش سرعت در اقتصاد و تجارت، رقابت اقتصادی کشورها را به مرحلهای تازه وارد کرده و حالا تعریف در دسترسی به بازار و راههای متنوع آن سبب شده ادبیات اقتصادی جهان تحتالشعاع قرار بگیرد چراکه این سرعت هم در کیفیت و هم در کیفیت اثری بیبدیل داشته است.
با این همه شاید مهمترین رکن اقتصاد دیجیتال را بتوان امکان نوآوری و ایدهپروری و ایدهپردازی دانست. در واقع در این نوع اقتصاد، سرعت خلق روشهای جدید بسیار بالاست و روزبهروز روشها و متد جدیدی عملیاتی میشود؛ این یعنی سرمایهگذاری ریسکپذیر روی ایده و اندیشۀ نوآورانه و خلاقانه یکی از اصول اقتصاد دیجیتال است و دقیقاً به همین دلیل مهمترین منبع این اقتصاد نه نفت و گاز و زغال و سنگ و دریا و معدن، بلکه نیروی انسانی خلاق و نخبه است. به بیان بهتر، در اقتصاد جدید که پایههای آن از دهههای قبل در کشورهای بزرگ گذاشته شده، تمام منابع و داشتههای سرزمینی تنها در صورتی مزیت حساب میشوند که در اختیار نیروی انسانی خلاق و نخبه قرار بگیرند و بستر پیادهسازی ایدههای نخبگانی باشند. این به معنای اینست که در این اقتصاد خامفروشی به هیچ عنوان جایگاهی ندارد مگر اینکه در کوتاهمدت انجام شود و درآمدهای آن برای حمایت ریسکپذیر و ایجاد زیرساختهای اقتصاد دیجیتال صرف شود.
اما این اقتصاد که پایه و رکن اصلی انقلاب صنعتی چهارم است، به ابزار و امکاناتی هم نیاز دارد که قطعاً مهمترین آن توسعۀ شبکۀ اینترنت پرسرعت است. شبکهای که بتواند در کنار رفع مسائل روزمره، بستر لازم برای اقتصاد جدید را نیز فراهم کند.
اقتصاد دیجیتال البته در کنار نرمافزارها و شبکههای اطلاعاتی، به سختافزارهای بهروز و کارآمد هم نیاز دارد که بتوانند ضمن تجمیع اطلاعات، آنالیز کرده و نتایج منطقی به کاربر ارائه دهند تا زمینه برای تصمیمگیریهای هوشمند فراهم شود. استفاده از هوش مصنوعی و فناوری بلاکچین و توسعۀ آن به همۀ بخشهای تجارت و بازار و تولید و صنعت نیز از دیگر نیازهای اولیه برای رشد اقتصاد دیجیتال است.
با این همه اما مهمترین پیشنیاز این اقتصاد، تربیت نیروی انسانی توانمند و خلاق است که خوشبختانه در این حوزه، ایران کشوری غنی محسوب میشود و به صورت بالقوه توان رشد تصاعدی در این حوزه را دارد به ویژه اگر در این بخش رویدادهای رقابتی، استارتآپها و مراکز رشد نیز فعال شوند و گفتمان این اقتصاد را در زیستبوم علمی و نخبگانی کشور فعال کنند.
منبع:همت خبر