به گزارش برنا؛ تصور کنید در حال خرید در یک فروشگاه بزرگ هستید و در عین حال نگرانید که الان فرزندتان شروع میکند به اصرار برای خرید چیزی، اصرارهایی که تمام نمی شوند و خریدهایی که پایان ندارند.اما چرا برخی از بچه ها هر چیزی را که میبینند، میخواهند و چرا برخی از نوجوان ها به زیاده خواهی و توقع بیش از حد گرایش دارند؟
رواج مصرف گرایی
فرهنگ مصرف گرایی یعنی افراد می خرند؛ بدون این که واقعا تامل کنند چقدر به آن وسیله نیاز دارند. برای مثال فردی با وجود اینکه به اندازهی کافی لباس دارد اما باز هم موقعی که بیرون میرود اگر چشمش به لباسی در ویترین بیافتد آن را میخرد. این اتفاق در ارتباط با والدین و فرزندان هم رخ میدهد، بسیار پیش میآید پدری یک اسباببازی جدید میبیند و اگر به نظرش جالب بیاید آن را برای فرزندش میخرد؛ بدون اینکه در نظر بگیرد فرزندش به اندازه کافی اسباب بازی دارد و احتمالا اکنون وقت مناسبی برای خرید اسباب بازی جدید نیست.
بچهها نیز به مرور به علت مشاهده الگوهایی که در اطرفشان وجود دارد، این فرهنگ را یاد میگیرند و به همان شیوه عمل میکنند، یعنی هر چیزی که میبینند را درخواست میکنند، بدون اینکه فکر کنند آیا ضرورتی دارد آن را تهیه کنند یا خیر.
فرزندم باید همه چیز داشته باشد
ممکن است به عنوان یک والد باورتان این باشد که اگر فرزندتان از شما بخواهد چیزی برایش بخرید و شما آن وسیله را برایش تهیه نکنید، ممکن است در روحیه او تاثیر منفی بگذارد و آرزوی داشتن این وسیله تا همیشه با او باقی بماند، بنابراین آن وسیله را بلافاصله برایش تهیه میکنید تا مبادا حسرتی بر دلش بماند.
به عنوان مثال تصور کنید فرزندتان از شما میخواهد ساعتی شبیه به ساعتی که هفته پیش دوستش به عنوان کادوی تولد گرفته برایش بخرید. واکنش شما در این موقعیت چیست؟ آیا درخواست فرزندتان را میپذیرید؟ آیا به اینکه فرزندتان به ساعت جدید احتیاج دارد یا خیر دقت میکنید؟
آیا ممکن است درخواست او را با تاخیر برآورده کنید یا اینکه فکر میکنید اگر هر چه سریعتر ساعت را برایش بخرید بیشتر خوشحال میشود؟ آیا ممکن است با خودتان فکر کنید فرزند من نباید برای داشتن یک ساعت انقدر اصرار کند و اذیت شود؟ چند لحظه خوب فکر کنید و صادقانه به این سئوالات پاسخ دهید و ببینید آیا این باور در شما وجود دارد که فرزندم باید همه چیز داشته باشد؟
او باید به جای من بدرخشد
بعضی از والدین اینطور فکر میکنند که اگر فرزندشان همه چیز داشته باشد تبدیل به کودک یا نوجوانی متفاوت از همسالانش میشود که هیچ نقص و کمبودی ندارد. گاهی والدین این کار را به این خاطر انجام میدهند که فرزندشان به جای آنها بدرخشد.
یعنی والدین به این خاطر که نسبت به خودشان و زندگیشان احساس منفی دارند سعی میکنند با بینقص نشان دادن فرزندشان، احساس منفی خود را سرکوب کنند و از طریق فرزندشان توجه لازم را به دست بیاورند.
فرزندانی که ناکامی را یاد نگرفتهاند
تصور کنید کودکی اصرار میکند که قبل از ناهار شیرینی بخورد، اما مادر این اجازه را به او نمیدهد؛ کودک شروع میکند به گریه کردن و گوشهای از اتاق با حالت قهر مینشیند. مادر برای اینکه فرزندش ناراحت نباشد راضی میشود و شیرینی را به او میدهد.
این الگو همواره تکرار میشود و کودک هیچ موقع برای درخواستهایش ناکام نمیماند. پس او یاد گرفته که هر چه بخواهد برایش فراهم میشود و هیچگاه نباید ناکام بماند.
عزت نفس پایین در بچهها
ممکن است بچههایی را دیده باشید که بگویند اگر فلان تلفن همراه یا آن مدل خاص از کتونی را داشته باشند میتوانند در جمع دوستانشان با افتخار ظاهر شوند و احساس کمبود نکنند.
دلیل اصلی این اتفاق به این خاطر است که احتمالا آن بچه خودش را با وجود تمام نقاط مثبت و منفیاش فرد ارزشمندی نمیداند و نسبت به خودش احساس مثبتی ندارد، بنابراین سعی میکند احساس ارزشمندی را با خریدن مدل خاصی از گوشی همراه یا کتونی به دست بیاورد.
بچههایی که هدف ندارند
گاهی اوقات میبینیم که بچهها و به ویژه نوجوانان هدف خاصی را در زندگیشان دنبال نمیکنند و انگیزه و هیجان خاصی ندارند. زمانی که یک نوجوان در زندگی خود هدف و برنامهای نداشته باشد، ممکن است سعی کند، خلاء ناشی از آنها را با داشتن وسایل گوناگون مثل لباس، گوشی همراه و ... پر کند. یعنی هیجان کوتاه مدتی که بابت به دست آوردن آن وسایل در او ایجاد میشود را جایگزین هیجان رسیدن به اهداف بلند مدتش میکند.